نگاهی از درون به انتخابات آمریکا
نعمت احمدی
آرمان : تبلیغ در انتخابات آمریکا حرف اول را می زند این روزها که درآمریکا هستم. دراوقات فراغت، نیم نگاهی به انتخابات آمریکا هم دارم آنچه درانتخابات آمریکا مهم است مسئله تأمین منابع مالی از ناحیه کاندیداها می باشد مردمی که به باورمن عقلشان به چشم تان است و همه دانش سیاسی را از طریق صفحه تلویزیون دریافت می کنند هرکاندیدائی که پول بیشتری جمع آوری کند و بتواند با تزریق پولهای کلان به ستاد تبلیغاتی خود، رنگ و لعاب تبلیغات را از طریق تلویزیون بیشتر کند به یقین پیروز انتخابات است. حزب جمهوریخواه انتخابات سال 2008 را با کهنه سربازی به نام مک کین شروع کرد و علت آن حضور همزمان سربازان آمریکایی در عراق و افغانستان و فضای جنگی که جورج بوش پسربه وجود آورده بود شرکت های اسلحه سازی به همراه کارتل های نفتی که یکی از رؤسای خود دیک چنی را در پست معاونت ریاست جمهوری رسانده بودند، خواستارتداوم وضع موجود زمانه جورج بوش بودند تا هم بازار گرم اسلحه را گرمتر کنند و هم به ظاهر با توجه به افتادن عراق در دامان آمریکا میادین نفتی این کشور را پشتوانه برنامه نفتی خود داشته باشند. با پیروزی اوباما در انتخابات، وضع جنگی آنچنان که علاقه جمهوریخواهان بود ادامه نیافت. گفتمان اوباما در آن تاریخ 150 میلیون دلار را در ماه سپتامبرروانه کمپین انتخاباتی او کرد، سرازیرشدن این پول و پول های مشابه بود که فضای تبلیغی انتخابات را مهیای حضور اوباما و نطق های آتشین او تحت شعار (تغییر) نمود و آرزوی دکترمارتین لوترکینگ به حقیقت پیوست و جوانی دو رگه روانه کاخ سفید شد تا به شعار تغییرخود جامه عمل بپوشاند. جامعه آمریکا
فی الواقع جامعه عجیبی است،جامعه ای غیرسیاسی اما پیگیرانتخابات خود که پیروز آن فردی باشد شغلی برای او و سوختی برای اتومبیلش فراهم کند. جهان بینی و شناخت اکثریت مردم آمریکا از دنیای پیرامون خود به همین شغل و سوخت اتومبیلش ختم می شود. شعار تغییراوباما تا جایی که به شغل و سوخت اتومبیلش مربوط باشد مورد قبول اوست،کاری که هرچند اوباما در آن موفق بوده اما آمار 8درصد بیکاری و افزایش قیمت جهانی نفت تعداد کسانی که احتمالاً این بار به اوباما رأی نخواهند داد را افزایش داده است .حال این اوباماست که باید در چند روز باقیمانده به 6 نوامبر و تاریخ برگزاری انتخابات چه میزان بر ذهن و زبان رأی دهندگانی که شغل و بنزین می خواهند اثر خواهد گذاشت و درصد شکننده برتری خود نسبت به رقیب جمهوری خواهش را ارتقا خواهد داد تا همانند سلفش کارتر که شعار حقوق بشر او نتوانست او را دوباره راهی کاخ سفید کند شعار تغییرش آیا شمشیر کندی خواهد بود که دیگرزبان رسا و ادبیات روان اوباما نمی تواند او را صیقل و تیز کند تا به گفته خودش برای چهارسال دیگربه او اجازه دهند در کاخ سفید بماند تا برنامه هایش را تکمیل کند. عصرتبلیغات رنگین با صدور رأی از ناحیه دیوان عالی کشور آمریکا که اجازه داد چک های یک میلیون دلاری افراد و چک های ده میلیون دلاری کمیته های ویژه کمک به کمپین انتخاباتی کاندیداها چهره تبلیغات انتخابات آمریکا را دگرگون کند تا جایی که قمارخانه دارمعروف لاس وگاسی و یهودی معروف شلدون ادلسون چک های یک میلیونی شخصی و 10 میلیونی کمیسیون ویژه را سرازیر ستاد انتخابات رامنی نمود وی که هم اکنون به تنهایی به اندازه 188676 نفر که به طور متوسط هرنفر 53 دلاربه کمپین اوباما کمک کرد که عدد 10 میلیون دلار را نشان می داد، تنها در ماه ژوئن کمک کرده است. اوباما که در کارنامه خود نه اینکه آغازگر جنگ جدیدی نبوده بلکه سربازان آمریکائی را از عراق بیرون برده و قول داده است که تا سال 2014 سربازان آمریکائی را از افغانستان نیز خارج کند و درمبارزه با تروریست با کمترین هزینه به شکارچی بن لادن معروف است .رئیس جمهوری که توانسته جایزه صلح نوبل را از آن خود سازد، جایزه ای که به خاطرفعالیت های او قبل از ریاست جمهوریش در شهرشیکاگو تعلق گرفت تا اقداماتش در دوره کوتاه ریاست جمهوریش، اوباما هم اکنون با سئوالات مختلفی روبه روست از پرواز هواپیماهای بدون سرنشین تا زندان گوانتانامو که قول بستنش را داد اما به این وعده عمل نکرد. جامعه آمریکا هرچند به طور سنتی به دو دسته تقسیم می شود، عده ای به صورت سنتی به حزب دمکرات و عده ای به همین سیاق به حزب جمهوریخواه وابسته می باشند اما بیش از 30درصد از مردم این کشورگرایش حزبی ندارند و این تبلیغات است که بر رأی این عده اثر می گذارد اوکه نقش پول درزمانه تبلیغات در رأی نهائی و جذب و جلب این 30درصد مؤثراست رامنی به همراه حزب جمهوریخواه و دلارهایی که جنگ سالاران و قمارخانه داران به کمپین انتخاباتی او سرازیرکرده اند برکوس جنگ می کوبد. اگر اوباما در نطق انتخاباتی خود درکنوانسیون ملی دمکرات ها فقط یک بار اسم ایران را برد و همه انظار را به وضع داخلی آمریکا معطوف کرد اما این رامنی است که اوضاع را جنگی می خواهد و چه منطقه ای مهمتر از خاورمیانه که هم نفت دارد و هم پول و هم اسرائیل دراین گوشه فضا را جنگی می خواهد، باراک اوباما که در اولین نطق خارج از کشور خود در خرداد ماه سال 1388 در دانشگاه الازهر قاهره از صلح گفت و اینکه شروع جنگ آسانترازخاتمه دادن آن است، اما لابی صهیونیست های هوادار حزب جمهوریخواه و شعارهای جنگی باراک و نتانیاهور در کمپین جمهوریخواهان حرف از آغاز جنگی جدید در خاورمیانه می زنند تا هم سرپوشی باشد بربحران مالی آمریکا و هم دلارهای منطقه را به سود یک درصدی که جنبش وال استریت از آن یاد می کند در هیاهوی جنگی تصاحب کنند.باید منتظرماند تا این 30درصد که چشم به صفحه پرزرق و برق تلویزیون دوخته اند درآن روز رأی خود را به صندوق چه کسی خواهند ریخت؟ اوباما که به گفته گوینده یکی ازکانال های تلویزیونی به پایان جنگ می اندیشد یا رامنی که در کشاکش اسلحه ها صدایی پرتوان دارد کاش رای دهندگان، این تفاوت دیدگاه، یعنی جنگ سالاری حزب جمهوریخواه و نگاه به پایان بخشیدن به جنگ هایی که جمهوریخواهان راه انداخته اند را درک کنند و درگذرایام اگرهمسو با این نظر یا آن نظرنیستند، همراهی با نظرجنگ سالاران نداشته باشند. جنگ آن هم جنگ مدرن امروزی که جنگ افروزان با به کاربردن اسلحه خود ضمن آزمایش اسلحه ها در میدان واقعی جنگ پولش را از نفت منطقه می گیرند.
* وکیل دادگستری
نظر شما :