طرح پیچیده سعودیها برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه
قیام های مردمی دو سال اخیر در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا علیه نظام های دیکتاتوری، در اغلب کشورهای جهان با استقبال مواجه شد. اما برای ریاض که این قیام ها را تهدیدی مستقیم برای امنیت خود دانسته و نسبت به اشاعه آن ها نگران بود، وضعیت به گونه ای دیگر بوده است. اما طرح های عربستان سعودی برای غلبه بر این موج و تغییر نظم منطقه ای چیست؟
به گزارش «تابناک»، نخستین نشانه از عزم سعودی ها برای تغییر روندهای جاری در خاورمیانه، همین چند هفته پیش و زمانی آشکار شد که حکام سعودی ضمن استقبال از کنار رفتن دولت محمد مرسی در مصر، حمایت همه جانبه خود را از ارتش این کشور برای تغییر ساختارهای سیاسی اعلام کردند. اما به نظر می رسد برنامه های عربستان به همین جا ختم نخواهد شد.
به عقیده کارشناسان مسائل خاورمیانه، عربستان سعودی راهبردی گسترده تر را در دستور کار دارد که مبنای آن، ایجاد یک بلوک از دولت ها و ارتش های سنی مذهب در منطقه است که با جمع شدن حول محور ریاض، با قدرت شیعیان، یعنی ایران، عراق و لبنان به مقابله بپردازند.
شکل گیری این بلوک، می تواند موقعیت خاندان سعودی را در داخل عربستان تقویت کرده و فرایند گذار به نسل جدیدی از رهبران در این کشور را با کم مخاطره تر سازد. البته هرچند این برنامه به شکلی زیرکانه طراحی شده، در دل خود دارای مشکلاتی است که می تواند در نهایت تضعیف این کشور را به دنبال داشته است.
در تبیین این بحث، باید اشاره کرد که عربستان سعودی در یک دهه گذشته، شاهد دو ضربه مهم به امنیت خود بوده است. به گفته «ولی نصر»، نخستین ضربه هنگامی به این کشور وارد شد که ایالات متحده در سال 2003 با حمله به عراق، صدام را سرنگون کرد. این امر، اوج گیری قدرت شیعیان در عراق را به دنبال شد و ایران را تشویق کرد تا به بسط قدرت خود در منطقه اقدام کرده و درصدد تشکیل «هلال شیعی» برآید. ضربه دوم، قیام های مردمی در منطقه است که اساس حکومت های اقتدارگرا را تهدید می کند.
آل سعود، حرکت به سمت دموکراسی را نه ناگزیر می دانند و نه مطلوب. از دیدگاه وهابیت، دموکراسی با خود سکولاریسم، فردگرایی و آشوب را به دنبال خواهد داشت. از همه مهمتر، دموکراسی تهدیدی را متوجه سلسله آل سعود می کند که از دید خودشان، طبیعی و مشروع است.
ریاض نسبت به عدم حمایت واشنگتن از حسنی مبارک از آمریکا ناخشنود است. «گریگوری گاوس»، پژوهشگر ارشد موسسه بروکینگز معتقد است که ریاض و واشنگتن به شدت بر سر قضیه دموکراسی در خاورمیانه، دچار اختلاف شده اند. علاوه بر این، با افزایش تولید نفت در آمریکا، اهمیت عربستان برای این کشور کاهش می یابد.
در نتیجه، عربستان سعودی اکنون با سه معضل روبروست: قدرت ایران و متحدان شیعه اش در عراق، سوریه و لبنان؛ تقاضای فزاینده برای ایجاد حکومت مردمی، چه در داخل و چه از خارج؛ و روابط رو به افول با ایالات متحده که از دهه 1940 تاکنون، به عنوان تضمین کننده امنیت عربستان سعودی عمل کرده است. در نتیجه، عربستان تلاش دارد راهبرد جدیدی را برای مواجهه با این سه مسئله تدوین نماید.
عربستان سعودی خواستار ایجاد یک نظم خاورمیانه ای جدید است که در آن، نفوذ ریاض از نفوذ واشنگتن پیشی بگیرد. عنصر کلیدی این طرح، دولت های اقتدارگرایی هستند که بر ارتش هایی قدرتمند و مذهبی غیرمنعطف تکیه دارند و هر دوی این موارد، از سوی سعودی ها تأمین می شود.
عربستان سعودی و دیگر پادشاهی های عرب نمی توانند ارتش های قوی تربیت کنند؛ اما می توانند با یکدیگر متحد شده و ضمن پرداخت مبالغ کلان به کشورهای دارای تخصص در عرصه نظامی، از آن ها بخواهند که این کار را برایشان انجام دهند.
پیش از وقوع ناآرامی ها در سوریه، مأموران سری سعودی نزد بشار اسد رفته و به وی پیشنهاد کردند در ازای دریافت کمک های هنگفت، روابط خود با ایران را قطع کند. اما بشار موافقت نکرد. اکنون عربستان سعودی با پول و اسلحه از شورشیان مخالف اسد حمایت می کند. ریاض خواشتار ایجاد یک دولت سنی مذهب در سوریه است که ارتشی قوی و حرفه ای، درست مثل ارتش بشار اسد را در اختیار داشته باشد.
در حال حاضر، نیروهای مخالف اسد دچار شکست هایی شده و وضعیت در سوریه به بن بست رسیده است. این امر برای ریاض ناامیدکننده است. اما حتی یک جنگ طولانی مدت در سوریه نیز از این جهت که به زعم سعودی ها می تواند سبب تضعیف محور شیعه شود، امری مطلوب به شمار می رود.
در مصر نیز راهبرد ریاض کاملاً مشخص است. در زمان حکومت اخوان المسلمین، ریاض کمک های خود را به مصر قطع کرد و بلافاصله پس از سقوط مرسی، با پرداخت 12 میلیارد دلار کمک به ارتش و دولت جدید مصر (در مقابل کمک 1.5 میلیارد دلاری معمول آمریکا)، باعث شد جذابیتش برای ارتشیان مصری بسیار بیش از آمریکا باشد.
شکل دهی به بلوکی از دولت ها و ارتش های سنی، می تواند ریاض را در راستای رسیدن به سه هدف یاری کند:
نخست؛ عربستان می تواند به تضمین کننده نظامی ثبات در منطقه تبدیل شود. وجود نیروی سرکوبگر غالب در پادشاهی های منطقه، چشم انداز وقوع خیزشی مردمی در داخل عربستان و دیگر کشورهای منطقه خلیج فارس را کاهش خواهد داد.
دوم؛ عربستان سعودی برای مقابله با ایران و عراق و به طور کلی محور شیعی، ارتش های مصر و نیز سوریه پس از اسد را نیز در اختیار خواهد داشت. بر این اساس، چشم انداز حمله احتمالی ایران به عربستان – امری که آمریکا آن را کاملاً غیرمحتمل می دانند اما از دید ریاض احتمالش وجود دارد – دیگر چندان نگران کننده نخواهد بود. در این مسیر، این احتمال نیز وجود خواهد داشت که مناطق سنی مذهب عراق که اکنون در پی خودمختاری هستند، به طور کلی از مرکز جدا شده و خود را به ریاض نزدیک کنند.
سوم؛ تشکیل چنین بلوک سنی، یک دستاورد بین المللی بزرگ برای عربستان خواهد بود و پرستیژ بین المللی که خاندان سعودی به شدت در پی آن است را به آن ها اعطا خواهد کرد. این امر به ویژه از آن جهت اهمیت دارد که منتقدان، خاندان سعودی را به منفعل بودن و وابستگی صرف به قدرت های غربی متهم می کنند.
اما باید توجه داشت که این نقشه سعودی ها، نقطه ضعف هایی جدی نیز به همراه دارد و در صورت بروز تحول – امری که در خاورمیانه هر روزه اتفاق می افتد – می تواند به تهدیدی برای خود آن ها تبدیل شود:
نبرد سوریه، عرصه درگیری و فعالیت ستیزه جویان تندرویی شده که به همان اندازه که با بشار اسد و شیعیان مخالفند، با عربستان سعودی نیز مشکل دارند. فارغ از اینکه این ستیزه جویان در کنار زدن اسد موفق شوند یا خیر، ممکن است دیر یا زود سر از شبه جزیره عربستان درآورده و به مبارزه با خود سعودی ها بپردازند.
علاوه بر این، اقدامات اخیر ارتش مصر در کنار زدن اخوان المسلمین با حمایت عربستان، می تواند به خشونت های لجام گسیخته و حتی جنگ داخلی منجر شود. به این ترتیب، به جای دولت ها و ارتش های وابسته به خود، ممکن است عربستان سعودی با گروه های شبه نظامی مخالف خود مواجه شود.
هر عملی، عکس العملی به همراه دارد و بسیاری از کشورها با نیات ریاض مخالفند. ایالات متحده و اتحادیه اروپا، از هم اکنون نگرانی خود را نسبت به اوضاع مصر ابراز کرده اند. علاوه بر این، آنچه در محاسبات ریاض لحاظ نشده، اقدامات رژیم اسرائیل است که به احتمال زیاد، تلاش خواهد کرد برای ضعیف نگه داشتن همسایگان خود (سوریه و مصر)، آن ها را از عربستان دور نگه دارد. راهبرد ژئوپلیتیک عربستان سعودی، می تواند به جنگ های طولانی منجر شود که خصومت ها را متوجه این کشور کرده، متحدان دیرپایش را متفرق کرده و منابع مالی این کشور را تحلیل ببرد.
نظر شما :