ترکیه فاقد قدرت نرم برای رهبری در منطقه است

۱۰ خرداد ۱۳۹۱ | ۱۵:۵۶ کد : ۱۹۰۲۱۰۲ سرخط اخبار

فارس: یک اندیشکده آمریکایی نوشت: ترکیه می‌خواهد وضعیت دموکراسی و حقوق بشر را خاورمیانه بهبود بخشد. هرچند این آرمان بزرگی است؛ اما ترکیه هم از لحاظ تفکر و هم از لحاظ سیاست‌گذاری از رسیدن به این هدف عاجز است.
اندیشکده "مؤسسه بروکینگز" در مقاله‌ای ادعای ترکیه را در رهبری خاورمیانه به سوی دموکراسی و حقوق بشر بی‌اساس دانست و با اشاره به کمبودهای داخلی ترکیه در این‌باره، اظهار کرد: دولت ترکیه باید ابتدا گسترش این دو را در کشور خود شروع کند.

* ترکیه نمی‌تواند رهبری خاورمیانه را در رسیدن به دموکراسی و حقوق بشر به عهده بگیرد

مقامات سیاست خارجی ترکیه اکنون آینده کشور خود را در خاورمیانه این‌گونه معرفی می‌کنند: ترکیه قرار است وضعیت دموکراسی و حقوق بشر را در این منطقه بهبود بخشد. هرچند این آرمان بزرگی است؛ اما ترکیه هم از لحاظ تفکر و هم از لحاظ سیاست‌گذاری از رسیدن به این هدف عاجز است.

* "حزب عدالت و توسعه" تا پیش از "بهار عربی" با همه حکومت‌های استبدادی خاورمیانه همکاری داشت

"حزب عدالت و توسعه" (JDP) ترکیه تا پیش از آغاز "بهار عربی"، از سیاست "عدم مشکل" با همسایگان منطقه‌ای خود پیروی می‌کرد. اقتصاد پویای ترکیه (هفدمین اقتصاد بزرگ جهان) و طرفداری این کشور از فلسطین و از طرف دیگر تعصب مذهبی آشکار رهبران "حزب عدالت و توسعه" و محبوبیت درام‌های احساسی ترکیه همگی این کشور را به قدرتی مهم در خاورمیانه تبدیل کرده بود. ترکیه که انگیزه پیدا کرده بود، تلاش کرد چندین دهه مشکلات منطقه‌ایش را حل کند و گاهی نیز در رسیدن به این مهم موفق شد.

رهبران ترکیه تا کنون با حکومت‌های استبدادی در خاورمیانه کنار می‌آمدند تا روابط خود را با آن‌ها حفظ کنند؛ اما "بهار عربی" این وضعیت را دگرگون و ترکیه را مجبور کرد در مقابل کاخ‌نشینان از مردم حمایت کند و سیاست "عدم مشکل" خود را کنار بگذارد.

* ترکیه در قالب سیاست خارجی جدید خود در طرفداری از مردم کشورهای همسایه موضع‌گیری می‌کند

ترکیه در چارچوب جدید سیاست خارجی خود برای موضع‌گیری نسبت به قیام‌های مردمی در منطقه، نقطه تمرکز خود را تغییر می‌دهد. "تاریک اوغوزلو" در گزارشی برای "مرکز مطالعات استراتژیک" وزارت خارجه ترکیه، سیاست جدید این کشور را "نسخه دوم سیاست عدم مشکل با همسایگان" می‌نامد. وی توضیح می‌دهد که ترکیه به امید تحقق اهداف مثبت و انسان‌دوستانه خود، اکنون به دنبال "عدم مشکل" با مردم کشورهای همسایه است، نه لزوماً دولت‌های همسایه. "اوغوزلو" امیدوار است که "سال‌های آینده سیاست خارجی ترکیه در خاورمیانه "رنگ دموکراتیک" به خود بگیرد و بازتابی از تلاش این کشور برای سوق دادن سایر کشورها به سمت لیبرال دموکراسی باشد؛ روندی که اکنون در خود این کشور جریان دارد."

* وزیر خارجه ترکیه: ترکیه برای پایان دادن به ظلم حکومت‌های مستبد در منطقه تلاش خواهد کرد

به علاوه، "احمد داوود اوغلو" وزیر خارجه ترکیه، در گزارش سیاستی ماه آوریل خود که"سیاست خارجی منطبق بر دیدگاه‌های ترکیه" می‌نامد، جزئیات را توضیح می‌دهد. وی تصریح می‌کند: "ما در مقابل ظلم رهبران مستبد ساکت نمی‌مانیم و برای پایان دادن به این ظلم با جامعه جهانی همکاری خواهیم کرد. اقدامی نخواهیم کرد که ما را از دل و ذهن مردم منطقه خارج کند.برای رسیدن به منطقه‌ای صلح‌آمیز و شکوفا [با جامعه جهانی] همکاری خواهیم کرد و از مردم حمایت می‌کنیم تا به حقوق اساسی بشر و دموکراسی دست پیدا کنند."

* نتایج منفی غفلت ترکیه از کشورهای منطقه و موضع‌گیری‌های این کشور در طرفداری از غرب

با این حال، ترکیه فاقد امکانات فکری و سیاسی لازم برای بهبود وضعیت حقوق بشر و دموکراسی در منطقه است. در حالی که سیاست پیشین "عدم مشکل" موجب می‌شد تا ترکیه به قدرت اقتصادی خود تکیه کند، "نسخه دوم" این سیاست نیازمند آن است که ترکیه بر قدرت نرم خود تکیه نماید. تدوین سیاست‌های درست نیازمند درک عمیق از سیاست‌های پیچیده کشورهای خاورمیانه است.

خواص ترکیه پس از امپراتوری عثمانی از منطقه خود غافل شدند و این کشور بعدها نیز روی دوگانگی کشورها پس از جنگ سرد حساب باز کرد [و مواضعی غربی اتخاذ نمود]؛ این دو عامل موجب شد تا ترکیه اکنون از ملت‌ها، تاریخ و نگرانی‌های واقعی کشورهای منطقه بی‌اطلاع باشد. در ترکیه، به جز افرادی که زبان عربی قدیمی را به علل مذهبی می‌آموزند، افراد اندکی این زبان را متوجه می‌شوند و اغلب مردم این کشور نیز اطلاعات خود را پیرامون خاورمیانه از منابع آمریکایی کسب می‌کنند.

* دیدگاه‌های مخالف یک‌دیگر در درون ترکیه

در خاورمیانه اغلب دیدگاه‌های ایدئولوژیکی جایگزین تحقیق و تفکر می‌شود. سکولارهای ترکیه برای حمایت از غرب همواره مشکلات منطقه را به نبود یک "آتاتورک" نسبت می‌دهند. از طرف دیگر، محافظه‌کارهای اسلام‌گرا (و جناح چپی) مشکلات خاورمیانه را نتیجه امپریالیسم غربی می‌دانند. نکته بدتر این که بخش بزرگی از جامعه ترکیه از مشکلات کشورهای عربی لذت می‌برند؛ زیرا این مشکلات را انتقام خدا از اعراب به خاطر قیام‌هایشان در مقابل امپراتوری عثمانی می‌دانند.

* ترکیه نمی‌تواند بدون شناخت خود و تحلیل درست از وضعیت خاورمیانه، منطقه را به سمت دموکراسی و حقوق بشر ببرد

با روی کار آمدن "حزب عدالت و توسعه" در ترکیه، اندیشکده‌های سیاست خارجی بسیاری در این کشور تأسیس شده است؛ اما هیچ‌کدام کمکی به اصلاح این نقاط ضعف نمی‌کنند. بسیاری افراد تحت تأثیر تصویر پر آب و تاب "حزب عدالت و توسعه" از رهبری ترکیه در منطقه قرار گرفته‌اند، اغلب از دولت به خاطر موفقیت‌هایش در سیاست خارجی تجلیل می‌کنند و هر مشکلی را به گردن فاکتورهای خارجی می‌اندازند. ترکیه بدون شناخت خود و تحلیل درست از وضعیت خاورمیانه نمی‌تواند منطقه را به سمت دموکراسی و حقوق بشر رهبری کند.

* دلیل دیگر ناتوانی ترکیه در رهبری منطقه به سوی دموکراسی و حقوق بشر، عدم تحقق این دو در داخل خود این کشور است

حتی اگر دلایل قبلی را نیز نادیده بگیریم، باز هم ضعف‌های داخلی ترکیه در زمینه دموکراسی و حقوق بشر دلایل بزرگ‌تری هستند که نشان می‌دهند ترکیه نمی‌تواند این نقش رهبری را به عهده بگیرد. درست است که دولت ترکیه از سر کار آمدنش در سال 2002 تا کنون بسیاری از جنبه‌های دموکراتیک این کشور را از جمله کنترل ارتش توسط مردم و افزایش حقوق کردها، بهبود بخشیده است؛ اما این اقدامات کافی نیست. هنوز هم برخی درخواست‌های قانونی کردها در ترکیه به گوش کسی نمی‌رسد. ماده 216 قانون جزا در ترکیه که "برانگیختن نفرت و دشمنی میان عموم مردم" و "اهانت به ارزش‌های دینی" را ممنوع می‌کند، همچنان برای ساکت کردن مخالفین دولت و منتقدین به اسلام مورد استفاده قرار می‌گیرد. "کمیسیون آزادی بین‌المللی دینی" آمریکا در گزارش سالانه خود در سال 2012 ترکیه را در بدترین گروه یعنی "کشورهای نیازمند توجه ویژه" در آزادی دینی قرار داد.

* جایگاه ترکیه بین کشورهای دیگر در زمینه دموکراسی و حقوق بشر نشان می‌دهد که این کشور توانایی رهبری را در این زمینه ندارد

ارزیابی‌های بین‌المللی درباره دموکراسی و حقوق بشر در ترکیه، تصویری نگران‌کننده از این کشور ارائه می‌دهند. "واحد اطلاعات اکونومیست" در رتبه‌بندی دموکراسی سال 2011، ترکیه را در جایگاه هشتاد و هشتم از بین 167 کشور قرار داده است؛ "انجمن جهانی اقتصاد" نیز در سال 2011 در رتبه‌بندی تمایز جنسیتی در جهان، ترکیه را در جای صد و بیست و دوم در بین 135 کشور گذاشته است. بنا به گزارش سازمان "خانه آزادی"، در حالی که حقوق سیاسی و آزادی‌های مدنی در ترکیه با روی کار آمدن "حزب عدالت و توسعه" افزایش یافته است؛ اما ترکیه هنوز هم کشوری با آزادی‌های صرفاً نسبی محسوب می‌شود. کشوری با این رتبه‌بندی‌ها نمی‌تواند دموکراسی و حقوق بشر را در جهان گسترش دهد. ترکیه در جایگاهی نیست که بتواند خود را به عنوان رهبری منطقه‌ای در این مسائل معرفی کند.

* مقامات ترکیه برای رهبری در منطقه باید از کشور خود شروع کنند

البته این به آن معنا نیست که ترکیه در نهایت نمی‌تواند دموکراسی و حقوق بشر را در منطقه افزایش دهد. این نوع رهبری در خاورمیانه به شدت مورد نیاز است و ترکیه می‌تواند کمک زیادی به اعتدال، مدرن‌سازی و حتی شاید دموکراتیک کردن منطقه کند. با این وجود، خواص سیاست خارجی در ترکیه باید به گفته مشهور آتاتورک توجه داشته باشند که معنای آن این است: "دموکراسی در خانه؛ دموکراسی در جهان." رسیدگی به دموکراسی و حقوق بشر در درون کشور از گسترش این دو در جهان مهم‌تر است.
 

نظر شما :