بازدید از پارچین بازی شطرنجی با پرونده هستهای ایران
آرمان- مهدی بازرگانی : 35 عضو شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی روز پنجشنبه قطعنامه ای علیه ایران صادر کردند. ادعای 31 کشور از میان این کشورها- از جمله روسیه و چین- این بوده که ایران به دلیل عمل نکردن به درخواست های بین المللی برای محدود کردن برنامه های غنی سازی اورانیوم و عدم رفع نگرانی های بین المللی درخصوص برنامه های هسته ای اش، اسباب نگرانی است. تنها رای 4 کشور بود که مانع از به تصویب رسیدن قطعنامه با اجماع همه اعضا شد. تونس، اکوادور و مصر به این قطعنامه رای ممتنع و کوبا نیز رای منفی داد. با دکتر مهدی مطهرنیا کارشناس بین الملل به گفت وگو نشستیم که در ادامه می خوانید.
تصویب قطعنامه ضدایرانی در شرایط کنونی در آژانس، چه معانی و آثاری در صحنه واقعی می تواند داشته باشد و علت اختلاف نظر شورای حکام در این زمینه چه بود؟
تجربه و عرف موجود که در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته ای موجود است، تصویب بیانیه های شورای حکام است که اساسا با رای گیری به صورت مصطلح کلمه صورت نمی پذیرد لذا کاربرد دانش واژه «قطعنامه»، آن هم قطعنامه ای که از داخل 1+5 و در حالت اجماع میان گروه 1+5 صادر شده است، از اهمیتی جدی برخوردار می شود. چراکه این قطعنامه با 31 رای موافق، 3 رای ممتنع و یک رای مخالف به تصویب می رسد. لذا 31 عضو شورای حکام آژانس انرژی اتمی با ادعای این نکته که ایران به درخواست های بین المللی برای محدود کردن برنامه غنی سازی اورانیوم عمل نکرده و نتوانسته است نگرانی های بین المللی درخصوص برنامه هسته ای اش را از بین ببرد، قطعنامه ای را به تصویب رسانده اند. در این قطعنامه چین و روسیه هم شرکت کردند و با حضور این کشورها، قطعنامه ضدایرانی به تصویب رسید لذا باید بگوییم آنچه که بیش از تعداد آرای ممتنع و یک رای مخالف کوبا از اهمیت برخوردار است، تصویب قطعنامه در شورای حکام با تلاش کشورهای 1+5 علیه جمهوری اسلامی ایران است. درست است که کشورهایی مانند کوبا مخالفت کرده اند و آفریقای جنوبی جهت اضافه کردن بندی برای کاستن فشارها بر جمهوری اسلامی ایران اصرار داشته است اما با این حال نمی توان تصویب چنین قطعنامه ای را بی پاسخ گذاشت.
دلیل رای منفی کوبا و رای ممتنع مصر، تونس و اکوادور چه بوده است؟
آنچه در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد، بیش از اینکه به متن قطعنامه ها برگردد، به گرایش کشورها در بافت جغرافیایی و به اردوگاه های مقابل یکدیگر یعنی اردوگاه 1+5 به مدیریت آمریکا و اردوگاه ایران بازمی گردد. کوبا همیشه سیاست های خود را برضد آمریکا تنظیم کرده است و این کشور در کنار کشوری مثل ونزوئلا و دیگر کشورهای پیشروی دیگر در آمریکای لاتین که مخالف اعمال سیاست های آمریکا در این قاره هستند، همواره سعی داشته تا در مسائل بین المللی موضعی را اتخاذ کند که تقویت کننده مقاومت علیه ایالات متحده آمریکا باشد. مزید بر این کوبا، گرایش های نزدیکی به ایران در روابط بین الملل دارد و از این جهت می توان رای کوبا را یک رای هدفمند بر اساس بنیادهای سیاست خارجی اش متصور شد. اما تونس، اکوادور و مصر هرکدام بر اساس نگرش های خود در چارچوب روابط خود با دولت ایران به رای ممتنع روی آوردند. مصر که هنوز دوران گذار را طی می کند، نوعی زیرکی سیاسی از خود نشان داده است. چراکه با دادن رای ممتنع، لبه های تیز نقد محافل سیاسی در ایران را پس از برگزاری اجلاس غیرمتعهد ها متوجه خود نمی کند. کشور تونس هم در وضعیتی مثل مصر قرار دارد. پس موضع گیری علیه ایران می تواند برای آنها هزینه های داخلی سیاسی داشته باشد. بر این مبنا بهترین کار ممکن برای تونس و مصر، دادن رای ممتنع به ایران است.
بیانیه ای هم جنبش غیر متعهد ها درباره این قطعنامه صادر کرده اند که بر موضوعاتی متمرکز شده است. یکی بر لزوم توجه آژانس به عدم هرگونه انحراف برنامه هسته ای ایران از مسیر صلح آمیز و لزوم طرح درخواست ها از ایران در چارچوب قوانین پادمان آژانس - و نه فراتر از آن - است و موضوع دیگر تشویق ایران به فراهم نمودن روشنگری درخصوص موضوعات شناسایی شده و حل و فصل سریع این موضوعات مطابق برنامه «تفاهمنامه جمهوری اسلامی ایران و آژانس درخصوص مدالیته حل و فصل موضوعات باقیمانده». در این بند بر لزوم و فوریت ادامه یافتن گفت وگوی محتوایی بین ایران و آژانس تاکید شده است. ارزیابی شما از بیانیه نم چیست؟
آنچه نم درباره برنامه هسته ای ایران اعلام می کند، بیشتر برد رسانه ای دارد تا عینیت اجرایی و عملی. بیش از آنکه این بیانیه ها بتواند عینیت اجرایی پیدا کند، می تواند فضا سازی های مثبت برای بهره برداری ایران از گروه نم را به همراه داشته باشد. ضمانت اجرا در این میان با قطعنامه هایی است که از سوی شورای حکام آژانس انرژی هسته ای و بالاتر از آن (در یک منطق فرادستی) شورای امنیت اعلام می کنند. موضع گیری گروه نم در این زمینه از این جهت می تواند مورد توجه باشد که ایران بتواند از آنچه نم گفته است، استفاده کند تاثیر خودش را در افکار عمومی، آن هم در حوزه توده های جوامع گوناگون داشته باشند و از طریق این تاثیر بیانیه های نم بر افکار عمومی ملل جهان، بتواند بر موضع گیری این دولت های جهان تاثیر بگذارد. این یک راه طولانی است. آنچه از آن در این شرایط می توان بهره جست این است که تصویب قطعنامه های کنونی علیه ایران از اجماع کافی برخوردار نیست. ایران باید در سطح عملیاتی به بیانیه نم تا آنجایی توجه کند که از ارتباط با کشورهای عضو نم در تعریف عملیاتی دور زدن تحریم ها استفاده کند. البته این هم مساله ای جدی است. چون اعضای نم در بیانیه های متفاوت، موضع گیری هایی مبنی بر اجماع از خود نشان می دهند اما در صحنه عمل سیاسی ناشی از آن، کنشی در سطح بالا مطابق با بیانیه ها ندارند.
بحثی که قطعنامه شورای حکام مدعی آن شده است، درخواست سازمان ملل برای تعلیق فعالیت های هسته ای است. موضوعی که آژانس هم روی آن تاکید کرده، بحث بازدید از پارچین است. با لحاظ این موضوع که آژانس در سال های 2004 و 2005 اجازه بازدید از پارچین را یافته است، آیا می توان برای از بین بردن بهانه های آژانس دوباره این امکان را فراهم کرد؟
صدور اجازه بازدید از پارچین باید در سطح کلان و خرد آن به تحلیل گذاشته شود. مطلب اساسی این است که اگر ایران اجازه بازدید از پارچین را برای بار دیگر صادر کند، در فضایی قرار می گیرد که پروتکل الحاقی را در آن زمان به طورغیرمستقیم پذیرفته بود. اکنون به هر تقدیر موضع گیری هایی را در چند ساله اخیر داشته است که به هیچ وجه بازدید از مناطق نظامی خود را نخواهد پذیرفت. قبول کردن ایران در این خصوص، راه را برای پذیرش پروتکل الحاقی در چارچوب معین آن در آینده باز خواهد کرد. بی تردید پذیرش بازدید ازپارچین، مقدمه ای خواهد بود برای پذیرش بازدید از نقاط نظامی و امنیتی دیگر در چارچوب جغرافیای ایران. از طرفی عدم پذیرش آن نیز برابر شده با تحمیل تحریم های چندلایه دیگر. می توانیم بگوییم بازدید از پارچین بازی شطرنجی با پرونده هسته ای ایران است.
نظر شما :