چهل و دومین بخش از سلسله نوشتههای جدید سرکیس نعوم
زیاده گویی اسقف ها، سوری ها را گرفتار می کند
دیپلماسی ایرانی: سال گذشته سایت دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم، روزنامه نگار و نویسنده مشهور و از چهره های مشهور فرهنگی لبنانی را که جوایز متعددی در زمینه های مختلف روزنامه نگاری و فرهنگی به دست آورده است که به طور مرتب در روزنامه النهار لبنان منتشر می شدند، ترجمه و منتشر کرد که همگی آنها در آرشیو دیپلماسی ایرانی در دسترس هستند. این یادداشت ها عموما درباره تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا بودند که نعوم در سفرش به ایالات متحده امریکا که هر ساله انجام می دهد در دیدارش با مقام های مختلف امریکایی که برخی از آنها سابقه طولانی در دستگاه سیاست خارجی امریکا داشته اند و شماری نیز همچنان در این دستگاه مشغول به کارند، در میان گذاشته بود. نعوم نامی از این افراد نمی آورد ولی سمت همگی آنها را یاد می کند، از این رو خواننده می تواند حدس بزند که فرد مورد اشاره چه کسی است یا این که از لحاظ تاثیرگذاری در سیاست خارجی امریکا از چه اهمیتی برخوردار است و یا این که چه اطلاعات پشت پرده ای را می داند که کمتر ردی از آنها در رسانه ها دیده می شود. یکی دیگر از نکات مورد اهمیت این یادداشت ها به روز بودن آنها و هم زمانی شان با تحولات خاورمیانه است. خاورمیانه ای که از سال 2010 به بعد و با آغاز بهار عربی رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. ویژگی دیگر این یادداشت ها حالت گفت وگو بودن آنها با مقام های امریکایی است که جذابیت بیشتری به آنها می دهد.
امسال نیز نعوم همانند سال های گذشته در همان زمان همیشگی به ایالات متحده امریکا رفته و مشابه همان گفت وگوها را انجام داده است و اکنون که به لبنان بازگشته این یادداشت ها را یک به یک در روزنامه النهار منتشر کرده است. دیپلماسی ایرانی نیز به رویه سال گذشته تلاش می کند، همگی این یادداشت ها را ترجمه و منتشر کند. در این جا چهل و دومین بخش از این سلسله یادداشت ها پیش رویتان قرار می گیرد:
در ابتدای دیدارم با یکی از چهره های فرانسوی فعال در سازمان ملل در نیویورک درباره سوریه پرسیدم، گفت: «فرانسه هیچ طرح خاصی درباره سوریه به شورای امنیت، حداقل تا به حال، نداده است. فرانسه حتی تا همین الآن فکر کمک مالی و تسلیحاتی به مخالفان را در سر نپرورانده است. اما نسبت به این بحث نیز بی تفاوت نیست. فرانسه معتقد است که مخالفان سوری با یکدیگر متحد نیستند، خصوصا آن دسته از مخالفانی که در خارج زندگی می کنند و به نظرش باید بر روی یکپارچه کردن آنها کار کرد.»
وی در ادامه بر روی مخالفان بیشتر تمرکز کرد و گفت: «نگرانی درباره این که اگر روزی اسد کنار برود چه خواهد شد، بسیار است. به خصوص اقلیت های سوریه مثل مسیحیان و درزی ها به شدت نگرانند. قطعا علوی ها که خود بر سوریه حکومت می کنند نیز نگران هستند. دقیقا به دلیل وجود همین نگرانی است که می گویند نه کوتاه می آیند نه سازش می کنند و نه هیچ توافقی را امضا می کنند چرا که می گویند هر کاری از این دست به قیمت حیات و زندگی شان تمام خواهد شد. می پرسند چه تضمیمی وجود دارد که چنین اتفاقی در حقشان نیفتد؟ آیا به نظرت چنین تضمینی به هر نوعی می توان به آنها داد؟»
جواب دادم: « به نظرم از سه طرف می توان به آنها تضمین داد. اولی از سوی عربستان سعودی و پادشاه آن ملک عبدالله که در حقیقت خواستگاه وهابیت (و از نگاه برخی ها سلفی ها) محسوب می شود. دوم، ترکیه سکولاری که بر آن اخوان المسلمین حکومت می کنند ولی به شیوه ای خاص اگر بتوان گفت، این دو مقوله را در کنار هم قرار داده اند. و طرف سوم، الازهر و مصری که الازهر در آن واقع شده که مرجع مسلمانان ]سنی[ جهان محسوب می شود. با این طرف ها امریکایی ها و اروپایی ها و حتی شاید شورای امنیت به طور غیر مستقیم نیز باید همکاری کنند تا بدین ترتیب بتوان تضمین های مطلوب و لازم را گرفت.»
نظر داد: «در گذشته این امیدواری بود که بشار اسد برنامه ای داشته باشد و بخواهد آن برنامه را تحمیل کند، اکنون روشن شده است که این برنامه توهمی بیش نبوده است. همچنین این اعتقاد وجود داشت که بشار اسد به زودی سقوط می کند اما این اعتقاد نیز هیچ محلی از اعراب ندارد. اکنون این باور به وجود آمده است که سوریه وارد جنگ داخلی خواهد شد. برای این که چنین اتفاقی نیفتد باید به فکر توافق بود، نه با شخص اسد بلکه با اکثریت سنی و اقلیت ها به طور هم زمان تا سوریه وارد جنگ داخلی نشود. اگر چنین توافقی حاصل نشود چاره ای جز دخالت فعالانه از سوی جامعه جهانی باقی نخواهد ماند. یا این که روسیه نیز موضع تایید کننده اش از اسد را تغییر دهد که به نظر می رسد وقوع چنین اتفاقی بسیار سخت خواهد بود. به هر حال هر کاری در حمایت از مخالفان اسد به مثابه ریختن نفت به روی آتش جنگ داخلی است. شاید در آخر راهی جز این وجود نداشته باشد ولی چنین عاقبتی را نیز به دنبال خواهد داشت.»
وی در ادامه افزود: «به هر حال اسقف های مسیحی فرانسه نیز باید از شدت لحن خود درباره سوریه بکاهند. آنها با حرف های زیادشان نمی توانند از پیروان مسیحی خود یا هر مسیحی دیگر در سوریه حمایت کنند. بلکه تنها باعث می شوند تا دولت قوت قلب بیشتری برای ادامه جنگ علیه ملت سنی خود داشته باشد. برای همین این مساله باعث می شود تا مخالفان مسیحیان را هدف قرار دهند. شاید آنها حتی قبل از علوی ها هزینه این کار را بپردازند. قطعا آن چه اسقف مارونی در فرانسه گفت، اشتباه بود. و آن چه اسقف های کاتولیک های سوریه و لبنان و غیره بر ضرورت حمایت از اسد با حفظ حقوق اقلیت ها می گویند بسیار اشتباه و نابه جا است.»
نظر شما :