کاش قذافی کشته نمیشد
یک مسئول لبنانی در واکنش گفت که پیش از تحویل السنوسی به مقامات لیبیایی، یک هیئت لبنانی در موریتانی با وی دیدار کرده و ما برای رد گفته های وی، دلایل کافی در اختیار داریم.
به گزارش خبرگزاری فارس، نشریه الاخبار در مطلبی در خصوص امام موسی صدر به بررسی آخرین اخبار منتشر شده در این باره پرداخت که از نظر خوانندگان می گذرد.
در محافل رسمی، قضیه امام موسی صدر تحول تازه ای را شاهد نبوده و همه غوغا و جنجالی که در 2 سال گذشته دربارۀ این موضوع بر پا شده، بی نتیجه بوده است. روز گذشته به نقل از «عبدالله السنوسی» گفته شد که «ابونضال»، امام را پس از آنکه چند سال زندانی بوده، به قتل رسانده است؛ خبری که طبق معمول، در لبنان با سرزنش ها، پرسش ها و تردیدهایی همراه شد.
راستی قضیۀ امام موسی صدر به کجا رسیده است؟ مسئولان لبنانی پاسخ قاطعی برای این پرسش ندارند. کسانی که گمان می کردند مرگ قذافی کشف حقیقت این موضوع را نزدیک تر می کند، امروز سرانگشت حسرت به دندان می گزند، وقتی از زبان یکی از مسئولان لبنانی ـ که از نخستین روزهای پس از سرنگونی رژیم قذافی پیگیر پرونده بوده ـ می شنوند: همچنان با ذهنیت تلاش برای آزادی ربوده شدگان، مشغول فعالیت هستیم.
یکشنبه 20 اسفند 91 روزنامۀ کویتی الرأی، بار دیگر به موضوع امام صدر پرداخت و به نقل از یک مقام عربی بلند پایه نوشت: عبدالله السنوسی، رئیس سازمان اطلاعات رژیم قذافی، در بازجویی ها گفته است: [امام] صدر دو تا سه سال در لیبی زندانی بود و با دو همراهش، در چند سلول زیرزمینی در بازداشت به سر می برد. پس از آن، به گروهکی وابسته به معارض فلسطینی، صبری البنا (ابونضال) سپرده شد و اعضای آن گروهک، حکم اعدام را که دربارۀ امام و همراهانش صادر شده بود، اجرا کردند و آن ها را در همان محل اقامت خود دفن کردند.
گفتنی است، مقامات موریتانی ـ کشوری که السنوسی به آن گریخته بود ـ سپتامبر (شهریور) گذشته وی را به مسئولان لیبیایی تحویل داده اند و او هم اکنون در لیبی مورد بازجویی قرار دارد.
خبر روزنامۀ کویتی، این پرونده را بار دیگر در لبنان به جریان انداخت.
یک مسئول لبنانی در واکنش به این خبر، به روزنامۀ الاخبار گفت: اگر این خبر صحت داشته باشد و السنوسی واقعاً چنین مطلبی را گفته باشد، انتشار این خبر از نظر ما به نوعی «نقض» اصول بازجویی محرمانه از سوی مقامات لیبیایی به شمار می رود. علاوه بر این، السنوسی هم از نظر ما و هم از نگاه بازجویان، مجرم است و بدون تحقیق کامل و شفاف، نمی توان گفته های وی را مبنا قرار داد.
وی می افزاید: پیش از تحویل السنوسی به مقامات لیبیایی، یک هیئت لبنانی در موریتانی با وی دیدار کرده و ما برای رد گفته های وی، دلایل کافی در اختیار داریم. خلاصه اینکه ما احساس می کنیم مقامات لیبیایی می خواهند به هر طریق ممکن، موضوع امام صدر را مختومه کنند، تا خود را از «مسئولیت معنوی» آن برحذر دارند. یک بار می گویند که جنازۀ امام پیدا شده و بعد از مدتی مشخص می شود که این خبر صحت ندارد. بار دیگر اعلام می کنند که گروه های فلسطینی امام را اعدام کرده اند، که گویا می خواهند ما را گول بزنند. آیا کسی باور می کند که در آن سال ها در لیبی، «مورچه»ای بدون تصمیم و اطلاع قذافی و معاونانش جابه جا شده باشد!؟
به نوشتۀ روزنامۀ کویتی، السنوسی اعتراف کرده که امام صدر بلافاصله پس از صدور فرمان قذافی برای بازداشت ایشان در اوت 1978 کشته نشده است. به گفته السنوسی، معمر قذافی از آنجا که در تنگنا قرار گرفته بود، تصمیم گرفت صدر را به دست گروهک ابونضال از بین ببرد، چرا که «قذافی پس از موج اتهاماتی که دربارۀ ربودن صدر به وی وارد شد، دیگر به هیچ وجه نمی توانست امام و یارانش را آزاد کند و حذف آن ها را بهترین وسیله برای رهایی از تنگنایی می دانست که با دست خود ایجاد کرده بود، به ویژه پس از آنکه دروغ بودن سناریوی اعزام شخصی با لباس و گذرنامۀ امام به رم، آشکار شد و نتوانست افکار عمومی جهان عرب و دنیا را متقاعد کند که صدر و همراهانش لیبی را ترک کرده اند.
به عقیده مسئولان ذی ربط لبنانی، «السنوسی دروغ می گوید. پس از سفرهای مکرر هیئت رسمی لبنانی به لیبی، مشخص شد که فلسطینیان ـ و از جمله ابونضال ـ در این کشور اردوگاه های آموزشی متعددی در اختیار داشته اند، اما همگی تحت نظارت و احاطۀ کامل قذافی بوده است. حتی پس از آزمایش ژنتیک مشخص شد جنازه ای که به امام منسوب شده، جنازه «منصور کیخا» بوده است؛ همان مسئول لیبیایی که قذافی وی را دستگیر و زندانی کرد و در زندان درگذشت.
مقامات لبنانی حق دارند که از مسئولان لیبیایی دلخور باشند.
لبنانی ها می گویند: دیگر خسته شده ایم! در رفتارها و اقدامات مقامات لیبیایی، هیچ نشانی از جدی بودن و تلاش واقعی برای پایان دادن به این مسئله مشاهده نمی شود. ما نمی پذیریم که این موضوع با روشی دور از منطق و عدالت به پایان برسد.
لبنانی ها از اظهارات بی اساس و پراکنده گویی در این باره به شگفت آمده اند و حتی مطلع هم نشدند که اگر مقامات لیبی حتی در مورد ادعاهای السنوسی و مکانی که او به عنوان محل دفن امام معرفی کرده، تحقیق کافی کرده باشند، نشنیده اند که برای بررسی و اطمینان، به آنجا رفته باشند.
مسئولان لبنانی در مورد علت مخالفت مقامات لیبی با بازجویی سیف الاسلام قذافی هم «علامت سؤال»های جدی در ذهن دارند. اینکه چرا با وجود درخواست های مکرر، به هیئت لبنانی اجازه دیدار و گفت وگو با سیف الاسلام داده نشد و این درخواست ها بی پاسخ ماند؟
لبنانی ها به این باور رسیده اند که قذافی (پدر) عادت داشته افراد را بازداشت و زندانی کند و بلافاصله به قتل نرساند. نمونه آن، قضیۀ منصور کیخا بود که قذافی او را از مصر بازگرداند و از سال 1993 تا 1998 در زندان بود و بر اثر بیماری درگذشت؛ و این بدان معناست که امید به زنده بودن امام صدر و یارانش همچنان پابرجاست و اکنون افسوس می خوریم که کاش معمر قذافی زنده می ماند تا از خود او می پرسیدیم و حقیقت را درمی یافتیم.
برخی از مقامات رسمی لبنان که اخیراً به لیبی سفر کرده اند نیز پرسش هایی در ذهن دارند، دربارۀ اینکه چرا مسئولان لیبی، از برخی کارگزاران دوران قذافی که اکنون در زندان به سر می برند، در این باره بازجویی نمی کنند. به عقیدۀ آنان، آن ها «در کنار قذافی بوده اند و ما آنان را می شناسیم و می دانیم که در این باره حرف هایی برای گفتن دارند. این مطلب را بارها به بازپرسان لیبیایی گوشزد کرده ایم، اما هر بار با این حقیقت تلخ مواجه شده ایم که متأسفانه آن ها در این باره جدی نیستند.»
بدین ترتیب، به نظر می رسد تقدیرِ قضیۀ امام صدر آن است که همچنان در «ابهام» بماند؛ ابهامی که هرگاه گمان می رفت در حال برطرف شدن است، ابهامی دیگر بر آن افزوده شد...
35 سال گذشت، و تا آن گاه که خدا اراده فرماید، سرنوشت «امام محرومان» در هاله ای از ابهام خواهد بود.
نظر شما :