روحانی با سیاست نگاه به شرق چه می کند؟

سود روسیه از تنش در روابط ایران با غرب

۳۰ شهریور ۱۳۹۲ | ۱۵:۳۴ کد : ۱۹۲۱۴۷۹ گفتگو خاورمیانه
دکتر الهه کولایی، استاد دانشگاه تهران و کارشناس مسائل آسیای مرکزی در گفتگو با دیپلماسی ایرانی با اشاره به سفر دکتر روحانی به بیشکک برای شرکت در نشست سران سازمان همکاریهای شانگهای معتقد است تامین منافع ایران در گسترش روابط با این سازمان و کشورهای عضو آن موکول به بهبود رابطه با جامعه جهانی و به ویژه قدرت های غربی است.
سود روسیه از تنش در روابط ایران با غرب

دیپلماسی ایرانی: «سیاست نگاه به شرق» یکی از مفاهیم تکراری سالهای اخیر بوده است. دولت احمدی نژاد این سیاست را یکی از محورهای سیاست  خارجی خود قرار داد و به این دلیل روابط با چین و روسیه در این دوره معنایی دیگر یافت و پیوستن به سازمان همکاری های شانگهای در دستور کار دولت قرار گرفت. حال دکتر حسن روحانی، که منتقد سیاست خارجی دولت احمدی نژاد بوده است با شعار تغییر در سیاست خارجی ایران بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زده است و اتفاقا در نخستین سفر خارجی خود در قامت رییس جمهور ایران برای شرکت در نشست سران سازمان همکاریهای شانگهای به بیشکک پایتخت قرقیزستان سفر کرد و با مقاماتی از  کشورهای عضو به خصوص ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه دیدار کرد. در مورد نگاه دولت روحانی به سیاست نگاه به شرق به خصوص روابط با اعضای سازمان همکاری های شانگهای با دکتر الهه کولایی، استاد دانشگاه تهران و کارشناس مسائل آسیای مرکزی گفتگو کرده ایم که در زیر می خوانید:

دولت آقای احمدی نژاد با انتقاد از سیاست خاتمی در گرایش به اروپا بر سر کار آمد و سیاست را در دستور کار سیاست خارجی خود محور قرار داد که به «سیاست نگاه به شرق» معروف شد. این سیاست به طور عینی خود را در روابط ایران و چین نشان داد. بر این اساس روابط ایران با سازمان همکاریهای شانگهای نیز تقویت شد. به عنوان اولین سوال بفرمایید اساسا روابط ایران با این سازمان چه اهمیتی در سیاست خارجی ایران دارد و تا چه اندازه می توان گفت که این روابط در راستای منافع ملی ایران بوده است؟

 این یک واقعیت است که در آسیا و در مناطق مختلف این قاره به تبع تحولات بین المللی، گرایش به همکاری های منطقه ای در شکل ایجاد و تقویت سازمان های منطقه ای در سالهای اخیر از رشد و گسترش قابل توجهی برخوردار بوده است. در سیاست خارجی جمهوری اسلامی در سالهای گذشته موضوع منطقه گرایی دستکم در مورد سازمان اکو و سازمان شانگهای مورد توجه سیاستگذاران و سیاستمداران کشور قرار داشته است. به ویژه با توجه به شکل گیری سازمان شانگهای و سیاست نگاه به شرق این سازمان از اهمیت ویژه ای در سیاست خارجی ایران برخوردار شده است. با توجه به نکات مورد اشاره، سازمان شانگاهای ظرفیت های قابل توجهی برای توسعه همکاری های منطقه ای برای کشور ما فراهم کرده است. اما نکته اساسی که درباره این سازمان باید مورد توجه قرار گیرد رویکردهای اصلی، اعضای این سازمان به ویژه دو عضو محوری این سازمان یعنی چین و روسیه در سطح منطقه و جهان است.

در صورتی که جمهوری اسلامی ایران بتواند روابطی سازنده و مبتنی بر احترام متقابل در روابط بین خود و کشورهای غربی به ویژه آمریکا را سامان دهد، آنگاه روسها ناچار خواهند شد ملاحظات بیشتری در تامین منافع جمهوری اسلامی ایران به خرج دهند، تا شاهد تکرار تجربه هایی از نوع بدقولی ها ی پایدار در مورد راه اندازی نیروگاه بوشهر ، یا خلف وعده در مورد تحوویل موشکهای اس 300  نباشیم.

 باید توجه داشت که این سازمان در اصل برای تنظیم روابط چین با جمهوری های آسیای مرکزی و روسیه بر اساس مسائل ارضی و مرزی و اختلافات دوران شوروی شکل گرفت که در جریان تحولات بعد از 11 سپتامبر موضوع تروریسم و در پی آن مسئله توسعه اقتصادی و اجتماعی منطقه برای جلوگیری از گسترش تروریسم و در عمل تمرکز بر محورهای اقتصادی و موضوع همکاری های اقتصادی در این سازمان به طور روزافزونی جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. البته سازمان شانگهای مسئله همکاری های امنیتی نظامی را نیز با نگاه ویژه ای دنبال کرده است و تامین صلح و ثبات در منطقه وسیع اورآسیا از شرق قاره آسیا تا مرزهای روسیه در اروپا گستره وسیعی از سرزمین هایی را در این سازمان قرار داده که موضوع و امنیت وثبات را دنبال می کند. طبیعتا همکاری با سازمان شانگهای و تلاش برای گسترش همکاری با این سازمان می تواند یکی از ویژگی های سیاست نگاه به شرق باشد. یعنی یکی از محورهای ادامه پیگیری سیاست نگاه به شرق، ابراز علاقه به گسترش همکاری با این سازمان است که جمهوری اسلامی در طی سالهای گذشته همواره خواستار تقویت این همکاری بوده است؛ تا جایی که عضویت ایران در این سازمان بارها مطرح شده بود؛ ولی نکته مهم این که هم دو عضو برتر این سازمان یعنی چین و روسیه و هم اعضای دیگر این سازمان یعنی کشورهای آسیای مرکزی ایران را همانند هند و پاکستان و مغولستان در حد عضو ناظر در این سازمان پذیرفتند. مسائل مربوط به هند و پاکستان ، مسائل مربوط به جمهوری اسلامی ایران به ویژه موضوع روابط ایران و آمریکا و نوع رابطه ایران با جامعه بین المللی و حتی موضوع تحریم ها مسائلی است که روابط ایران با این سازمان را تحت تاثیر قرار می دهد.

 شما به موضوع عضویت ایران در این سازمان اشاره کردید. چه دلایلی موجب شده که ایران نتواند به عنوان عضویت این سازمان در آید و صرفا در حد عضو ناظر پذیرفته شده است؟

علایق کشورهای عضو این سازمان به ویژه روسیه و چین با توجه به نگاهی که نسبت به مسائل منطقه آسیای مرکزی دارند و درکی که از تهدیدها در این منطقه دارند و اولویت هایی که برای تنظیم روابط خود با کشورهای آسیای مرکزی دنبال می کنند به ضرورت با علایق جمهوری اسلامی ایران در این مناطق تطبیق پیدا نمی کند . به ویژه  این تصور که سازمان شانگهای با یک رویکرد ضد آمریکایی و مخالف هژمونی آمریکا در جهان و به خصوص در این منطقه از جهان با توجه به سیاست های آمریکا در  سالهای بعد از 11  سپتامبر دنبال کرده است جاذبه ای برای جمهوری اسلامی ایران، در جهت توسعه روابط با این سازمانه  شمار می آید. ولی واقعیت این است که برای روسیه و چین نوع روابط با جمهوری اسلامی ایران در شرایط وضعیت کنونی در جامعه بین المللی و به ویژه مشمول تحریم های شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفتن، زمینه مناسبی را برای توسعه همکاری های مطلوب این کشورها نمی تواند ارائه کند.

در واقع هدف کشورهای بزرگ این سازمان از نزدیک شدن به جمهوری اسلامی ایران و پذیرش ایران به عنوان عضو ناظر، ایجاد فرصت ها و شرایط مناسبی است که می تواند در وضعیت کنونی بیشتر تامین کننده منافع این کشورها باشد و برای جمهوری اسلامی ایران با حل معضلات و مشکلات کنونی در تنظیم رابطه بین المللی با غرب و به ویژه با آمریکا جز در این وضعیت همراهی و همکاری با سازمان شانگهای به نحو مطلوب و قابل قبول تامین کننده منافع کشور به نظر نمی رسد. در واقع رویکرد اعتدال که محور اصلی شعار سیاست خارجی و داخلی آقای دکتر روحانی است ایجاد تغییر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و داشتن رویکرد اعتدالی بر اساس ژئوپلییتک ایران و واقعیت های ژئوپلیتیک ایران را در واقع مطرح و الزامی می سازد. بر این اساس توسعه روابط با شانگهای به عنوان نقطه اتکایی برای تقابل با کشورهای غربی به ویژه آمریکا فرض درستی نیست و در جهت تامین منافع ایران نخواهد بود. بر اساس رویکرد اعتدالی پیشنهادی آقای روحانی در سیاست خارجی ایران در پرتو حل و فصل معضلات کنونی با غرب به ویژه آمریکا، ایران می تواند از فرصت های موجود در سازمان شانگهای نه تنها در جهت تامین منافع خود بلکه تقویت و تعمیق صلح و ثبات منطقه نیز بهره برداری کند. اما بدون  پیگیری سیاست اعتدال و رویکرد مبتنی برآن در تنظیم روابط با قدرت های شرقی و غربی حاکم بر جهان، به نظر نمی رسد همراهی و نزدیکی با این سازمان بتواند چندان دستاوردی در جهت تامین منافع مردم ایران به همراه داشته باشد.

برای روسیه زمانی جمهوری اسلامی ایران شریکی بسیار پر منفعت و سود آور به حساب می آید که تنش ها و ناآرامی ها، البته در حد کنترل شده ، در روابط با غرب تداوم پیدا کند.

ایران در روابط خود با کشورهای غربی در سالهای گذشته دچار مشکلات جدی بوده و نمی توانسته روابط خوبی با غرب برقرار کند. در مقابل این کشورهای شرقی به ویژه چین و روسیه بوده اند  که به روابط با ایران بها داده اند. منظور شما از این رویکرد اعتدالی چیست و به نظر شما این رویکرد اعتدالی  به چه نحوی باید اجرایی شود؟

 منظور من از پیگیری رویکرد اعتدالی تلاش برای حل و فصل مشکلاتی است که در روابط با غرب در سیاست خارجی کشورهای ما در سالهای گذشته کم و بیش وجود داشته است و به طور همزمان توسعه همکاری با این سازمان با نگاه به نکته هایی که مورد اشاره قرار گرفت. در واقع اگر از این ضرورت ها غفلت شود صرف گسترش همکاری با این سازمان پاسخگوی منافع ما نخواهد بود. به این جهت به رویکرد اعتدالی اشاره کردم که تامین منافع در گسترش روابط با این سازمان و کشورهای عضو آن،  به بهبود رابطه با  جامعه جهانی و به ویژه قدرت های غربی موکول است که امکان چانه زنی و تعامل تامین کننده منافع ما را در ارتباط با کشورهای عضو این سازمان، به ویژه چین و روسیه فراهم می کند. در غیر این صورت در این بازی بیش از آن که ما منافعی به دست آوریم این کشورها بهره مند خواهند شد.

در سالهای گذشته ما مشکلاتی در روابط با روسیه داشته ایم و با توجه به رفتارهای روسیه در قبال بسیاری از نوع روابط ایران و روسیه انتقاد می کردند.  ایران تا چه اندازه می تواند در این مناسبات به نحوی تغییر ایجاد کند که روابط دو کشور تامین شود؟

 شعار آقای دکتر روحانی و موضوع اعتدال در سیاست خارجی جمهوری اسلامی به نظر من برگردان شعار «نه شرقی، نه غربی» است که جمهوری اسلامی در شرایط جنگ سرد بر پایه آن استوار شد. سیاست «نه شرقی نه غربی» به  مفهوم عدم اتکا به قدرت هایی است که  در شرق یا غرب سیاسی جهان قرار گرفته اند، به عنوان موتلفین یا متحدین جمهوری اسلامی است. متاسفانه در سالهای گذشته ما شاهد حاکم شدن نگرش های وهم آلود در سیاست خارجی ایران، در ارزیابی ملاحظات و اهداف و منافع بازیگران شرقی، به ویژه در چارچوب اجرای سیاست نگاه به شرق بوده ایم. برای روسیه زمانی جمهوری اسلامی ایران شریکی بسیار پر منفعت و سود آور به حساب می آید که تنش ها و ناآرامی ها، البته در حد کنترل شده ، در روابط با غرب تداوم پیدا کند. در صورتی که جمهوری اسلامی ایران بتواند روابطی سازنده و مبتنی بر احترام متقابل در روابط بین خود و کشورهای غربی به ویژه آمریکا را سامان دهد، آنگاه روسها ناچار خواهند شد ملاحظات بیشتری در تامین منافع جمهوری اسلامی ایران به خرج دهند، تا شاهد تکرار تجربه هایی از نوع بدقولی ها ی پایدار در مورد راه اندازی نیروگاه بوشهر ، یا خلف وعده در مورد تحوویل موشکهای اس 300  نباشیم. به نظر می رسد نبود اعتدال در سیاست خارجی ایران موجب شد که روسیه این مجال را پیدا کند تا نه بر اساس احترام به منافع متقابل، بلکه تنها در جهت تامین منافع خود روابط خود را با ایران تنظیم کند.

تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/ 16

انتشار اولیه: سه شنبه 26 شهریور 1392/ باز انتشار: شنبه 30 شهریور 1392

کلید واژه ها: سیاست نگاه به شرق سازمان همکاری های شانگهای روحانی الهه کولایی


نظر شما :