چه کسی پول درمان مردم آمریکا را می‌دهد

۲۰ تیر ۱۳۹۱ | ۱۴:۴۹ کد : ۱۹۰۳۹۱۶ سرخط اخبار
فرید زکریا

شرق: بسیاری از لیبرال‌ها بر این باورند که علت عدم محبوبیت طرح خدمات درمانی اوباما میان آمریکایی‌ها، غیرقابل فهم بودن آن است. می‌توان گفت که در واقع آمریکایی‌ها، از این طرح درک درستی ندارند. مطالعات افکار عمومی نشان می‌دهد که مواد اصلی این لایحه، به مراتب از خود لایحه محبوب‌تر است اما، علت اصلی این عدم محبوبیت، که به واقعیت نزدیک‌تر است، نگرانی‌های مردم از ناتوانی در پرداخت هزینه‌های این لایحه است.
اغلب آمریکایی‌ها به سلامتی خود اهمیت می‌دهند اما آنچه آنها را نگران می‌کند هزینه‌های هنگفتی است که به‌زودی صرف 20 تا 30میلیون نفری می‌شود که تاکنون تحت پوشش بیمه قرار نداشته‌اند. اگر هزینه‌های این طرح، به‌یکباره به جامعه تحمیل شود، حتی در صورت ارایه توضیحات لازم در مورد علت و چگونگی صرف این هزینه‌ها، باز هم این لایحه میان بخش بزرگی از جامعه، محبوبیت خود را از دست خواهد داد.

به اعتقاد من، اجرای طرح‌های درمانی جمهوری‌خواهان که برخلاف طرح اوباما، به گسترش پوشش بیمه اهمیت چندانی نمی‌دهند، عاقلانه نیست چراکه در آن صورت به عده‌ای اجازه می‌دهند تحت پوشش یک نظام درمانی بیمار و با هزینه‌ای که سایرین متقبل شده‌اند زندگی کنند. اما، در عوض، آنها برنامه‌های بلندمدتی را بر پایه کنترل هزینه‌ها ارایه می‌دهند که این در جای خود قابل ستایش است؛ برنامه‌هایی که مردم را تشویق می‌کنند تا برای سلامتی خود بیشتر هزینه کنند. این ایده فی‌نفسه جالب به نظر می‌رسد. بازارها تلاش می‌کنند که بازدهی خود را بالا ببرند و احتمال می‌رود که در حوزه درمانی هم چنین رویکردی داشته باشند.

اما با بررسی شرایط واقعی، درمی‌یابیم که بازارها در حوزه درمانی، فعالیت چندان مناسبی ندارند. مطالعه‌ای که اخیرا توسط شرکت داروسازی «نواریتز و مک‌کینزی» صورت گرفته، نشان می‌دهد که میان کشورها، از نظر نرخ بازدهی بیمه، تفاوت چشمگیری وجود دارد. در فرانسه به عنوان مثال، نرخ مصرف‌کنندگان سیگار از همین نرخ در آمریکا بالاتر است، بنابراین، تعداد افراد مبتلا به بیماری‌های ریوی در فرانسه به مراتب از آمریکا بیشتر خواهد بود. با این وجود، نظام فرانسه، در مقابله و کنترل بیماری‌های ریوی در مقایسه با آمریکا، به شیوه‌ای موثر‌تر عمل می‌کند. از طرفی، هزینه‌ای که صرف درمان یک بیمار در فرانسه می‌شود، هشت‌بار کمتر از هزینه‌ای است که در شرایط یکسان صرف درمان یک آمریکایی می‌شود. در بریتانیا که در کنترل بیماری دیابت، تا حد قابل‌توجهی از آمریکا پیشی گرفته است، هزینه‌های اقدامات پیشگیرانه و درمانی، یک‌دوم مبلغی است که در آمریکا صرف می‌شود. این مطالعه، سرانجام نتیجه می‌گیرد که کارایی سیستم درمانی بریتانیا در کنترل این بیماری، در قیاس با آمریکا پنج‌بار بیشتر است. اما از انصاف به دور است اگر به موفقیت ایالات متحده در مقابله موثر با سرطان سینه اشاره نکنیم. در حال حاضر برخورداری از امکانات لازم جهت تشخیص این بیماری در مراحل اولیه و درمان آن در مراحل پیشرفته، آمریکا را به اولین کشور موفق در مهار این بیماری تبدیل کرده است. اما جالب است بدانید که موثر‌ترین روش‌های درمانی، خاص کشورهایی است که هزینه‌های درمانی‌شان در مقایسه با آمریکا به طرز شگفت‌انگیزی کمتر است. برای درک بهتر این مساله، با «دانیل واسلا»، دکتر داروساز و مدیر کمپانی نواریتز صحبت کوتاهی داشتم. او همچنین، به صراحت، از آمریکا و بازار آزاد حمایت می‌کند که همین حمایت سبب شده همواره مورد نقد تندوتیز اروپایی‌ها باشد.

آقای واسلا، ضمن اشاره به فقدان یک مدل درمانی ثابت که در شرایط مختلف جوابگوی تمام نیاز‌ها باشد، فرانسه و بریتانیا را از پیشگامان درمان دو بیماری ریوی و دیابت دانست، از آن رو که هر دوی این کشور با اتخاذ رویکردی نظام‌مند، تمامی نهاد‌های تامین خدمات درمانی را به تشخیص زودهنگام بیماری‌ها و به کار بردن روش‌هایی کم‌هزینه اما موثر ترغیب می‌کنند؛ رویکردی که هدفش، تامین سلامتی جامعه است. در آمریکا اما، کسی چنین هدفی ندارد؛ سرمایه‌داران بسیاری وجود دارند که تنها هدفشان حفظ امنیت مالی و سلامتی خودشان است. لازم است که هرکسی این را از خود بپرسد که اصول اساسی مورد نیاز، برای ارتقای سطح کیفیت درمانی چیست. این همان هدفی است که ما برای رسیدن به آن، حاضریم هر بهایی را بپردازیم.

از او درباره هدفی که ترسیم کرد، پرسیدم و اینکه آیا تنها لازمه دستیابی به آن، مداخله دولت است؟ او در پاسخ چنین گفت: «به عنوان یک حامی بازار آزاد، دردآور است که بگویم برای رسیدن به چنین هدفی، پشتیبانی دولت ضروری است. برنامه‌های درمانی بسیار پیچیده و گسترده‌اند و تنها براساس یک برنامه نظام‌مند است که می‌توان موثر و کارآمد‌ترین روش را از میان هزاران روش پرهزینه تشخیص داد و به کار گرفت.»
اقتصاد‌دانان اغلب درباره «عدم تقارن اطلاعات» و ناتوانی و بی‌تجربگی مصرف‌کنندگان در تشخیص و انتخاب بهترین محصول، نوشته و مذاکره کرده‌اند. شواهد و قراین نشان می‌دهند که عدم تقارن در مسایل مربوط به سلامت هم صدق می‌کنند. نهایتا، مصرف‌کنندگان، خودشان آزادانه انتخاب می‌کنند که سیگار بکشند، تغذیه ناسالم داشته باشند و اقدامات پیشگیرانه و درمانی را کم‌اهمیت بشمارند. این بی‌توجهی‌ها، ضمن ایجاد زمینه بیماری‌های مختلف در آنها، عاقبت کیفیت زندگی آنها را پایین و هزینه‌های درمانی‌شان را بالا می‌برد. بعید است که واداشتن مردم به پرداخت پول بیشتر، باری از دوش آنها برداشته و به حل بحران هزینه‌های درمانی کمکی کند.
منبع: واشنگتن‌پست
 

نظر شما :