چین میزبان بزرگان آسیا بود

حاشیه نشینی ایران در شانگهای

۲۰ خرداد ۱۳۹۱ | ۱۶:۰۴ کد : ۱۹۰۲۴۸۷ آسیا و آفریقا
دکتر محسن شریعتی نیا، کارشناس مسائل چین در گفتگو با دیپلماسی ایرانی به مهم ترین مسائل مطرح شده در دستور کار اجلاس سازمان همکاری شانگهای می پردازد و معتقد است که در هیچ یک از بحران هایی که در محیط امنیتی این نهاد رخ داده و یا در جریان است، نقش چندانی نداشته است.
حاشیه نشینی ایران در شانگهای


دیپلماسی ایرانی:‌
سازمان همکاریهای شانگهای که روسیه و چین در رأس آن قرار دارند،‌ در سال ۲۰۰۱ به منظور مقابله با افراطگرایی در منطقه و تقویت مراقبت از مرزها تأسیس شد. بسیاری آن زمان می‌گفتند که این سازمان می‌خواهد با ناتو به رقابت پردازد و مانع گسترش نفوذ غرب در منطقه شود. هدفی که فعالیت این نهاد در یک دهه گذشته نشان از عدم اکتساب به آن دارد. در بیانیه پایانی نشست اخیر سران شانگهای بحث منطقه ای عاری از تسلیحات هسته ای در راس قرار گرفت و در آن  از همه کشورهای دارای سلاح هسته‌ای خواسته شد  تا پروتکلی در خصوص توافق برای ایجاد منطقه عاری از سلاح هسته‌ای در آسیای مرکزی امضاء کنند. مساله ای که با توجه به گستره فعالیت های هسته ای کشورهای حاضر در منطقه تحقق آن به شعار بیشتر می ماند.مخالفت اعضا با حمله نظامی به سوریه و تاکید بر توسل به دیپلماسی برای برون برد این کشور از بحران نیز از دیگر نکاتی بود که در بیانیه پایانی نمود داشت.  دیدارهای دوجانبه مقام های عضو و عضو ناظر با یکدیگر بیش از خود نشست برد سیاسی و اهمیت منطقه ای داشت. دیدارهایی نظیر ملاقات های رئیس جمهوری ایران با مقام های تصمیم گیرنده در جریان مذاکرات هسته ای ایران با غرب و البته دید و بازدیدهای سیاسی حامد کرزی رئیس جمهوری افغانستان با میزبان های چینی.  دکتر محسن شریعتی نیا، کارشناس مسائل چین در گفتگو با دیپلماسی ایرانی به مهم ترین مسائل در دستور کار این اجلاس اشاره کرد که متن این گفتگو را در زیر می خوانید:‌

 
 جایگاه اجلاس شانگهای در مسائل بین المللی را چگونه ارزیابی می کنید؟

سازمان همکاری شانگهای، نهادی در حال رشد و تجربه ای جدید در همگرایی منطقه ای است، تجربه ای که در متن سیاست بین الملل قرن بیست و یک (که تغییرات مهمی به خود دیده است) رخ می دهد. این نهاد هنوز نهادی منطقه ای و با دستور کار محدود است. مهمترین هدف این سازمان بر مبنای منشور آن مبارزه با سه نیروی شیطانی تروریسم، تجزیه طلبی و افراط گرایی است. البته به تدریج همکاری های اقتصادی نیز در اجلاس های سران (عمدتا در حد حرف) در این سالها مورد بحث واقع شده است. این بدان معناست که دستور کار این نهاد، منطقه ای و معطوف به مسائل داخلی کشورهای عضو است. همه اعضای این سازمان کشورهای در حال گذار و به درجاتی شکننده اند. نکته مهم آنکه مهمترین منبع تهدید این کشورها از درون آنها در اشکال نیروهای دموکراسی خواه، تجزیه طلب و تروریست است. بنابراین این نهاد هنوز در مسائل کلان بین المللی اثرگذاری چندانی ندارد و بحث هایی که در مورد نقش جهانی آن مطرح می شود بیشتر گمانه زنی راجع به اینده است

 

با توجه به مطرح بودن پرونده هسته ای ایران و مذاکرات آینده مسکو در دیدار مقامات چین و روسیه، این  سازمان تا چه اندازه می تواند در راستای حل مسئله هسته ای ایران گامهای اساسی بردارد؟ 
 

این سازمان به عنوان یک نهاد نمی تواند نقش چندانی در روندمذاکرات هسته ای ایران ایفا کند، اما دیدارهایی که با پوتین و رهبران چین در حاشیه این اجلاس صورت می گیرد طبیعتا می تواند در این روند موثر باشد. سازمان همکاری شانگهای در هیچ یک از بحران هایی که در محیط امنیتی این نهاد رخ داده و یا در جریان است، نقش چندانی نداشته است. بارزترین این بحران ها افغانستان است که عملکرد سازمان در این بحران از حد حرف و سخن فراتر نمی رود. بنابراین نمی توان انتظار داشت که این نهاد در بحران هسته ای ایران که یکی از پیچیده ترین بحران های بین المللی است و طیف وسیعی از کشورها مستقیم و غیر مستقیم در آن درگیرند نقش قابل توجهی ایفا نماید.

 

موضع چین و روسیه در مورد بحران سوریه تا چه اندازه یکسان است و با توجه به تحولات اخیر در این کشور تا چه اندازه این موضع قابل انعطاف است؟
 

مواضع چین و روسیه در بسیاری از بحران های بین المللی همراستاست. اما در بحران سوریه شباهت مواضع دو کشور آشکارتر است. هنوز نشانه های جدی از انعطاف استراتژیک دو کشور در برابر غرب در این بحران دیده نمی شود.

 

همزمان با این اجلاس رئیس جمهور افغانستان به چین سفر کرده و با مقامات چین دیدار کرده بود و در مورد همکاری های استراتژیک با چین مذاکره کرده بود. اجلاس شانگهای تا چه اندازه می تواند در رقابت شرق و غرب در مسئله افغانستان نقش جدی بازی کند؟

سازمان شانگهای نقش بارزی در این رقابت ندارد. آنچه در این روند اهمیت دارد سیاست های چین و روسیه در مورد افغانستان است که خارج از ساز و کارهای سازمان طراحی و اجرا می شود. افغانستان با همه ضعف هایی که دارد در سیاست خارجی هوشمندانه عمل می کند و تلاش می کند تا با بهره گیری از رقابت قدرت های بزرگ، امنیت خود را ارتقا بخشد. مذاکرات استراتژیک افغانستان با چین در کنار موافقتنامه همکاری استراتژیک این کشور با آمریکا که اخیرا به تصویب رسید، نشانه های بارزی از زفتار استراتژیک چندگانه این کشور است. البته در وضعیت کنونی مجموعه غرب و بویژه آمریکا بازیگران اصلی صحنه افغانستان به شمار می آیند و چین و روسیه نقش حاشیه ای دارند.

 

رئیس جمهور کشورمان نیز به عنوان ناظر به این سازمان سفر کرده بود. با توجه به این که ایران خواستار عضویت دائم در این سازمان است تا چه اندازه این امر قابل تحقق است؟

 

بعید است در آینده ای نزدیک این امر تحقق یابد. موقعیت بین المللی ایران و مخالفت هایی که از طرف برخی اعضای سازمان بر علیه عضویت دائم ایران ابراز می شود، تحقق این امر را با دشواری های جدی مواجه کرده است. اولویت کنونی اعضای این سازمان بویژه چین و روسیه، حاشیه نشینی ایران در این نهاد است.

 

تهیه‌کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/12 

نظر شما :