سی و نهمین بخش از سلسله نوشتههای جدید سرکیس نعوم
اسد به نماینده سازمان ملل چه گفت؟
دیپلماسی ایرانی: سال گذشته سایت دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم، روزنامه نگار و نویسنده مشهور و از چهره های مشهور فرهنگی لبنانی را که جوایز متعددی در زمینه های مختلف روزنامه نگاری و فرهنگی به دست آورده است که به طور مرتب در روزنامه النهار لبنان منتشر می شدند، ترجمه و منتشر کرد که همگی آنها در آرشیو دیپلماسی ایرانی در دسترس هستند. این یادداشت ها عموما درباره تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا بودند که نعوم در سفرش به ایالات متحده امریکا که هر ساله انجام می دهد در دیدارش با مقام های مختلف امریکایی که برخی از آنها سابقه طولانی در دستگاه سیاست خارجی امریکا داشته اند و شماری نیز همچنان در این دستگاه مشغول به کارند، در میان گذاشته بود. نعوم نامی از این افراد نمی آورد ولی سمت همگی آنها را یاد می کند، از این رو خواننده می تواند حدس بزند که فرد مورد اشاره چه کسی است یا این که از لحاظ تاثیرگذاری در سیاست خارجی امریکا از چه اهمیتی برخوردار است و یا این که چه اطلاعات پشت پرده ای را می داند که کمتر ردی از آنها در رسانه ها دیده می شود. یکی دیگر از نکات مورد اهمیت این یادداشت ها به روز بودن آنها و هم زمانی شان با تحولات خاورمیانه است. خاورمیانه ای که از سال 2010 به بعد و با آغاز بهار عربی رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. ویژگی دیگر این یادداشت ها حالت گفت وگو بودن آنها با مقام های امریکایی است که جذابیت بیشتری به آنها می دهد.
امسال نیز نعوم همانند سال های گذشته در همان زمان همیشگی به ایالات متحده امریکا رفته و مشابه همان گفت وگوها را انجام داده است و اکنون که به لبنان بازگشته این یادداشت ها را یک به یک در روزنامه النهار منتشر کرده است. دیپلماسی ایرانی نیز به رویه سال گذشته تلاش می کند، همگی این یادداشت ها را ترجمه و منتشر کند. در این جا سی و نهمین بخش از این سلسله یادداشت ها پیش رویتان قرار می گیرد:
در سازمان ملل با یکی از کارکنان این سازمان که با بحران های خاورمیانه درگیر است و در این زمینه برای سازمان فعالیت می کند، صحبت کردم. در ابتدای صحبت هایمان از او پرسدم دلایل حقیقی این که بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه از دیدار با هیئت سازمان ملل در ابتدای بحران این کشور خودداری کرد، چه بود؟ زمانی که تری رود لارسن برای عملی کردن قطعنامه بین المللی 1559 به سوریه آمد؟ جواب داد: «رابطه رود لارسن با بشار اسد خوب بود. او مسئول پیگیری عقب نشینی اسرائیل از لبنان در سال 2000 بود. در آن موقع مشکلاتی مربوط به خط آبی در مرزهای لبنان و اسرائیل به وجود آمده بود. او به دمشق می آمد و به تلاویو می رفت و با دو طرف در این باره و موضوعات دیگر بحث و مذاکره می کرد. در آن موقع او جوان بود و صراحت لهجه داشت و می خواست کاری از پیش ببرد و دستاوردی داشته باشد. برای همین میان آن دو رابطه خوبی به وجود آمد. پس از ترور رفیق حریری، نخست وزیر اسبق لبنان لارسن با رئیس جمهوری سوریه دیدار کرد و در مذاکراتش با او بر عقب نشینی نیروهای سوریه از لبنان که در آخر در سال 2005 انجام شد، تمرکز کرد. در آن موقع لارسن این موضوع را با اعضای شورای امنیت و وزیر امور خارجه وقت امریکا، کوندالیزا رایس نیز مطرح کرده بود. در یکی از جلسات او با اسد، لارسن می گوید: تو باید کاری انجام دهی. اتهام ترور حریری ممکن است متوجه تو شود. اگر کاری انجام ندهی ممکن است بر فراز تو و سوریه برای مدتی طولانی ابری سیاه حاکم شود. اسد از او می پرسد: چه کار کنم؟ جواب می دهد: رستم غزاله را از بیروت فرا بخوان و او را در یک ویلا در حصر خانگی قرار بده یا به زندانش بینداز یا به او پولی بده و به صورت ظاهری از حکومت اخراجش کن، باید چنین کارهایی انجام دهی. اسد دو بار به لارسن می گوید: نمی توانم. به طور خلاصه بگویم یکی دیگر از فعالان سازمان ملل که او نیز در همین پرونده کار می کرد، نیز گفت: دوستی ای میان اسد و رود لارسن به وجود آمده بود. به گونه ای که لارسن به همراه خانواده اش بارها به دمشق رفت. او دائما به رئیس جمهوری سوریه اصرار می کرد که آن چه به او گفته است را انجام دهد. یک روز اسد رود لارسن را به تنهایی به دمشق دعوت کرد. سپس به همراه او تیم امنیتی اش به یک منطقه ییلاقی مشرف به پایتخت رفت. آن دو آن روز را به طور کامل با هم سپری کردند و درباره همه موضوعات صحبت کردند. دوباره لارسن به بشار اصرار کرد که کاری انجام دهد. اسد به او جواب داد: نمی توانم. پس از آن لارسن نومیدانه به نیویورک و سازمان ملل برگشت مواضعش در رسانه ها مطرح شد. پس از آن روابط دو طرف رو به تیرگی گذاشت.»
پس از آن صحبت هایمان ادامه یافت و به موضوع ترکیه به ویژه نقشی که حزب عدالت و توسعه اسلامی در بحران سوریه ایفا می کند، رسید. از من پرسید که نظرم در این زمینه چیست. من جواب دادم: «اعراب و سوری ها از ترکیه استقبال کردند با این اعتقاد که می تواند آنها را از نفوذ ایران و البته نظام بشار اسد نجات دهد. اما پس از مدتی ترکیه از مواضع سابق خود دست کشید و علنا گفت که نمی خواهد در امور داخلی کشور همسایه اش به خصوص از راه نظامی دخالت کند.»
نظر داد: «به رغم آن، ترکیه اجازه می دهد که پول و سلاح و شاید هم نیروی انسانی به آسانی برای جنگ با اسد به سوریه برسد.»
نظر شما :