سکولارها و اسلام گراها به توافق می رسند؟
تونس در تقلای دموکراسی فرانسوی
دیپلماسی ایرانی: تاریخ سیاسی منطقه هیچ گاه تونس سالهای 2010 و 2011 را از یاد نخواهد برد. کشوری که مادر انقلاب های عربی نام گرفت و نسخه نامتداول فرمانبرداری دولت های عرب از ملت ها را برای مصر ، لیبی و بحرین پیچید اکنون روزهای سخت پس از انقلاب را تجربه می کند.در کشوری که تجربه قریب به سه دهه دیکتاتوری را بر پیشانی دارد، تمرین دموکراسی و تلفیق آرا رویایی نیست که در یک شب محقق شود. انقلاب تونس با وجود آنکه نخستین حلقه انقلاب های زنجیره ای در جهان عرب بود اما کم تلفات ترین آنها نیز محسوب می شد.خونریزی های کمتر به معنای بلوغ سیاسی مردمانی است که ابزار در دست گرفتن قدرت را قشون کشی نمی دانند. امروز تونس نیز درگیر جدال آرام و سیاسی اسلام گراها با سکولارهای حاضر در عرصه قدرت است. در همین راستا با علی جانباز، تحلیل گر مسائل منطقه گفتگویی داشتیم که متن آن را در زیر می خوانید:
تونس امروز با تونس یک روز پیش و پس از انقلاب چه تفاوت هایی دارد؟
تونس در مرحله انتقالی قرار دارد که این مرحله تا زمان انتخابات بعدی که احتمالا در ماه اکتبر برگزار خواهد شد، ادامه خواهد داشت. در این انتخابات وضعیت سیاسی تونس روشنتر میشود و گروهها با ترکیبی که در راس قدرت قرار گرفتهاند، بر سرکار خواهند آمد. امروز در تونس اسلامگراها از حزب النهضه 42 درصد آراء را به خود اختصاص دادهاند، اما در اکثریت مطلق قرار ندارند و تنها نسبت به احزاب دیگر رای بیشتری آوردهاند. بنابراین با دو حزب دیگر یعنی حزب الموتمر و حزب التکتل ائتلاف کردند که رئیس جمهور از حزب الموتمر و رئیس مجلس از حزب التکتل هستند. زمانی که حزب النهضه مجبور به ائتلاف شد، نشان داد که قدرت مطلق در عرصه سیاسی نیستند. بنابراین آنها باید توافق شرکای خود را در هر مرحلهای و یا تصویب قانون اساسی منافع دو گروه دیگر را رعایت کرده تا بتوانند این مرحله را سپری کنند.
شما اشاره کردید که حزب النهضه قدرت مطلق در تونس ندارند، میزان تاثیر سیاسی این حزب و اسلامگرایان را تا چه اندازه میدانید؟
بحث مهمی که اتفاق افتاد این بود که در قانون اساسی قصد داشتند تا اسلام را به عنوان منبع قانونگذاری و مصدر تشریع درج کنند، اما نتوانستند. در نتیجه این حرکت، حزب النهضه از تقاضا و درخواست خود نزول کرد و به همان ماده اول قانون اساسی که در دوران حبیب بورقیبه وجود داشت که اشاره میکرد تونس کشوری مستقل است و دین مردم اسلام و نژاد آنها عربی است، به همان اکتفا کردند. همین رویکرد نشان داد که اسلامگراها در موضع ضعف قرار داشته و نمیتوانند آنچه را که برای پیادهسازی احکام اسلامی در گذشته شعار میدادند، در عمل به مرحله اجرا بگذارند. از نظر اقتصادی نیز مجبور به تعامل هستند، چراکه شاهد هستیم رفتارهای سیاسی که تونس از خود نشان داده است، بیشتر با سیاستهای خارجی ترکیه،قطر، عربستان،امریکا و غرب همسو بوده است.حتی تونس کنفرانس دوستان سوریه را برگزار کرد که در مقابل حکومت سوریه بود. این روند نشان دهنده آن است که تونس از نظر سیاسیت خارجی در منظومه غرب قرار گرفته است. حال میتوان اینگونه تفسیرکرد که آنها مجبور به پیاده کردن این سیاستها بوده که غرب را همراهی کنند و یا اینکه برآیند تصمیم داخلی نهادهای قدرت این است که این روند را در پیش گیرند.
از مصاحبه منصف المرزوقی، رئیسجمهوری تونس درباره همکاری اسلامگراها و سکولارها چه برداشتی میتوان کرد؟
مرحله انتقالی تا چند ماه دیگر به پایان میرسد. نکتهای که منصف المرزوقی، رییس جمهور تونس، در مصاحبه خود به آن اشاره کرد این بود که اسلامگراها از نظر اقتصادی عملکرد رضایتبخشی نداشتند و در طول این یک سال نتوانستند به مطالبات مردم پاسخ قانعکنندهای دهند. بر همین اساس این احتمال پیش آمده که در انتخابات بعدی همان 42 درصد آراء را در از دست بدهند و شاید 25 تا 30 درصد آراء را به خود اختصاص دهند. بااین حال در مصاحبه المرزوقی که اعتقادی به اسلام سیاسی ندارد،اشاره کرده است که هم در تونس و هم در مصر اسلامگراها در قدرت باقی خواهد ماند.
نکتهای که رئیس جمهور تونس بر آن تاکید داشت این بوده است که از لائیکهای تونس و مصر خواسته بود تا با اسلامگراها همکاری داشته باشند. همانطور که از اسلامگراهای مصر و تونس درخواست همزیستی مسالمتآمیز با گروههای دیگر داشته است. چراکه او بر این اعتقاد است که امروزه دورهای نیست که یک فکر یا اعتقاد خاصی به مردم تحمیل شود که تحمیل یک فکر یا اعتقاد منجر به دیکتاتوری خواهد شد، یا دیکتاتوری اسلامی و یا دیکتاتوری سکولار. بنابراین درخواست کرده است که از بوجود آمدن زمینه اینگونه دیکتاتوری باید جلوگیری شود، به ویژه به لائیکهای مصر اشاره کرده که به دنبال آن نباشند تا افکار و عقاید خود را به اسلامگراها تحمیل کنند و برعکس به اسلامگرایان مصر و تونس هم تاکید داشتند که بهگونهای عمل نکنند تا افکار و عقاید خود را به گروههای دیگر القا و یا تحمیل کنند. در نتیجه لائیکها و اسلامگرایان که هر کدام گروههایی از مردم هستند که به قدرت رسیدند، باید همزیستی مسالمتآمیز داشته باشند و مشکلات کشور خود را حل و فصل کنند. در نهایت رئیس جمهور تاکید کرده است که اسلامگرایان در مصر و تونس در قدرت حضور خواهند داشت و اگر کسی تصور میکند که دوره اسلامگراها به پایان خواهد رسید در اشتباهند.
منظور رئیس جمهور تونس از پیاده کردن دموکراسی فرانسوی در کشورش چیست؟
بله، او لیبرالیسم و دموکراسی امریکایی را مردود دانسته، اما بر پیادهسازی دموکراسی به روش فرانسوی در تونس تاکید کرده است. نکته مهم این است که پس از وقوع انقلاب در تونس بازهم از دموکراسی فرانسوی صحبت شده است. البته ناگفته نماند که 80 درصد اقتصاد تونس همچنان به فرانسه وابسته است و با اینکه تحولات عظیمی در این کشور رخ داده، اما فرانسویها کماکان در صحنه اقتصاد تونس حرف اول را میزنند و حتی امریکاییها نیز نتواستند سهم قابل توجهی از اقتصاد تونس را بدست آورند. حضور امریکاییها بیشتر از گذشته شده، به عنوان مثال رستوران مک دونالد در دوران بن علی، رئیس جمهور سابق تونس، در این کشور نبود. اما پس از انقلاب شعبههای خود را در این کشور راهاندازی کرده است. بنابراین حضور مشهودی پیدا کردند اما در مقایسه با آنچه که فرانسه در اختیار دارد، بسیار پایین است.
در تونس احزاب و گروهها و حتی سلفیها که در ماههای گذشته پرسرو صدا بودند،در صحنه قدرت حضور دارند و مرزوقی اعلام کرده است که حتی با سلفیها هم از باب گفتگو وارد تعامل خواهیم شد. درنتیجه تمامی گروهها و اسلامگراها که راشد الغنوشی در راس آنهاست، بنا را بر این دارند که بحث تکثر سیاسی را رعایت کنند و تمامی احزاب درقدرت حضور داشته باشند. اساس دموکراسی این است که گروهها آن پایگاه مردمی که بهدست میآورند به همان میزان هم در قدرت حضور داشته باشند و مشکلات خود را بدون خشونت حل کنند.
پیشبینی شما از تقسیم قدرت در تونس چیست؟
به نظر میرسدکه اسلامگراها در قدرت باقی بمانند، همانطور که تا به امروز بودند. این روند را می توان به مصر هم تعمیم داد، چراکه انقلاب مصر نیز پس از انقلاب تونس اتفاق افتاد و تحولات آن بر مصر تاثیرگذار است. آنچه که در تونس اتفاق بیفتد و به ثبات برسد قابل تعمیم به کشورهای دیگری همچون مصر است. بنابراین اسلامگرایان دراین دو کشور در صحنه قدرت حضور خواهند داشت، اما باید با گروههای دیگری همچون سکولارها، قومگراها و ملیها تعامل داشته باشند، اگر غیر از این باشد، شاید عرصه را بر خود آنها سخت کند.
رئیس مجلس موسسان تونس گفته بود که به قدرت رسیدن سوسیالیستها برای ما خوب است،. به چه علت سوسیالیستها در فرانسه باید با تونس جدید راحتتر در تعامل باشد؟
با توجه به حضوری که فرانسه در گذشته درتونس داشته است،کماکان صحنه سیاسی و اقتصادی این کشور را در دست دارد. اما با توجه به اتفاقاتی که دورن تونس افتاد نمیتوان گفت که فرانسویها همانند گذشته تاثیرگذاری خود را حفظ کردهاند. در حقیقت اراده مردمی تونس بر نظام سیاسی فائق آمده و اگر این نظام سیاسی هرچند به روش دموکراسی فرانسوی نتواند منافع مردم تونس را تامین کند، بازهم دچار تغییر و تحول خواهد شد.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
نظر شما :