سفیر ایران در دمشق: بشار اصلاحطلب است
سفیر ایران در سوریه می گوید بشار اسد در کنار سیاست مقابله با فشارهای محور غربی–عربی و مواجهه با اقدامات تروریستی و مسلحانه در سوریه، روند اصلاحات مورد خواست مردم کشورش را نیز آغاز کرده است.
محمدرضا رئوف شیبانی که به تازگی به عنوان سفر جدید ایران راهی دمشق شده در گفت وگو با پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای به واکاوی دلایل فشار غرب به حکومت سوریه پرداخت و گفت: مواجهه با سیاستهای اشغالگرانهی آمریکا در منطقه و بهویژه مخالفت و عدم همراهی با سیاستهای اشغالگرانهی آمریکا در عراق نیز از نقاط روشن سیاست خارجی سوریه در دو دههی گذشته بوده است.
وی ادامه داد:حرکت سوریه به گونهای بوده که در کنار جمهوری اسلامی ایران، مقاومت اسلامی لبنان و حرکتهای فلسطینی به عنوان محور مستحکم مقاومت در برابر سیاستهای آمریکایی–صهیونیستی مطرح بوده است و این محور به عنوان مانعی اساسی در برابر سیاستهای استعماری غرب و صهیونیسم و عامل اصلی روشنگری و بیداری اسلامی مردم منطقه عمل کرده است.
شیبانی با بیان اینکه اصلیترین عامل خشم سران غربی نسبت به سوریه با سیاستهای حمایتی این رژیم از مقاومت و جسارت این حاکمیت در ایستادگی و مخالفت با دکترین منطقهای غرب قابل تبیین است، خاطر نشان کرد: بهترین نمونهی اعمال فشارهای غرب و بهویژه آمریکا علیه سوریه را میتوان در متهم ساختن دروغین سوریه به ترور رفیق حریری نخستوزیر اسبق لبنان و صدور چندین قطعنامه در شورای امنیت و اعمال حداکثر فشار بر سوریه در این رابطه دانست. البته دیدیم که تمام این طرح بر مبنای ادعاهای واهی چند شاهد دروغین صورت گرفته بود؛ دروغی که برملا شد.
دیگر اظهارات سفیر ایران در سوریه به شرح زیر است:
*بدون تردید علت و عامل اصلی فشارهای اخیر بر سوریه حمایتهای بیدریغ این کشور از قضیهی اصلی جهان اسلام و عرب است؛ یعنی از مقاومت فلسطین. در واقع غرب نهتنها به دنبال تسویهحساب با دولت سوریه است.
*مردم سوریه نیز مورد تهدید و تنبیه غرب قرار گرفتهاند، زیرا در سالیان گذشته از سیاستهای ضد صهیونیستی و ضد آمریکایی دولت خود حمایت کردهاند و مقاومت را بااشتیاق در آغوش گرفته و حامی سرسخت آن در شرایط دشوار بودهاند. لیکن نظام سلطه در این صحنه که عملاً با مردم مواجه شده است، به دیواری آهنین و ارادهای سخت برخورد کرده و در تحقق اهدافش ناکام و سرخورده مانده است؛ بهگونهای که پس از تجربهی یک دوره تلاش همهجانبه برای سرنگونی دولت سوریه، ناچار از مواضع پیشین خود دست برداشته و در پی یافتن راهی نسبتاً آبرومندانه برای خروج از این گرداب است.
مشکلات اصلاحات در این کشور
*با توجه به نیاز جامعهی سوریه به اجرای اصلاحات و خواستههای بحق و مشروع مردم این کشور که مورد تأیید رئیسجمهور جوان سوریه نیز هست، بشار اسد در کنار سیاست مقابله با فشارهای محور غربی–عربی و مواجهه با اقدامات تروریستی و مسلحانه در سوریه، روند اصلاحات مورد خواست مردم کشورش را نیز آغاز کرده است.
*بشار در واقع شخصیتی اصلاحطلب است. وی از ابتدای روی کار آمدنش به عنوان رئیسجمهور انگیزهی لازم برای اصلاحات جدی در کشور را داشته است، اما به دلیل سوءاستفادههای برخی جریانات سیاسی سوری و عدم همراهی جریانهایی از درون حاکمیت، این انگیزه ابتدا با مشکلات و موانعی روبهرو شد.
*متعاقب آن حجم و سرعت بالای حوادث و تحولات منطقه (حملهی آمریکا به عراق، اشغال عراق؛ ترور حریری و حوادث سیاسی و امنیتی لبنان پس از این ترور) و فشارهای گستردهی بینالمللی بهویژه آمریکا علیه سوریه به عنوان یکی از شاخههای اصلی مقاومت در برابر سیاستهای آمریکا، مجال پیگیری جدی تحولات اصلاحی را به بشار نداد.
*تعدیل قانون اساسی سوریه و همهپرسی آن از دو بعد اهمیت دارد: اولاً کیفیت و چگونگی تعدیل که حاکی از ارادهی رهبری سیاسی سوریه در اجرای اصلاحات و پاسخگویی به خواستههای بحق مردم سوریه بوده است. تغییر مادهی 8 قانون اساسی قدیم که حاکمیت تکحزبی را در کشور منتفی اعلام نمود، اقدام جسورانهای بود که شخص بشار اسد آن را به سرانجام رسانده است.
)برخی کارشناسان معتقدند چنانچه این اقدام در شرایط عادی صورت میگرفت، به منزلهی کودتا علیه حزب بعث قلمداد میشد. ثانیاً حضور 57 درصدی مردم در پای صندوقهای رأی که حاکی از همراهی اکثریت مردم سوریه با دولت و حاکمیتشان است. این حضور در شرایطی صورت گرفت که برخی مناطق سوریه درگیر مشکلات پیچیدهی امنیتی بود و برگزاری همهپرسی در آن مناطق ممکن نبود. ثانیاً دولت مرکزی در شرایط ضعفی بود که امکان تشویق و یا حتی اجبار مردم برای حضور در پای صندوقها را نداشت.
* شباهت و تفاوت تحولات سوریه با بیدار اسلامی
*انقلابهای مردمی مبتنی بر بیداری اسلامی در منطقه دارای سه شاخصهی اصلی هستند: «مردمی بودن»، «ضد استکبار بودن» و «ضد صهیونیسم بودن». اگر اتفاقات فعلی سوریه را کالبدشکافی کنیم، بهخوبی درمییابیم که به دلیل وابستگی عاملین و فعالان معارضه به غرب و همراهی برخی شخصیتهای شاخص معارض سوریه با رژیم صهیونیستی و دیدارهای بعضی از آنان با مقامات صهیونیستی، همچنین به سبب مواضع روشن و واضح یکی از مسئولین جریان معارض علیه جبههی مقاومت و حرکتهای مقاومتی و جمهوری اسلامی ایران، نمیتوان این تحولات سوریه را در راستای بیداری اسلامی توصیف کرد.
* بلکه در واقع نظام سلطه و در رأس آن آمریکا، به منظور جلوگیری از تحمل خسارتهای بیشتر ناشی از تحولات منطقه، اقدام به کپیبرداری و طراحی آن علیه نظام سوریه نموده که خوشبختانه با روشنگری جمهوری اسلامی ایران غرب نیز ناکام ماند.
نظر شما :