نگاهی به روابط اقتصادی ایران و مصر
از «خلیجفارس» تا «کانال سوئز»
شرق- مهدی دلروشن: ما ایرانیها، مصر را از زمان «ابتدایی» میشناسیم؛ دورانی که از «پاپیروس» خواندیم و کاغذی که برای اولین بار توسط ساکنان سرزمین رود «نیل»، اختراع شد.
سرزمین اهرام ثلاثه اما در بخش اقتصاد، حرفهای زیادی برای گفتن دارد؛ آنها هم کانال سوئز را دارند هم رود نیل را. اقتصاد مصر به طور عمده در کشاورزی، رسانهها، صادرات نفت، صادرات گاز طبیعی و گردشگری خلاصه میشود. جالب اینجاست که بیش از هشتمیلیون مصری نیز که در خارج از مرزهای این کشور (خلیجفارس و اروپا)، کار میکنند، بهطور مستقیم روی آمار و ارقام اقتصادی شانزدهمین کشور پرجمعیت جهان، تاثیرگذار هستند. آنها در ارتباطات و زیرساختهای فیزیکی، سرمایهگذاری خوبی کردهاند و از سال 1979 تا به امروز، به طور متوسط مبلغ 2/2میلیارد دلار در سال از کمکهای خارجی ایالات متحده بهرهمند شدهاند.
مصریها، نبض ترافیک «کانال سوئز» را در دست دارند؛ کانالی که توسط «داریوش بزرگ» ساخته شد و حالا منبع درآمد هموطنان «محمد مرسی» شده است. «کانال سوئز» برای مصریها، مثل تنگههرمز در خلیجفارس برای ایران است. نباید البته از این موضوع هم به سادگی گذشت که مصریها، چیزی حدود 55درصد از اقتصاد خود را مدیون صنعت گردشگری (شامل خدمات و ترابری) هستند. البته آنها در کشاورزی هم تجربههای خوبی اندوختهاند چراکه 32درصد از اقتصاد آنها مبتنی بر محصولات زراعی و فرآوردههای لبنی و پروتئینی است. آنها همچنین ذخایر عظیمی از گاز دارند که چیزی حدود 1940 کیلومتر مکعب تخمین زده شده است. مصریها در طول سالهای اخیر آنقدر خوب پیش رفتهاند که توانستهاند بلیت ورود به باشگاه دادوستد دنیا را به دست بیاورند و عضو فعال سازمان تجارت جهانی شوند؛ سازمانی که هنوز کارت دعوت خود را برای کشور ما، صادر نکرده و ایران کماکان در صف انتظار ایستاده است. ارزش تجارت خارجی «نیلیها»، حدود 70میلیارد دلار است. نفت خام، گاز طبیعی، فرآوردههای پتروشیمی، پنبه، نساجی، مواد فلزی و شیمیایی و محصولات کشاورزی عمدهترین محصولات صادراتی این کشور را تشکیل میدهند. صندوق بینالمللی پول (IMF) در گزارش سالانه خود، مصر را به عنوان یکی از کشورهای برتر در جهان برای اعمال «اصلاحات اقتصادی» معرفی کرده است. بعضی از اصلاحات عمده اقتصادی که از سال 2003 به این طرف انجام گرفته، عبارتند از کاهش چشمگیر مالیاتها و تعرفهها. قانون جدید که از سال 2005 به اجرا درآمد، به کاهش مالیات شرکتهای بزرگ از 40 به 20درصد منتهی شد. سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) در مصر هم از رشد قابل توجهی برخوردار بوده است، با این حال مصریها انتقادات زیادی را متوجه دولت «مبارک» کرده بودند چراکه دولت وی از کنترل افزایش سرسامآور قیمت کالاهای اساسی عاجز بود و روز به روز قدرت خرید مردم را کاهش میداد. «فساد اداری» معضلی است که بیشتر مصریها آن را به عنوان اصلیترین مانع رشد اقتصادیشان، معرفی میکنند و امیدوارند مرسی بتواند این مانع را بشکند. برجستهترین شرکت چندملیتی مصر گروه اوراسکام (Orascom) است. با توجه به اینکه بخش فناوری اطلاعات در چند سال گذشته به سرعت گسترش یافته است، این شرکت شروع به فروش خدمات برونسپاری به شمال آمریکا و اروپا کرد و همکاری خود را با شرکتهایی مانند مایکروسافت، اوراکل و دیگر شرکتهای بزرگ استارت زد.
ایران و مصر؛ خیلی دور، خیلی نزدیک
نخستین سیگنالهای اقتصادی ایران و مصر در دوره معاصر از زمان سقوط ملک فاروق فرستاده شد. در آن زمان آنها از مبارزات ملی شدن صنعت نفت در ایران حمایت کردند و به همین دلیل، سفر محمد مصدق (نخستوزیر وقت ایران) به قاهره با استقبال جمال عبدالناصر و دیگر مقامات مصری روبهرو شد. با این وجود اما کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و بازگشت شاه، همه چیز را به هم ریخت.
در سال 1992 تبادلات تجاری بین تهران – کاریو (قاهره) به بیش از 2/6میلیون دلار رسید اما تب این تجارت بعد از گذشت شش سال (1998) فروکش کرد و به 5/5میلیون دلار رسید. در سال 2000 اوضاع عوض شد و نسبت به سال پیش از آن، روابط اقتصادی بین ایران و مصر چیزی حدود چهار برابر رشد کرد و به ارزشی معادل 90میلیون پوند مصری (معادل 25میلیون دلار) رسید. از سال بعد، نوسانات ادامه یافت و در 2001 این آمار و ارقام به 5/16میلیون دلار و در سال 2002 به حدود 5/21میلیون دلار رسید. در سال 2002، «نیلی»ها، بیشترین حجم صادراتی خود به ایران را ثبت کردند که این آمار بالغ بر هفتمیلیون دلار میشود. ایرانیها هم در سال 2000، بیشترین «کانتینر» تجاری را روانه مصر کردهاند به طوری که عددی حدود 24میلیون دلار در این سال برای ارزش صادرات ایران ثبت شده است.
مقایسه تجارت با کشورهای توسعهیافته
نگاهی به توزیع جغرافیایی صادرات ایران نشان میدهد که ما به شرکای کلیدی خود از جمله ژاپن 21درصد، ایتالیا هفتدرصد، فرانسه پنجدرصد و چین 4/1درصد کالا صادر کردهایم که حدود 45درصد از کل صادرات کشورمان را شامل میشود. برای صادرات مصر، اما ایتالیا با 18درصد، آلمان چهاردرصد و بریتانیا 2/3درصد، اولویتبندی میشوند. این میزان فقط هشتدرصد از کل حجم صادراتی مصریها را شامل میشود. از لحاظ توزیع جغرافیایی واردات مصر، اتحادیه اروپا به تنهایی حدود 36درصد (آلمان هشتدرصد، ایتالیا هشتدرصد، فرانسه ششدرصد) و ایالات متحده حدود 18درصد را شامل میشود در حالی که کشورهای آسیایی 13درصد و خاورمیانه ششدرصد از کل ارزش واردات سرزمین فراعنه را به خود اختصاص دادهاند.
ظرفیتهای پیش روی دو انقلاب بهمنی
بعد از انقلاب مصر اما سرمایهگذاری خارجی در این کشور افت شدیدی را تجربه کرد و از ۳۶میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰ به ۱۶میلیارد دلار در سال ۲۰۱۲ رسید.
صنعت گردشگری مصر نیز که یکی از منابع درآمدزایی عمده به شمار میرود با وقوع انقلاب و کاهش امنیت در این کشور، مثل سابق، پر و پیمان نیست و در واقع پولسازی گذشته را ندارد. تا قبل از انتخاب مرسی، نیروهای مسلح مصر از قدرت و نفوذ زیادی در این کشور برخوردار بودهاند به طوری که ارتش ۷۰درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را در دست دارد. ایران و مصر دو شباهت ویژه با یکدیگر دارند و آن وقوع پیروزی انقلاب دو کشور در شب 22 بهمن (11 فوریه) است. درزمان بحران انرژی سال ۱۹۷۳ اوپک از ارسال نفت به آن دسته از کشورهای غربی که در جنگ «کیپور» از اسراییل حمایت میکردند، خودداری کرد. در آن جنگ، کشورهای غربی به حمایت از اسراییل با «مصر و سوریه» وارد جنگ شدند. با این حال، امروز ایران و مصر دوباره در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و همانطور که مجلس این کشور پیش از انحلال، «اسراییل» را دشمن شماره یک ملت مصر معرفی کرد، پیشبینی میشود اگر اوضاع خوب پیش برود، با قطع صادرات گاز و نفت از قاهره به تلآویو، آن وقت ایران و ونزوئلا دست مرسی را بگیرند و یک مالکیت یک کرسی در سازمان اوپک را به نام او بزنند. براساس قرارداد دومیلیارد و ۵۰۰میلیون دلاری قاهره با تلآویو که در سال ۲۰۰۵ به امضا رسید، مصر نزدیک به ۴۰درصد گاز مورد نیاز رژیم اسراییل صهیونیستی را تامین میکند. در صورت قطع صادرات نفت مصر به اراضی اشغالی فلسطین رژیم اشغالگر قدس با مشکلی جدی در زمینه تامین انرژی مواجه خواهد شد. نظرسنجیها نشان از آن دارد که 73درصد مردم مصر خواهان قطع صادرات نفت به اسراییل هستند. آیا کارت عضویت مصر در باشگاه نفتیهای جهان صادر میشود؟ مرسی به این سوال پاسخ خواهد داد.
سرزمین اهرام ثلاثه اما در بخش اقتصاد، حرفهای زیادی برای گفتن دارد؛ آنها هم کانال سوئز را دارند هم رود نیل را. اقتصاد مصر به طور عمده در کشاورزی، رسانهها، صادرات نفت، صادرات گاز طبیعی و گردشگری خلاصه میشود. جالب اینجاست که بیش از هشتمیلیون مصری نیز که در خارج از مرزهای این کشور (خلیجفارس و اروپا)، کار میکنند، بهطور مستقیم روی آمار و ارقام اقتصادی شانزدهمین کشور پرجمعیت جهان، تاثیرگذار هستند. آنها در ارتباطات و زیرساختهای فیزیکی، سرمایهگذاری خوبی کردهاند و از سال 1979 تا به امروز، به طور متوسط مبلغ 2/2میلیارد دلار در سال از کمکهای خارجی ایالات متحده بهرهمند شدهاند.
مصریها، نبض ترافیک «کانال سوئز» را در دست دارند؛ کانالی که توسط «داریوش بزرگ» ساخته شد و حالا منبع درآمد هموطنان «محمد مرسی» شده است. «کانال سوئز» برای مصریها، مثل تنگههرمز در خلیجفارس برای ایران است. نباید البته از این موضوع هم به سادگی گذشت که مصریها، چیزی حدود 55درصد از اقتصاد خود را مدیون صنعت گردشگری (شامل خدمات و ترابری) هستند. البته آنها در کشاورزی هم تجربههای خوبی اندوختهاند چراکه 32درصد از اقتصاد آنها مبتنی بر محصولات زراعی و فرآوردههای لبنی و پروتئینی است. آنها همچنین ذخایر عظیمی از گاز دارند که چیزی حدود 1940 کیلومتر مکعب تخمین زده شده است. مصریها در طول سالهای اخیر آنقدر خوب پیش رفتهاند که توانستهاند بلیت ورود به باشگاه دادوستد دنیا را به دست بیاورند و عضو فعال سازمان تجارت جهانی شوند؛ سازمانی که هنوز کارت دعوت خود را برای کشور ما، صادر نکرده و ایران کماکان در صف انتظار ایستاده است. ارزش تجارت خارجی «نیلیها»، حدود 70میلیارد دلار است. نفت خام، گاز طبیعی، فرآوردههای پتروشیمی، پنبه، نساجی، مواد فلزی و شیمیایی و محصولات کشاورزی عمدهترین محصولات صادراتی این کشور را تشکیل میدهند. صندوق بینالمللی پول (IMF) در گزارش سالانه خود، مصر را به عنوان یکی از کشورهای برتر در جهان برای اعمال «اصلاحات اقتصادی» معرفی کرده است. بعضی از اصلاحات عمده اقتصادی که از سال 2003 به این طرف انجام گرفته، عبارتند از کاهش چشمگیر مالیاتها و تعرفهها. قانون جدید که از سال 2005 به اجرا درآمد، به کاهش مالیات شرکتهای بزرگ از 40 به 20درصد منتهی شد. سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) در مصر هم از رشد قابل توجهی برخوردار بوده است، با این حال مصریها انتقادات زیادی را متوجه دولت «مبارک» کرده بودند چراکه دولت وی از کنترل افزایش سرسامآور قیمت کالاهای اساسی عاجز بود و روز به روز قدرت خرید مردم را کاهش میداد. «فساد اداری» معضلی است که بیشتر مصریها آن را به عنوان اصلیترین مانع رشد اقتصادیشان، معرفی میکنند و امیدوارند مرسی بتواند این مانع را بشکند. برجستهترین شرکت چندملیتی مصر گروه اوراسکام (Orascom) است. با توجه به اینکه بخش فناوری اطلاعات در چند سال گذشته به سرعت گسترش یافته است، این شرکت شروع به فروش خدمات برونسپاری به شمال آمریکا و اروپا کرد و همکاری خود را با شرکتهایی مانند مایکروسافت، اوراکل و دیگر شرکتهای بزرگ استارت زد.
ایران و مصر؛ خیلی دور، خیلی نزدیک
نخستین سیگنالهای اقتصادی ایران و مصر در دوره معاصر از زمان سقوط ملک فاروق فرستاده شد. در آن زمان آنها از مبارزات ملی شدن صنعت نفت در ایران حمایت کردند و به همین دلیل، سفر محمد مصدق (نخستوزیر وقت ایران) به قاهره با استقبال جمال عبدالناصر و دیگر مقامات مصری روبهرو شد. با این وجود اما کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و بازگشت شاه، همه چیز را به هم ریخت.
در سال 1992 تبادلات تجاری بین تهران – کاریو (قاهره) به بیش از 2/6میلیون دلار رسید اما تب این تجارت بعد از گذشت شش سال (1998) فروکش کرد و به 5/5میلیون دلار رسید. در سال 2000 اوضاع عوض شد و نسبت به سال پیش از آن، روابط اقتصادی بین ایران و مصر چیزی حدود چهار برابر رشد کرد و به ارزشی معادل 90میلیون پوند مصری (معادل 25میلیون دلار) رسید. از سال بعد، نوسانات ادامه یافت و در 2001 این آمار و ارقام به 5/16میلیون دلار و در سال 2002 به حدود 5/21میلیون دلار رسید. در سال 2002، «نیلی»ها، بیشترین حجم صادراتی خود به ایران را ثبت کردند که این آمار بالغ بر هفتمیلیون دلار میشود. ایرانیها هم در سال 2000، بیشترین «کانتینر» تجاری را روانه مصر کردهاند به طوری که عددی حدود 24میلیون دلار در این سال برای ارزش صادرات ایران ثبت شده است.
مقایسه تجارت با کشورهای توسعهیافته
نگاهی به توزیع جغرافیایی صادرات ایران نشان میدهد که ما به شرکای کلیدی خود از جمله ژاپن 21درصد، ایتالیا هفتدرصد، فرانسه پنجدرصد و چین 4/1درصد کالا صادر کردهایم که حدود 45درصد از کل صادرات کشورمان را شامل میشود. برای صادرات مصر، اما ایتالیا با 18درصد، آلمان چهاردرصد و بریتانیا 2/3درصد، اولویتبندی میشوند. این میزان فقط هشتدرصد از کل حجم صادراتی مصریها را شامل میشود. از لحاظ توزیع جغرافیایی واردات مصر، اتحادیه اروپا به تنهایی حدود 36درصد (آلمان هشتدرصد، ایتالیا هشتدرصد، فرانسه ششدرصد) و ایالات متحده حدود 18درصد را شامل میشود در حالی که کشورهای آسیایی 13درصد و خاورمیانه ششدرصد از کل ارزش واردات سرزمین فراعنه را به خود اختصاص دادهاند.
ظرفیتهای پیش روی دو انقلاب بهمنی
بعد از انقلاب مصر اما سرمایهگذاری خارجی در این کشور افت شدیدی را تجربه کرد و از ۳۶میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰ به ۱۶میلیارد دلار در سال ۲۰۱۲ رسید.
صنعت گردشگری مصر نیز که یکی از منابع درآمدزایی عمده به شمار میرود با وقوع انقلاب و کاهش امنیت در این کشور، مثل سابق، پر و پیمان نیست و در واقع پولسازی گذشته را ندارد. تا قبل از انتخاب مرسی، نیروهای مسلح مصر از قدرت و نفوذ زیادی در این کشور برخوردار بودهاند به طوری که ارتش ۷۰درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را در دست دارد. ایران و مصر دو شباهت ویژه با یکدیگر دارند و آن وقوع پیروزی انقلاب دو کشور در شب 22 بهمن (11 فوریه) است. درزمان بحران انرژی سال ۱۹۷۳ اوپک از ارسال نفت به آن دسته از کشورهای غربی که در جنگ «کیپور» از اسراییل حمایت میکردند، خودداری کرد. در آن جنگ، کشورهای غربی به حمایت از اسراییل با «مصر و سوریه» وارد جنگ شدند. با این حال، امروز ایران و مصر دوباره در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و همانطور که مجلس این کشور پیش از انحلال، «اسراییل» را دشمن شماره یک ملت مصر معرفی کرد، پیشبینی میشود اگر اوضاع خوب پیش برود، با قطع صادرات گاز و نفت از قاهره به تلآویو، آن وقت ایران و ونزوئلا دست مرسی را بگیرند و یک مالکیت یک کرسی در سازمان اوپک را به نام او بزنند. براساس قرارداد دومیلیارد و ۵۰۰میلیون دلاری قاهره با تلآویو که در سال ۲۰۰۵ به امضا رسید، مصر نزدیک به ۴۰درصد گاز مورد نیاز رژیم اسراییل صهیونیستی را تامین میکند. در صورت قطع صادرات نفت مصر به اراضی اشغالی فلسطین رژیم اشغالگر قدس با مشکلی جدی در زمینه تامین انرژی مواجه خواهد شد. نظرسنجیها نشان از آن دارد که 73درصد مردم مصر خواهان قطع صادرات نفت به اسراییل هستند. آیا کارت عضویت مصر در باشگاه نفتیهای جهان صادر میشود؟ مرسی به این سوال پاسخ خواهد داد.
نظر شما :