7دلیل ناکامی اوباما در انتخابات

۲۰ تیر ۱۳۹۱ | ۱۸:۵۱ کد : ۱۹۰۳۹۴۳ سرخط اخبار

خبرنامه دانشجویان ایران:هفته نامه اشپیگل در تحلیلی خواندنی به آینده سیاسی اوباما اشاره کرده است و هفت دلیل برای خداحافظی او با کاخ سفید ذکر است . اشپیگل می نوسید:
پنج ماه بیشتر تا انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا باقی نمانده و این در حالی است که کاندیدایی که با شعار تغییر روی کار آمده بود، فهرستی بلندبالا از وعده‌های محقق نشده در پرونده فعالیت خود دارد؛ پرونده‌ای که می‌تواند راه ورود مجدد او به کاخ سفید را پر فراز و نشیب‌تر کرده و برای نخستین رئیس‌جمهوری رنگین پوست آمریکا که زمانی از امید و آینده صحبت می‌کرد، آینده‌ای همراه با ناامیدی و سرخوردگی رقم بزند.

هر چند پرونده شکست «باراک اوباما» رئیس‌جمهوری آمریکا درعمل وعده‌هایی که به گوش آمریکایی‌های سرخورده از دولت جنگ‌طلب سابق خوش آمده بود، قطورتر آن است که بتوان تک تک صفحات آن را مرور کرد ولی هفت مورد از اصلی‌ترین چالش‌هایی که پیروزی وی در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش رو را کمرنگ می‌کند، بررسی می‌کنیم:

1)    مساله اقتصاد: واقعیت این است که اوباما در این حوزه هیچ عملکرد مثبتی نداشته است. نرخ بیکاری به شدت بالا است و شهروندان آمریکایی از وضعیت معیشیتی خود رضایتی ندارد. شاید اوج نارضایتی مردم از شرایط اقتصادی در قالب «جنبش اشغال وال استریت» منعکس شده بود؛ جنبشی که اعضای آن معتقد بودند ثروت جامعه در قبضه اقلیت یک درصدی و بار پرداخت مالیات برعهده اقلیت 99 درصدی جامعه است.

2)   بحران مالی اروپا: عدم مدیریت و ناکارآمدی اوباما در کمک به حل و فصل بحران مالی اروپا و بی‌تفاوتی وی در قبال یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های اقتصادی، قابل انکار نیست. این مساله باعث تزلزل سرمایه‌گذاران در بازار بورس و بی‌ثباتی هر چه بیشتر بازار مالی جهانی و متعاقب آن تهدید هر چه بیشتر اقتصاد آمریکا شد.

3)    ناکامی در جنگ 10 ساله افغانستان: کاندیدایی که با شعار صلح روی کار آمد، با مدیریت ضعیفی که در قبال جنگ افغانستان و مقابله با شبه‌نظامیان در این کشور داشت، تعبیری کاملا متفاوت از این واژه ارائه داد و سیاست‌هایی در پیش گرفت که نه تنها جان بسیاری از غیرنظامیان افغان را به مخاطره انداخت، بلکه سربازان آمریکایی بسیاری را نیز به کام مرگ فرستاد. هر چند قرار است نیروهای نظامی خارجی تا پایان سال 2014 میلادی به طور کامل از افغانستان خارج شوند ولی قدرت گرفتن شبه‌نظامیان و ادامه حملات خون‌بار آنها باعث شده این جنگ یک دهه‌ای فرآیندی بی‌نتیجه به نظر برسد؛ فرآیندی باخت – باخت که غیر از تحمیل هزینه‌‌های مالی و جانی و ترسیم چهره‌ای غیرمعقول از آمریکا، ثمره دیگری برای این کشور نداشته باشد. به نظر می‌رسد همین سیاست‌ها، کاهش حمایت مردمی و به ویژه خانواده‌های نظامیان از اوباما در جریان رقابت‌های پیش رو را به دنبال داشته باشد.

4)    ناتوانی در مدیریت: واقعیت این است که اوباما هر زمانی که آمریکا با چالشی رو‌به‌رو بوده، از مقابله با آن بازمانده است. این سیاستمدار دموکرات حتی در کنگره نیز تاثیری بسیار کمرنگ داشته و در معادلات این نهاد، جزو بی‌اهمیت‌ترین مهره‌ها بوده است. به نظر می‌رسد کناره‌گیری پی در پی اعضای دولت و کارکنان کاخ سفید از سمت‌های خود، دلیلی برای اثبات این مدعا باشد.

5)    یکه‌تازی و عدم تمایل به همکاری: دولت دموکرات آمریکا طی چهار سال اخیر تلاشی برای ترمیم چهره‌ای که از این کشور ترسیم شده نبوده است. تعصب و تک‌بعدی بودن دولت فعلی آمریکا در طول تاریخ این کشور کم سابقه است. رای‌دهندگان آمریکایی به خوبی به این مساله آگاه هستند و درست یا غلط، اوباما را مسئول مستقیم آن می‌دانند. به عبارت دیگر دولت دموکرات آمریکا در عوض آنکه تلاش خود را روی چرخش از سیاست‌های جنگ‌طلبانه دولت قبلی متمرکز کند، مسیر «جورج بوش» رئیس‌جمهوری سابق را ادامه داد و با مداخله در امور سایر کشورها ثابت کرد که سیاستمداران دموکرات و جمهوری‌خواه تفاوت چندانی ندارند. از جمله بارزترین این دخالت‌ها، حمایت از گروه‌های مسلح مخالف دولت سوریه، مشارکت در اقدام نظامی علیه لیبی و حمایت از معترضان به نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری و پارلمانی در روسیه بود. اوباما همچنین به وعده‌های خود برای بهبود روابط با کشورهای آمریکا لاتین به ویژه کوبا و ونزوئلا اهمیتی نداد و اگر بگوییم تغییری در این روابط دیپلماتیک ایجاد نشده است، قضاوت غیرمنصفانه‌ای نکرده‌ایم.

6)    ایران: شاید نحوه رویکرد در قبال برنامه هسته‌ای ایران، یکی از مهمترین محورهای سیاست خارجی اوباما بود ولی سیاست‌های وی در برابر ایران همواره حساب‌نشده و غیرمنطقی بود. او که زمانی از دراز کردن دست همکاری به سوی ایران دم می‌زد، طی چهار سال اخیر بارها از «روی میز بودن تمام گزینه‌ها در برابر ایران» سخن گفته و تاکید کرده است که برای «حفاظت از امنیت اسرائیل» از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد. او که در قالب ژست‌های سیاسی خود گفته بود که آمریکا با هیچ کشوری سر جنگ ندارد، در دوران ریاست‌جمهوری خود تحریم‌های سالانه آمریکا علیه ایران را تمدید کرد و نشان داد که موضع‌گیری‌هایش اعتباری بیش از شعار دادن ندارد. از طرفی نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که شهروندان آمریکایی با در پیش گرفتن اقدام نظامی علیه ایران و درگیر شدن کشورشان در گرداب جنگ سوم در خاورمیانه به شدت مخالف هستند. به نظر می‌رسد اختلاف‌نظر اوباما و اکثریت قریب به اتفاق شهروندان آمریکایی درباره برنامه هسته‌ای ایران، روی آرایی که در انتخابات ششم نوامبر به نفع وی به صندوق‌ها ریخته خواهد شد، تاثیر به‌سزایی داشته باشد.

7)    حمایت بی‌چون و چرا از اسرائیل: پشتیبانی آمریکا از اسرائیل هرچند مساله جدیدی نیست، اما رویکردی است که در دولت اوباما با توجه به مشکلات اقتصادی و به خطر افتادن اعتبار واشنگتن ابعاد جدیدی پیدا کرده است. شهروندان آمریکایی که خود با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کنند، تمایلی ندارند که بودجه کشورشان به حمایت بی قید و شرط و در راستای فراهم کردن تجهیزات نظامی برای دولت دیگری صرف شود. غیرقابل توجیه بودن رویکردهای تل‌‌آویوبه ویژه در قبال شهروندان بی‌دفاع فلسطینی مساله‌ای است که این مخالفت را هر چه پررنگ تر می‌کند.

هر چند اوباما طی چهار سال گذشته پرونده قابل قبولی از خود بر جای نگذاشته و خلف وعده‌های انتخاباتی‌اش باعث سرخوردگی بسیاری از شهروندان آمریکایی شده است، شاید نداشتن رقیبی قدر و خاطره‌ تلخی که از حاکمیت جمهوری‌خواهان در اذهان آمریکایی‌ها ثبت شده است تنها نقاط قوتی باشد که وی را از شکست حتمی در انتخابات ریاست‌جمهوری نجات داده و این شکست را تنها در حد یک گزینه محتمل نگه می‌دارد.


نظر شما :