صادق خرازی: فرصتهای اکو نباید تهدید شوند
آرمین شهابی سازمان همکاری اقتصادی (اکو) در ابتدا با مشارکت سه کشور ایران، ترکیه و پاکستان بر اساس معاهده ازمیر و با هدف اعتلای سطح زندگی اقتصادی مردم منطقه در ۱۹۸۴ تاسیس شد. کشورهای افغانستان، تاجیکستان، آذربایجان، ازبکستان، ترکمنستان، قزاقستان و قرقیزستان در ۱۹۹۲ به این سازمان ملحق شدند. از جمله اهداف دیگر سازمان گسترش تجارت درون منطقهای و فرامنطقهای و همچنین تلاش در جهت ادغام تجارت کشورهای منطقه با تجارت جهانی است. صادق خرازیدر همین رابطه به سوالات «هشمهری دیپلماتیک» پاسخ داد.
برای سوال اول، فعالیت سازمان اکو را چطور ارزیابی میکنید؟
لازم میدانم قبل از پاسخ به سوال کمی درمورد ساختار این سازمان حرف بزنم. سازمان اکو سازمانی منطقهای است که با ۱۰ عضو مساحتی بیش از ۶/۸ میلیون کیلومتر مربع از سطح جهان را دربر داشته و جمعیتی بیش از ۴۱۶ میلیون نفر را در خود جای داده است. علاوه براین ارقام چشمگیر، کشورهای عضو اکو از منابع غنی طبیعی و انسانی برخوردارند که این سازمان را میتوان یکی از سازمانهای منطقهای با ظرفیتهای بسیار وسیع قلمداد نمود که هنوز بسیاری از این ظرفیتها مورد بهرهبرداری قرار نگرفته است. علاوه بر این پیشینههای مشترک تاریخی و فرهنگی کشورهای عضو زمینه همکاری در زمینههای اقتصادی، فنی و فرهنگی میا ن آنان را افزایش داده است.
موقعیت فعلی اکو در منطقه به گونهای است که نسبت به کارآمدیاش امیدواری وجود داشته باشد؟
من موقعیتی که این سازمان در منطقه دارد را تایید میکنم، البته نسبت توانایی و ظرفیتی که هم سازمان و هم اعضا میبایست در آن تلاش کنند، را باید با نقد عملکرد این سازمان در مجموع ارزیابی کرد. از فعالیت بخش فرهنگی اطلاع دارم که با تحرک و ابتکاراتی که دکتر أیوبی داشتهاند، میتوان بخش فرهنگی را فعالتر از بخشهای دیگر دانست. از عمر این سازمان حدود ۲۶ سال میگذرد، با این حال ۷ عضو از ۱۰ عضو آن در سال ۱۹۹۲ به عضویت در آمدند که به غیر از افغانستان بقیه کشورهای آسیای میانه هستند که در آن سال تازه به استقلال رسیده بودند. کشور افغانستان هم نیز از زمان عضویت گرفتار جنگ داخلی و اشغال خارجی بوده است. این مطلب را از این جهت عرض میکنم که روشن شود که با وجود مشکلات کشورهای عضو این سازمان در طول تاریخ خود به ویژه در چند سال اخیر دستاوردهای ارزشمندی داشته است و به همین دلیل است که تاکید دارم کشورهای عضو باید بیش از پیش در راستای تقویت اکو باشند تا بتوانند به آنچه مورد نظر کشورهای منطفه است، برسند.
آیا اکو توانسته به عنوان سازمانی کارآمد برای اعضای خود مفید باشد؟
حتما همین طور بوده است. البته کارآمدی را باید امری نسبی تلقی کرد. ممکن است اعضای اکو از عضویت در سازمانهای منطقهای و بینالمللی دیگر بیشتر منتفع شوند، اما به زعم من اعضاء از عضویت در اکو به اندازه کافی منفعت میبرند. اکو چند سازمان تخصصی دارد که در ارتباط با همکاری در زمینههای تجارت، بیمه و بانکی فعالیت میکنند. توافقات خوبی هم بین اعضاء در خصوص همکاریهای تجاری، گمرکی و سرمایهگذاری صورت گرفته است. همچنین پروژههای مختلفی در زمینههای انرژی، تجارت، حمل و نقل، کشاورزی و مبارزه با مواد مخدر در حوزه کشورهای اکو در جریان است که طبیعتا اعضاء از اجرای این پروژهها منتفع میشوند.
عضویت در اکو چه نتیجههایی برای ایران داشته است؟
ایران هم مانند بقیه اعضاء از عضویت در این سازمان مهم بهرهمند شده است. اگر نگاهی به اهداف سازمان اکو بیندازیم، مشاهده میشود که تقریبا همه اهداف آن با اهداف اقتصادی خارجی جمهوری اسلامی ایران همخوانی دارد. به طور مثال توسعه تجارت و رفع موانع تجاری در سطح منطقه و توسعه زیرساختهای حمل و نقل و ارتباطات میان کشورهای عضو که از اهداف اکو است مورد عنایت ویژه ایران است. مرکزیت جغرافیایی ایران در مجموعه کشورهای اکو موقعیت ویژهای را برای ایران فراهم کرده است که میتوانیم رابط بسیار کارآمدی برای ارتباط بین اعضا باشیم. علاوه بر این وجود دبیرخانه اکو در ایران زمینه بهره برداری بیشتر ایران از این سازمان را فراهم آورده است.
چه فرصت هایی در اکو است که ایران میتواند با استفاده از آنها به منفعت برسد؟
در سوال قبلی به اختصار چند زمینه کلی همکاری میان اعضاء اکو که برای ایران نیز منفعت دارد را اشاره کردم. علاوه بر همکاریهای بنیادین تجاری، صنعتی و کشاورزی که منجر به سرعت بخشیدن به توسعه منطقهای خواهد شد که ما نیز از آن منتفع میشویم، همکاری اعضاء در زمینه مبارزه با مواد مخدر که امنیت اجنماعی همه کشورهای عضو را نشانه گرفته است برای ما بسیار مغتنم است. همچنین همکاری در زمینه محیط زیست و تقویت روابط فرهنگی و تاریخی و تبادل توریست از دیگر زمینههای مورد علاقه ما میتواند باشد. همکاری کشورها در موضوع انرژی نیز از نکات بسیار مهم برای ایران است. اکو میتواند با سازمانهای منطقهای دیگر در آسیا همکاری داشته باشد. به طور مثال همکاری اکو با آسه آن در زمینههای مختلف میتواند شرق آسیا را به غرب آن متصل کند. ایران میتواند موتور محرک انتقال انرژی غرب آسیا به شرق آنکه تشنه انرژی است، باشد و اکو میتواند در این زمینه ایفای نقش کند.
تهدیدهای احتمالی اکو برای ایران چه خواهند بود و راهکار مقابله با تهدیدهای فوق چیست؟
اکو باید همان طور که از نامش پیداست، یک سازمان همکاری اقتصادی باقی بماند. تنها در این صورت است که کشورهای عضو میتوانند به آمال خود در توسعه یافتگی منطقهای برسند. هرگونه تلاش برای تحمیل دیدگاهها و مواضع سیاسی بر اکو که مورد توجه همه اعضاء نیست، میتواند ضربات جبران ناپذیری را بر این سازمان وارد کند. تجربه نشان داده است که اتخاذ چنین روشهایی میتواند به واگرایی منطقهای منجر شده و اعضا را از اهداف عالیه سازمان دور سازد. با توجه به وضعیت عراق پس از آزادی پس از صدام عضویت عراق در اکو حتماً أقدام مناسبی میتواند باشد و بر تواناییها و ثروت اکو افزون کند. اکو میتواند به همراه ایران عراق وکویت کریدور شمالی خلیج فارس را طراحی کند. همچنین نباید این را نادیده گرفت که اکو داری ظرفیتهای کلان اقتصادی و صنعتی است که در راستای همکاریهای تکنولوژیک میتواند هم بازار مصرف خوبی باشد و بازار تولید بهتر اقتصادی، تولید مشترک برخی کالاها و همچنین توسعه همکاریهای علمی اموزشی و ایجاد بانک مشترک بسترهایی هستند که این سازمان منطقه ایی را میتواند به طور جدیتر معرفی کند. در حال حاضر ایران و ترکیه به عنوان دو کشور مهم منطقه با تاثیرگذاریهای منطقهایی وبینالمللی باید در مقابل برخی از دیدگاههای دور جنگ سرد مقاومت کنند و نسبت به سازمانهای دوره جنگ سرد که از کار افتادهاند، مثل شورای همکاری خلیج فارس جدیتر وارد صحنه معادلات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و امنیتی منطقه شوند.
این نگاه یعنی اهمیت توجه کشورهای عضو اکو به امنیت منطقه؟
حتما، اگر بین کشورهای عضو همکاری استراتژیک در برابر پدیده شوم تروریسم بوجود آید اکو میتواند با یک پیمان استراتژیک منطقه بسیاری از سوء تفاهمات میان اعضاء را فیصله دهد.
برای سوال اول، فعالیت سازمان اکو را چطور ارزیابی میکنید؟
لازم میدانم قبل از پاسخ به سوال کمی درمورد ساختار این سازمان حرف بزنم. سازمان اکو سازمانی منطقهای است که با ۱۰ عضو مساحتی بیش از ۶/۸ میلیون کیلومتر مربع از سطح جهان را دربر داشته و جمعیتی بیش از ۴۱۶ میلیون نفر را در خود جای داده است. علاوه براین ارقام چشمگیر، کشورهای عضو اکو از منابع غنی طبیعی و انسانی برخوردارند که این سازمان را میتوان یکی از سازمانهای منطقهای با ظرفیتهای بسیار وسیع قلمداد نمود که هنوز بسیاری از این ظرفیتها مورد بهرهبرداری قرار نگرفته است. علاوه بر این پیشینههای مشترک تاریخی و فرهنگی کشورهای عضو زمینه همکاری در زمینههای اقتصادی، فنی و فرهنگی میا ن آنان را افزایش داده است.
موقعیت فعلی اکو در منطقه به گونهای است که نسبت به کارآمدیاش امیدواری وجود داشته باشد؟
من موقعیتی که این سازمان در منطقه دارد را تایید میکنم، البته نسبت توانایی و ظرفیتی که هم سازمان و هم اعضا میبایست در آن تلاش کنند، را باید با نقد عملکرد این سازمان در مجموع ارزیابی کرد. از فعالیت بخش فرهنگی اطلاع دارم که با تحرک و ابتکاراتی که دکتر أیوبی داشتهاند، میتوان بخش فرهنگی را فعالتر از بخشهای دیگر دانست. از عمر این سازمان حدود ۲۶ سال میگذرد، با این حال ۷ عضو از ۱۰ عضو آن در سال ۱۹۹۲ به عضویت در آمدند که به غیر از افغانستان بقیه کشورهای آسیای میانه هستند که در آن سال تازه به استقلال رسیده بودند. کشور افغانستان هم نیز از زمان عضویت گرفتار جنگ داخلی و اشغال خارجی بوده است. این مطلب را از این جهت عرض میکنم که روشن شود که با وجود مشکلات کشورهای عضو این سازمان در طول تاریخ خود به ویژه در چند سال اخیر دستاوردهای ارزشمندی داشته است و به همین دلیل است که تاکید دارم کشورهای عضو باید بیش از پیش در راستای تقویت اکو باشند تا بتوانند به آنچه مورد نظر کشورهای منطفه است، برسند.
آیا اکو توانسته به عنوان سازمانی کارآمد برای اعضای خود مفید باشد؟
حتما همین طور بوده است. البته کارآمدی را باید امری نسبی تلقی کرد. ممکن است اعضای اکو از عضویت در سازمانهای منطقهای و بینالمللی دیگر بیشتر منتفع شوند، اما به زعم من اعضاء از عضویت در اکو به اندازه کافی منفعت میبرند. اکو چند سازمان تخصصی دارد که در ارتباط با همکاری در زمینههای تجارت، بیمه و بانکی فعالیت میکنند. توافقات خوبی هم بین اعضاء در خصوص همکاریهای تجاری، گمرکی و سرمایهگذاری صورت گرفته است. همچنین پروژههای مختلفی در زمینههای انرژی، تجارت، حمل و نقل، کشاورزی و مبارزه با مواد مخدر در حوزه کشورهای اکو در جریان است که طبیعتا اعضاء از اجرای این پروژهها منتفع میشوند.
عضویت در اکو چه نتیجههایی برای ایران داشته است؟
ایران هم مانند بقیه اعضاء از عضویت در این سازمان مهم بهرهمند شده است. اگر نگاهی به اهداف سازمان اکو بیندازیم، مشاهده میشود که تقریبا همه اهداف آن با اهداف اقتصادی خارجی جمهوری اسلامی ایران همخوانی دارد. به طور مثال توسعه تجارت و رفع موانع تجاری در سطح منطقه و توسعه زیرساختهای حمل و نقل و ارتباطات میان کشورهای عضو که از اهداف اکو است مورد عنایت ویژه ایران است. مرکزیت جغرافیایی ایران در مجموعه کشورهای اکو موقعیت ویژهای را برای ایران فراهم کرده است که میتوانیم رابط بسیار کارآمدی برای ارتباط بین اعضا باشیم. علاوه بر این وجود دبیرخانه اکو در ایران زمینه بهره برداری بیشتر ایران از این سازمان را فراهم آورده است.
چه فرصت هایی در اکو است که ایران میتواند با استفاده از آنها به منفعت برسد؟
در سوال قبلی به اختصار چند زمینه کلی همکاری میان اعضاء اکو که برای ایران نیز منفعت دارد را اشاره کردم. علاوه بر همکاریهای بنیادین تجاری، صنعتی و کشاورزی که منجر به سرعت بخشیدن به توسعه منطقهای خواهد شد که ما نیز از آن منتفع میشویم، همکاری اعضاء در زمینه مبارزه با مواد مخدر که امنیت اجنماعی همه کشورهای عضو را نشانه گرفته است برای ما بسیار مغتنم است. همچنین همکاری در زمینه محیط زیست و تقویت روابط فرهنگی و تاریخی و تبادل توریست از دیگر زمینههای مورد علاقه ما میتواند باشد. همکاری کشورها در موضوع انرژی نیز از نکات بسیار مهم برای ایران است. اکو میتواند با سازمانهای منطقهای دیگر در آسیا همکاری داشته باشد. به طور مثال همکاری اکو با آسه آن در زمینههای مختلف میتواند شرق آسیا را به غرب آن متصل کند. ایران میتواند موتور محرک انتقال انرژی غرب آسیا به شرق آنکه تشنه انرژی است، باشد و اکو میتواند در این زمینه ایفای نقش کند.
تهدیدهای احتمالی اکو برای ایران چه خواهند بود و راهکار مقابله با تهدیدهای فوق چیست؟
اکو باید همان طور که از نامش پیداست، یک سازمان همکاری اقتصادی باقی بماند. تنها در این صورت است که کشورهای عضو میتوانند به آمال خود در توسعه یافتگی منطقهای برسند. هرگونه تلاش برای تحمیل دیدگاهها و مواضع سیاسی بر اکو که مورد توجه همه اعضاء نیست، میتواند ضربات جبران ناپذیری را بر این سازمان وارد کند. تجربه نشان داده است که اتخاذ چنین روشهایی میتواند به واگرایی منطقهای منجر شده و اعضا را از اهداف عالیه سازمان دور سازد. با توجه به وضعیت عراق پس از آزادی پس از صدام عضویت عراق در اکو حتماً أقدام مناسبی میتواند باشد و بر تواناییها و ثروت اکو افزون کند. اکو میتواند به همراه ایران عراق وکویت کریدور شمالی خلیج فارس را طراحی کند. همچنین نباید این را نادیده گرفت که اکو داری ظرفیتهای کلان اقتصادی و صنعتی است که در راستای همکاریهای تکنولوژیک میتواند هم بازار مصرف خوبی باشد و بازار تولید بهتر اقتصادی، تولید مشترک برخی کالاها و همچنین توسعه همکاریهای علمی اموزشی و ایجاد بانک مشترک بسترهایی هستند که این سازمان منطقه ایی را میتواند به طور جدیتر معرفی کند. در حال حاضر ایران و ترکیه به عنوان دو کشور مهم منطقه با تاثیرگذاریهای منطقهایی وبینالمللی باید در مقابل برخی از دیدگاههای دور جنگ سرد مقاومت کنند و نسبت به سازمانهای دوره جنگ سرد که از کار افتادهاند، مثل شورای همکاری خلیج فارس جدیتر وارد صحنه معادلات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و امنیتی منطقه شوند.
این نگاه یعنی اهمیت توجه کشورهای عضو اکو به امنیت منطقه؟
حتما، اگر بین کشورهای عضو همکاری استراتژیک در برابر پدیده شوم تروریسم بوجود آید اکو میتواند با یک پیمان استراتژیک منطقه بسیاری از سوء تفاهمات میان اعضاء را فیصله دهد.
نظر شما :