ریشه شناسی رفتارهای غرب و شرق در دمشق
سوریه بهانه است، مقاومت هدف
با توجه به بحرانی که هماکنون در سوریه شاهد هستیم، تا چه اندازه احتمال وقوع جنگ داخلی تمام عیار را در این کشور میتوان داد؟
جنگ داخلی، به ویژه در کشورهایی همچون سوریه که در ترکیب جمعیتی آنها، هم از منظر نژادی و هم از منظر دینی، دستهبندیهایی وجود دارد، زمانی رخ می دهد که زمینه برخورد میان طوایف و مذاهب مختلف فراهم شده باشد. و از آنجا که چنین زمینه ای در سوریه فعلی ملاحظه نمی شود، لذا به نظر نمی رسد که احتمالات وقوع چنین جنگی قابل لمس باشد. به عنوان مثال ، در مبحث مذهبی، اکثریت سنی در سوریه و اقلیت علوی در کنارمسیحیان زندگی میکنند و علائمی از برخورد این طوایف دیده نمی شود. به عبارتی دیگر، وقایع جاری سوریه حکایت ازبرخورد طوایف مذهبی و دینی همچون سنیها و علویان و مسیحیان نمی کند. آنچه امروزه در این کشور شاهد هستیم برخوردهای مسلحانه میان نیروهای نظامی دولتی و گروههای مخالف است که این گروههای مخالف هم بسیار متنوع هستند. همانطور که شاهد بودیم در نشستهای مختلفی که برای حل بحران سوریه در اروپا و کشورهای اطراف سوریه برگزار شد، گروههای شرکت کننده متشکل از هر طیفی بودند، بدین معنا که در میان آنها سنی و مسیحی و حتی علویها نیز حضور دارند. به عبارت سادهتر، آنچه در سوریه جریان دارد، جنگ نیروهای مسلح وفادار به حکومت با گروههای اپوزسیون متنوع الاطیاف میباشد.
با توجه به فضایی که این روزها ایجاد شده و به عنوان مثال انفجارهای بلغارستان را به حزب الله نسبت دادند، به نظر شما تا چه میزان میتوان گفت که بحران سوریه بر مقاومت و فضای حاکم تاثیرگذار بوده است؟
مقاومت به دلیل آنکه در مقابل رژیم صهیونیستی است، همیشه از دیدگاه کشورهای حامی این رژیم تخطئه میشود و هر اقدامی که به نوعی به اسرائیل ضربه وارد میکند، غالبا اتهام مقاومت را به تروریسم بدنبال می آورد و اینگونه تهمت زنیها معمولا موضوع جدیدی نیست. از دیدگاه کشورهای غربی و به ویژه امریکا، حزب الله در لیستی است که متهم به تروریسم است. از طرفی دیگر، باید به این دیدگاه غربیها توجه داشت که غالب مسائل خاورمیانه را به محک امنیت اسرائیل می زنند، یعنی امریکا و متحدین غربی آن هر آنچه که به رژیم صهیونیستی لطمه وارد کند، اقدامی تروریستی و محکوم میدانند.
در مورد بحران سوریه و تأثیر آن بر مقاومت باید گفت، سوریه آخرین موضع دفاعی مقاومت است و این مساله را در سخنان سید حسن نصرالله هم شنیدیم. این روزها حتی زمانی که صحبت از افسران عالیرتبه مقتول در سوریه به میان می آید، به تاثیر محوری سوریه بر روند مقاومت و حزب الله اشاره میشود.
پایگاه اصلی و اساسی مقاومت در منطقه، سوریه است و تمامی فشارهایی که امروزه به سوریه وارد میکنند و امنیت این کشور را بهم می زنند، در واقع به هدف از بین بردن مقاومت صورت میگیرد. به عبارت دیگر، ارتباط تنگاتنگی میان استقرار و ثبات سوریه و ادامه حیات مقاومت وجود دارد.
بنابراین میتوان گفت که یکی از علل اصلی مداخلههای خارجی در سوریه همین مساله مقاومت است و هدف کلی این است که مقاومت در منطقه نباشد تا رژیم صهونیستی به راحتی به توطئهها و سیاست هژمونی که در منطقه برای خود تعریف کرده، ادامه دهد و امروزه با توجه به شرایطی که در سوریه پیش آمده، مقاومت در حالت سکون قرار گرفته است.
چرا در برخورد غرب و شرق با بحران سوریه و بحران های مشابه منطقه ای شاهد تفاوت های بنیادین هستیم؟
سوریه یکی از کشورهای مهم دنیاست و موقعیت منطقه ای آن کم نظیر است. همانطور که میدانید اتفاقاتی که در مصر، تونس، یمن و دیگر کشورها افتاده بسیار سریعتر پیش رفته اما در سوریه وضعیت بسیار متفاوت است. به همین سبب موضعگیری روسیه در مقابل بحران سوریه نیز در نوع خود موضعگیری خاصی بشمار می آید، بطوریکه با یک مقایسه ساده میتوان دریافت که در سال ۱۹۹۹ هنگامی که نیروهای ناتو یوگوسلاوی را بمباران کردند و در نهایت آن کشور تجزیه شد، در آن دوران علیرغم اشتراکات بسیاری که میان روسیه و یوگوسلاوی وجود دارد، هم از نظر سوابق سوسیالیستی و هم از نظر نژادی که هر دو اسلاو هستند و هم از نظر دینی که مسیحی ارتدوکس می باشند، اما تمامی این مشترکات سبب نشد که روسیه از حق وتو برای حمایت از یوگوسلاوی استفاده کند. ولی در چند ماه اخیر روسیه سه بار از حق وتو به نفع سوریه استفاده کرده است. این حرکت روسیه دلیل بر اهمیت فوق العاده ژئواستراتژیکی و ژئوپولوتیکی سوریه است. لذا بسیاری از مسائل آینده منطقه ای و بینالمللی وابسته به تحولات جاری سوریه است.
امریکا تهدید کرده است که با وتوی روسیه،دست به اقدام یک جانبهای علیه سوریه خواهد زد. در چنین شرایطی تا چه میزان احتمال اقدام یک جانبه امریکا میرود؟
تصور میشود آنچه که امریکا اعلام کرده، عملی نباشد. به دلیل آنکه امریکا در شرایط برگزاری انتخابات در کشورش است. به باور من امریکا در سال انتخاباتی خود با توجه به سنتها و عرفهای جا افتادهای که وجود دارد روسای جمهور دراین شرایط تصمیم خاصی در مورد جنگ و صلح نمیگیرند. بنابراین، بعید به نظر میرسد که امریکا تهدید خود را عملی کند چراکه شرایط در آن کشور مناسب نیست. گفتنی است، زمانی که امریکا بدون مصوبه شورای امنیت به عراق حمله نظامی کرد، امروزه دیگر آن شرایط بین المللی وجود ندارد. روسها نیز با استفاده از حق وتو در مورد سوریه به خوبی نشان دادند که در مورد این کشور به هیچ وجه عقبنشینی نمیکنند. همچنین سخنان لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه را به یاد داریم که هفته گذشته گفت، بشار اسد هرگز کنار نخواهد رفت، به دلیل آنکه روسیه نمیتواند تصور کند که پس از کنار رفتن بشار اسد وضعیت و موقعیت روسیه در خاورمیانه چه شکلی پیدا خواهد کرد. در نتیجه به نظر میرسد با نزدیک شدن به انتخابات آمریکا در ماه نوامبر، احتمال اینکه این کشور دست به اقدام عملی علیه سوریه بزند، بسیار کم است.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
نظر شما :