جان کری اسرائیل را نادیده گرفت
سفری برای فرصت دادن به دیپلماسی
دیپلماسی ایرانی: جان کری، وزیر امور خارجه جدید آمریکا، در اولین سفر خود به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا واشنگتن را به مقصد لندن ترک کرد و تور 11 روزه خود را به 9 کشور (انگلیس، آلمان، فرانسه، ایتالیا، ترکیه، مصر، عربستان، امارات متحده عربی و قطر) آغاز کرده است. رهبران کشورهای میزبان وی منتظرند ببینند که جان کری چه ایده هایی در مورد مهم ترین مسائل مطرح در این سفر از جمله بحران سوریه، پرونده هسته ای ایران و درگیری فلسطین - اسرائیل دارد. این سفر معارفه ای است برای سیاستمداری است که 28 سال در سنای آمریکا فعال بوده و چهار سال نیز ریاست کمیته روابط خارجی آن را بر عهده داشته است. وی قرار است در این سفر با اعضای مخالفان دولت بشار اسد نیز دیدار کند. گفته می شود جان کری همچنین قرار است روز سه شنبه در قزاقستان در کنار مقام های انگلیس، چین، فرانسه، آلمان و روسیه با مقام های ایرانی دیدار کند. در مورد این سفر و اهمیت آن و به خصوص امکان حضور جان کری در مذاکرات ایران با 1+5 با مهدی محتشمی، مدیرکل سابق آمریکای وزارت خارجه گفتگو کرده ایم که در زیر می خوانید:
جان کری اولین سفرهای خود را در قامت وزیر امور خارجه امریکا آغاز کرده است. نگاه او با خانم کلینتون در زمینه اروپا و خاورمیانه که مقصد این سفر است چه تفاوت هایی دارد؟
گرچه هم خانم کلینتون و هم آقای کری دموکرات هستند به نظر می رسد با نگاهی به مواضعی که در سنا داشته اند می توان تفاوت های آن ها را بهتر درک کرد. خانم کلینتون نماینده نیویورک در سنا بود که با حمایت جریان دست راستی و لابی یهودی ها به سنا راه یافت. این خود مبین آن است که دیدگاه ها و نظرات هر یک از این ها درحزب دموکرات چگونه است. شاید بتوان گفت که سیاست ها و دیدگاه های آقای کری در سیاست خارجی و خصوصا در مورد خاورمیانه به لحاظ جایگاه سیاسی وسابقه سیاسی و مواضعی که تا کنون گرفته است، تا حدی از دیدگاه ها و سیاست خانم کلینتون متفاوت است.
نکته دوم این است که اساسا آقای جان کری به دلیل جایگاهی که در کمیته روابط خارجی سنا داشته است، در گذشته تا حدی دیدگاه های واقع بینانه تر و دقیق تری در موضوع خاورمیانه از خود نشان داده است. شاید بتوان گفت که او یک دموکرات متوازن و واقع بین تری است. خانم کلینتون بیشتر تحت تاثیر مولفه های سیاست داخلی امریکا قرار گرفت. علاوه بر این مدت زمان بسیار کمتری هم نماینده سنا بود. لذا به نظر می رسد جان کری سیاستمدار پخته تری است و دیدگاه های منصفانه تری نسبت به منطقه خاورمیانه دارد. او به واسطه تجربه و عملکرد گذشته و سابقه طولانی ای که در موضوعات مختلف بین المللی به خصوص خاورمیانه دارد، شاید بتوان گفت که در رابطه با تحولات خاورمیانه و روند منازعات اسرائیل و فلسطینی ها از نظر موضع شخصی دارای مواضع متعادل تری در مقایسه با خانم کلینتون است.
اما در روند عمل باید دید که در آینده و با توجه به سایر عناصری که در قدرت و سیاست نقش دارند و به خصوص موقعیت و جایگاه نسبتا ضعیف تری که دموکرات ها در کنگره امریکا دارند، کری چه رویه ای را در پیش خواهد گرفت. او قطعا نیاز دارد یک تعادل ایجاد کند که نهایتا موجب تضعیف بیش از حد آقای اوباما در کمپ جمهوری خواهان نشود.
در سند امنیت ملی جدید امریکا مرکز ثقل توجه از اروپا و خاورمیانه برداشته شده و به آسیا تغییر پیدا کرده است. اما اولین مقصد آقای کری لندن است. به نظر شما این مسئله چه اهمیت و پیامی دارد؟
درست است که اوباما قبل از انتخاب مجدد، در سند امنیت ملی امریکا اعلام کرد که اولویت اول امریکا آسیای جنوب شرقی، استرالیا و اقیانوسیه است و به همین دلیل بودجه نظامی امریکا بیشتر معطوف به وضعیت آن منطقه و تحولات چین است، اما نباید این مسئله را از نظر دور داشت که همواره لندن به عنوان بزرگترین شریک استراتژیک امریکا در شرایط دشوار و سخت و در مسائل مهم و حساس منطقه ای و بین المللی بوده است. لذا هر دولتی در امریکا اعم از دموکرات یا جمهوری خواه، جایگاه ویژه ای برای دولت انگلیس به عنوان یک متحد استراتژیک و نزدیک قائل هستند. به خصوص با توجه به نقش انگلستان در ایجاد تعادل در مناسبات سیاسی و اقتصادی اروپا، این کشور همواره مد نظر مقامات امریکایی بوده و این یک امر طبیعی است که رئیس دستگاه دیپلماسی امریکا اولین سفر خود را به انگلستان داشته باشد. این تضادی با ثقل گرایی آسیایی ندارد. کماکان نگرش دولت امریکا متکی بر اولویت سرمایه گذاری و تخصیص بودجه و اعتبارات به موضوع اقیانوسیه و چین است. از منظر دیگر، اساسا اگر امریکا بخواهد توجه خود را معطوف به نقاط دوری مانند اقیانوسیه و آسیای دور کند، شاید کماکان همراهی انگلیس برای اجرای این سیاست مورد توجه دولت امریکا باشد و دولت امریکا نیاز به این همراهی داشته باشد.
چند روز قبل از آغاز سفر اروپایی ـ خاورمیانه ای، آقای کری سفر به سرزمین های اشغالی را از برنامه سفر کنار گذاشت. به نظر شما لغو این سفر چه تاثیری بر روند مذاکرات صلح خاورمیانه خواهد داشت؟
به هر حال برای هر دولتی در امریکا، رژیم صهیونیستی به عنوان بزرگترین و مهم ترین شریک امنیتی در منطقه تلقی می شود. این یک امر الزام آور است که دولت های امریکا باید آن را در تعیین دیپلماسی و روابط خود با این رژیم مد نظر داشته باشند. گرچه در اواخر دوره اول ریاست جمهوری آقای اوباما تنش هایی میان دولت آقای نتانیاهو و آقای اوباما در موضوعات مختلف ایجاد شد. اساسا یکی از دلایل شکست سیاست های آقای اوباما در منطقه خاورمیانه، عدم همراهی و همکاری دولت نتانیاهو به خصوص در مورد شهرک سازی است. یک دوگانگی و انحراف نسبت به توافقات اولیه حاصل شد و به مرور این زاویه تنگ تبدیل به یک شکاف عمیق تر شد و اختلافات شدید تری را ایجاد کرد. این اختلافات نهایتا منجر به آن شد که سیاست های آقای اوباما در قالب تحولات خاورمیانه و صلح خاورمیانه با شکست مواجه شود و جایگاهی که مردم منطقه نسبت با توجه به شعارهای آقای اوباما برای او قائل بودند، نافرجام ماند. موضوع دوم بحث مسائل هسته ای ایران و چگونگی برخورد با این مسئله بود که این هم یکی از نقاط اختلاف دولت اوباما با دولت نتانیاهو بود. در انتهای دوره اول ریاست جمهوری آقای اوباما و در زمان انتخابات 2012، آقای نتانیاهو علنا از رقیب آقای اوباما حمایت کرد و خواهان آن بود که جمهوری خواهان در انتخابات پیروز شوند.
به نظر می رسد این دلیل اول لغو این سفر است. شکاف ایجاد شده در مناسبات دو کشور کماکان التیام پیدا نکرده است. البته این به معنای آن نیست که امریکا از موضوع امنیت اسرائیل و جایگاه آن در سیاست خارجی امریکا صرف نظر می کند. امریکا به عنوان یک ضرورت حتما حمایت و پشتیبانی خود را در مقابل مجموعه تحولاتی که به عنوان تهدید برای اسرائیل مطرح می شود ادامه می دهد.
پس چرا این سفر لغو شده است؟
در مورد این که چرا این سفر در موقعیت فعلی انجام نمی شود باید گفت به نظر می رسد هنوز زمینه های توافقات اولیه که موجب می شود دور دوم سیاست آقای اوباما با حضور آقای جان کری در وزارت خارجه قوام پیدا کند، هنوز ایجاد نشده است. چرا که لازمه انجام هر سفری وجود زمینه های لازم برای توافقات است. به نظر می رسد روابط امریکا و رژیم صهیونیستی کماکان از عدم تفاهم و توافق رنج می برد. برای امریکا مهم است که روند صلح خاورمیانه به گونه ای پیش رود که موجب موفقیت شعارهای اوباما در مورد صلح خاورمیانه شود و به گونه ای باشد که امریکا بتواند در منطقه تعادلی ایجاد کند که رقبای منطقه ای اسرائیل مانند کشورهای عربی و فلسطینی ها نسبت به سیاست های اوباما دلسرد شده اند، تا حدی تقویت شوند و فضا و شرایط را از رکود ایجاد شده خارج کند.
لذا تا توافقات اولیه ای صورت نگیرد و به خصوص در مسئله شهرک سازی یک توافق صورت نگیرد و سیاست های دولت آقای نتانیاهو که ترکیب دست راستی تری هم به خود گرفته مشخص نشود، سفر وزیر خارجه امریکا به سرزمین های اشغالی نتیجه ای در بر نخواهد داشت. من در تحلیل نهایی فکر می کنم که به دلیل این که هنوز این شرایط ایجاد نشده، جان کری سعی کرده که ارزیابی بیشتری از وضعیت به دست آورد تا در یک فرصت مناسب تر این سفر را انجام دهد.
گفته می شود که جان کری روز سه شنبه در قزاقستان حاضر خواهد شد و در مذاکرات ایران و 1+5 حضور خواهد یافت و تلاش خواهد کرد با مقامات ایرانی دیدار کند. به نظر شما نفس تلاش او برای حضور در قزاقستان و اولین حضور وزیر خارجه امریکا در مذاکرات هسته ای چه پیامی دارد؟
مذاکرات 1+5 در سطح معاونین وزرای خارجه کشورها و حتی بعضی مواقع در سطوح پایین تر برگزار شده است. این بار هم قرار بر این است که در همین سطح برگزار شود. اگر این خبر صحت داشته باشد و آقای جان کری همزمان در قزاقستان حضور پیدا کند، نشان دهنده فرصتی است که امریکا می خواهد به دیپلماسی بدهد. موضوع پرونده هسته ای ایران و مذاکرات 1+5 همان اندازه که برای ما مهم و حساس است، جایگاه ویژه ای هم برای امریکایی ها دارد. این هزینه ای است که آن ها برای دیپلماسی پرداخت می کنند.
اما من شخصا بعید می دانم که جان کری بخواهد به عنوان وزیر خارجه در مذاکرات شرکت کند. شاید این سفر همزمان برای تحت تاثیر قرار دادن مذاکرات باشد. من بعید می دانم که مذاکره ای به صورت دو جانبه در این سطح و در حال حاضر صورت بگیرد. اما یقینا حضور او در قزاقستان همزمان با برگزاری مذاکرات 1+5 و ایران بر این مذاکرات تاثیرگذار است و موثر خواهد بود. باید دید که آیا این سفر انجام خواهد شد یا خیر. به نظر می رسد از نظر پروتکل و شرایط سیاسی انجام چنین سفری بعید است.
تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/12
انتشار اولیه: دوشنبه 7 اسفند 1391 / باز انتشار: پنجشنبه 10 اسفند 1391
نظر شما :