ایران و جنبش عدم تعهد
دهلی نو؛ آزمون عملی برای غیر متعهد ماندن
دیپلماسی ایرانی: ایران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل عضویت در پیمان نظامی سنتو و قرار داشتن در پایگاه غرب از عضویت در جنبش عدم تعهد محروم مانده بود. اما با پیروزی انقلاب اسلامی و استوار شدن سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر اصل نه شرقی، نه غربی، ایران ضمن پیوستن به جنبش عدم تعهد به یکی از مهم ترین کشورهای عضو این جنبش تبدیل شد. دیپلماسی ایرانی به بهانه برگزاری شانزدهمین نشست سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، تلاش کرده است تا مروری بر حضور مقامات ایرانی در کنفرانس های سران داشته باشد. برای این کار به سراغ ابراهیم رحیم پور رفتیم. اگر چه مخاطبان دیپلماسی ایرانی حوزه تخصص او را با توجه به سوابق اخیرش، اروپا می دانند اما او در سال 62 که بعد از کش و قوس های فراوان محل برگزاری نشست سران از بغداد به دهلی نو منتقل شد، دیپلمات سفارت ایران در هند بود و در جریان برگزاری اجلاس نیز یکی از اعضای تاثیرگذار هیئت دیپلماتیک ایرانی بود. روایت او را از نشست سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در دهلی نو در سال 1362 در ادامه می خوانید:
نشست سران عدم تعهد هر سه سال یک بار در یکی از پایتخت های کشورهای عضور برگزار می شود و طی این نشست ریاست جنبش به کشور میزبان واگذار می شود. در سال 62 قرار بود که این ریاست به عراق منتقل شود و بنا بر این بود که نشست سران عدم تعهد در بغداد برگزار شود. البته باید در نظر داشت که زمانی اجلاس را به بغداد داده بودند که هنوز جنگ علیه ایران را آغاز نکرده بود. غیر متعهد ها بر اساس اصول جنبش باید نه شرقی باشند و نه غربی. اما بنیان گذاران عدم تعهد و کشورهای عضو بیشتر صبغه چپ داشتند و به شوروی متمایل بودند. خود صدام حسین نیز به چپ تمایل داشت. زیرساخت های عراق، به خصوص زیرساخت های نظامی و صنعتی این کشور دارای روسی و شوروی بود. لذا عراق لابی قوی ای در داخل عدم تعهد داشت که مانع از تغییر محل برگزاری اجلاس بعد از تجاوز به ایران شد.
جمهوری اسلامی ایران از ماه ها قبل از برگزاری اجلاس تلاش سیاسی زیادی را در رابطه با بنیانگذاران و کشورهای تاثیرگذار در این جنبش برای تغییر مکان اجلاس انجام داد. اما متاسفانه لابی عراق و مانع از آن شد که سخن بر حق ایران شنیده شود. در آن مقطع ایران یکی از غیر متعهد ترین کشورهای دنیا بود، چرا که رابطه با امریکا قطع شده بود و اگرچه روابط با شوروی نیز قطع نشده بود اما در حمله شوروی به افغانستان ایران به نوعی نشان داد که با سیاست های شوروی نیز موافق نیست. با این حال جنبش عدم تعهد اقبال چندانی به ایران نشان نداد و حاضر نشد محل اجلاس را از بغداد به شهر دیگری منتقل کنند. درست است که نقطه تمرکز در این جنبش، عدم تعهد به شرق و غرب است اما مشاهده می شود که در همین جنبش نیز برخی لابی های کلان باعث جهت گیری خلاف رویکرد اصلی شده است.
پس چگونه شد که محل اجلاس از بغداد به دهلی نو تغییر کرد؟ با بی نتیجه ماندن تلاش های سیاسی ایران در جهت تغییر مکان اجلاس، در نهایت عملیات نظامی و ناامن شدن بغداد بود که باعث شد اجلاس در هند که معتبرترین کشور غیر متعهد دنیا بود برگزار شود تا به این وسیله معضل و اختلاف داخل جنبش حل و فصل شود.
خانم ایندیرا گاندی در آن زمان نخست وزیر هند بود. او یک شخصیت موجه بین المللی بود. بنیانگذاران دیگر جنبش عدم تعهد یعنی اندونزی، مصر، یوگوسلاوی همگی دچار تحول شده بودند و عدم تعهد آن ها خدشه دار شده بود. از میان بنیانگذاران تنها هندی ها توانسته بودند شخصیت غیر متعهد خود را به خوبی حفظ کنند. بنابراین می توانست میزبان خوبی برای نشست عدم تعهد باشد و به همین دلیل هم مورد توجه ایران قرار گرفت. در حالی که اگر نشست از عراق به مصر می رفت هم چندان تغییری در کل ماجرا ایجاد نمی شد. به این ترتیب اجلاس از بغداد به جایی منتقل شد که از آن جا زاده شده بود. اما در عین حال که ایران با هندی ها وارد مذاکره شده بود و همین مذاکرات باعث شده بود که هندی ها میزبانی این نشست را بپذیرند، صدام نیز با کشورهای مختلف لابی کرده بود که کشور دیگری حاضر به برگزاری نشست نشود تا اجلاس در بغداد برگزار شود. اما هندی ها برای این که جنبش را نجات دهند حاضر شدند که جلسه را در دهلی نو برگزار کنند. بنابراین تلاش سیاسی ایران نسبتا موفق بود اما نهایتا این تلاش سیاسی نبود که باعث تغییر مکان اجلاس شد، بلکه عملیات نظامی ایران باعث ناامنی بغداد شد.
در نهایت قرار بر این شد که نشست سران در دهلی نو برگزار شود. در آن اجلاس صدام حسین حضور پیدا نکرد. ظاهر قضیه این بود که یک دیکتاتور نمی توانست کشور را در شرایط جنگی ترک کند. البته احتمال کودتا در صورت خروج صدام از عراق نیز وجود داشت. بنابراین از نظر بالانس فردی نیز صدام به دلیل وضعیت شکننده داخلی شرکت نکرد. مضاف بر این که میزبانی از عراق گرفته شده بود و از این جهت عراق دلگیر بود. اما معاون اول صدام در این اجلاس حضور یافت. در آن زمان آیت الله خامنه ای رئیس جمهور بود و قرار بود ایشان در اجلاس شرکت کنند اما به دلیل اخباری که در آن زمان کسب شده بود مبنی بر این که صدام تصمیم دارد گروه های ترور به هند اعزام کند، ایشان در اجلاس شرکت نکردند و نخست وزیر وقت آقای میر حسین موسوی به نمایندگی از ایران در اجلاس سران عدم تعهد شرکت کردند.
آن طور که به یاد دارم هیئت ایرانی در این نشست موفق بود و تلاش های خوبی انجام داد. با این که دیپلمات ها و مجموعه حاضر در آن نشست جوان و تازه کار بودند اما توانستند در برخی مواد قطعنامه پایانی تاثیر گذار باشند. در مورد اصل جنگ ماده ای به نفع عراق یا ایران تصویب نشد. این مسئله با توجه به لابی های قوی صدام نشان دهنده توانایی و موفقیت هیئت ایرانی است. در قطعنامه تنها توصیه های کلی در مورد آتش بس و صلح آمده بود. البته در این میان رئیس جنبش نیز تلاش داشت که نقش میانجی برای حل اختلاف میان ایران و عراق بازی کند.
به خاطر دارم که آقای عرفات در حاشیه آن نشست با رئیس هیئت ایرانی دیدار داشت که در آن شرایط ویژه و اقدام خاصی بود و بسیار مورد توجه قرار گرفت که من هم به همراه هیئت ایرانی در آن ملاقات حضور داشتم. در آن زمان چرخش عرفات به سمت عراق هنوز جدی نشده بود. البته هیئت ایرانی ملاقات های متعدد دیگری نیز داشت که با توجه به درگیری ایران در جنگ تحمیلی در برخی موارد بعضی از آن ها موثر بود./12
نظر شما :