عدم برقراری رابطه مصر با ایران در دولت فعلی
دکتر سید محمد صدر، معاون اسبق وزرات خارجه در یادداشتی در روزنامه آرمان به روی کار آمدن مرسی در مصر می پردازد و معقتد است بدون شک مصر مرسی، بهبود رابطه با ایران را نیز در دستور کار خود دارد. اگرچه امکان دارد این موضوع در دولت فعلی به معنای مطلوبش صورت نپذیرد و در واقع برخی موانع سد راه آن باشد. متن این یادداشت در زیر آمده است:
محمد مرسی اکنون در صدر خبرهاست. رئیسجمهور منتخب مصر در حالی چند روز پیش در میدان التحریر قسم ریاستجمهوری خورد که بخشهایی از سخنان او درباره آزادی عمر عبدالرحمن انعکاس بینالمللی وسیع یافت. برخی رسانهها نوشتند که سخنان مرسی به نوعی معارضهجویی در رابطه با آمریکاست و میتواند موجب تحریک آمریکا و حاکمشدن فضای تخاصم بین دو کشور شود اما به نظر من داستان این اظهارات آقای مرسی به معنایی که اکنون در برخی رسانهها مطرح میشود نیست. به باور من چه اخوانالمسلمین و چه شخص آقای مرسی نگاه بازی نسبت به سیاست خارجی دارند. اخوان با وجود همه حساسیتهایی که وجود دارد، حتی خواهان رابطه خوب با آمریکاست چرا که به طور کلی مصر به کمکهای 5/1 تا 2 میلیارد دلاری آمریکا دل بسته است. پس این گفته مرسی به دلیل این نیست که معارضه با آمریکا ایجاد شود، بلکه ریشههای دیگری دارد. برای فهم این موضوع باید به قبل از انتخابات بازگردیم. در دوره اول انتخابات، سلفیها از آقای مرسی حمایت نکردند و به جای او، گزینه ابوالفتوح کاندیدای موردنظرشان بود. در دور دوم آقای مرسی برای اینکه رای بخش وسیعتری از اسلامگراها را داشته باشد، بحث آزادی عمر عبدالرحمن را مطرح کرد. عمر عبدالرحمن اگرچه در آمریکا به عنوان سازماندهنده حمله تروریستی به برجهای دوقلو شناخته میشود، ولی در مصر رهبر معنوی سلفیهای مصر بوده است. نطق مرسی برای این بود که به سلفیها گفته شود من همچنان به قولهایی که پیش از انتخابات دادهام پایبندم. از این زاویه این نطق کارکرد داخلی داشته است. مضاف بر این نکته، وی مطالب دیگری را نیز عنوان کرد. از جمله اینکه گفت من رئیسجمهور تمام مصر هستم و به آرای تمام کسانی که به من رای دادهاند احترام میگذارم. به نظر برای یافتن کلیت دیدگاه وی باید به این ابعاد سخنان او نیز نگریسته شود. مسئله دیگر درباره عمرعبدالرحمن، تفاوت دو تصویر است. عبدالرحمن در مصر، پیرمرد 80 ساله روحانی و نابینایی است که در آمریکا هرگز این خصلتها را ندارد. آمریکاییها عبدالرحمن را به عنوان مسبب حادثه یازده سپتامبر میشناسند، در حالی که مصریها او را در این ماجرا مظلوم می پندارند. نکته این است که مرسی اکنون رئیسجمهور مصر است و خوب می داند مردم مصر، ذاتا ضداسرائیلی و ضدآمریکایی هستند. آمریکا هم میداند که اگر مصر از سویش جذب نشود، در مسیر ضدآمریکایی و ضداسرائیلی فروخواهد غلتید. در دوره مبارک یکسری روابط بود که مبارک را ملزم به سوگیری در جهت منافع آمریکا و غرب میکرد، اما مرسی، منتخب مردم است و آمریکا نمیتواند روی آن فشار بیاورد. فشار زیاد آمریکا روی مصرِ مرسی، میتواند درمخالفت با شعار دموکراسیخواهانهاش تلقی شود. بدون شک مصر مرسی، بهبود رابطه با ایران را نیز در دستور کار خود دارد. اگرچه امکان دارد این موضوع در دولت فعلی به معنای مطلوبش صورت نپذیرد و در واقع برخی موانع سد راه آن باشد. ما به یاد داریم که در دوره آقای خاتمی، روابط ما با کشورهای عربی بسیار خوب بود. آن وقت دولتهای مختلف برای رابطه با ما صف میکشیدند، حتی خود شیخ زاید(حاکم امارات) به ایران ابراز علاقه میکرد و مسئله جزایر سهگانه، شکل تبلیغاتی کنونی را پیدا نکرده بود. پس در موضوع رابطه با ایران نیز، اینکه چه دولتی با چه گرایشی در راس کار باشد مهم است و نمیشود بدون لحاظ کردن آن درباره سیاست خارجی مصر اخوانالمسلمین نظر داد.
نظر شما :