چرا آمریکا از ایران هراس دارد؟
یک پایگاه تحلیلی در مقالهای به بررسی علل اصلی تحریم ایران از سوی غرب و آمریکا در مقایسه با علل ظاهری این تحریمها میپردازد و ترس آمریکا از هژمونی ایران در منطقه را عامل اصلی فشارها میداند.
به گزارش فارس، پایگاه تحلیلی "گلوبال ریسرچ" به قلم "استفان گوانس"، نویسنده و فعال سیاسی، مینویسد: تحریمها "مردم ایران " را با "محرومیتهای بیشتری" به منظور "تنبیه ایران برای غنی سازی اورانیوم که غرب می پندارد پوششی برای گسترش توانایی ساخت سلاح های هستهای است" مواجه کرده است. به عبارت دیگر ایران متهم به دنبال کردن یک برنامه مخفیانه هستهای است و به همین دلیل باید با تحریم مواجه شود تا مجبور به توقف این برنامه شود. اما هدف پنهانی و اصلی غرب و آمریکا مسائل دیگری است.
* غرب معتقد است که تهران برنامه مخفیانه سلاحهای هستهای ندارد
برخلاف گفته گلدستون، غرب واقعاً معتقد نیست که تهران برنامه مخفیانه سلاحهای هستهای را دنبال میکند؛ با این وجود در صورتی که بپذیریم غرب واقعاً چنین اعتقادی داشته باشد موضع غرب همچنان توجیهناپذیر خواهد بود. چرا باید ایرانیان برای گسترش قابلیتی که کشورهای مجری تحریمها خود از آن برخوردارند تنبیه شود؟ با این وجود نیازی به این مسأله نیست زیرا این فرضیه که غرب معتقد است ایران به دنبال گسترش توانایی سلاحهای اتمی است نادرست است. درست است که رسانههای جمعی همواره این داستان را تکرار میکنند که غرب معتقد است برنامه غنیسازی اورانیوم ایران پوششی برای برنامه سلاحهای هستهای این کشور است اما باید دید چه کسانی در غرب این اعتقاد را دارند؟ این افراد مقامات ارشد دولت آمریکا نیستند چون مکرراً گفتهاند که شاهدی بر دنبال کردن برنامه مخفیانه سلاحهای هستهای از سوی ایران وجود ندارد.
* آژانسهای اطلاعاتی آمریکا معتقدند ایران برنامه هستهای خود را سالها قبل متوقف کرده است
دیدگاه مورد توافق همگانی 16 آژانس اطلاعاتی آمریکا این است که ایران سالها قبل برنامه هستهای خود را متوقف کرده است. "جیمز کلپر"، رئیس سازمان ملی اطلاعاتی آمریکا، "گفته: شاهدی برای تصمیم ایران مبنی بر تلاش همگانی به منظور ساخت سلاح وجود ندارد. "دیوید پترائوس"، رئیس سیا، با این دیدگاه موافق است... . سایر مقامات ارشد آمریکا از جمله "لئون پانتا"، وزیر دفاع آمریکا، و ژنرال "مارتین دمپسی"، رئیس ستاد مشترک آمریکا، نیز سخنانی مشابه را ارائه داده اند."
* جاسوسیهای آمریکا در ایران: رهبران ایران به دنبال برنامه سلاح هستهای نیستند
اقدامات جاسوسی افزایشیافته آمریکا نه تنها این نتیجهگیری را تضعیف نکرده بلکه از آن حمایت نیز کرده است. یکی از مقامات سابق اطلاعاتی یافتههای اطلاعاتی آمریکا را اینطور خلاصه کرد: "رهبران ایران در حال حاضر مخالفت با... طراحی یک کلاهک هستهای را برگزیدهاند. صحبت از نبود شواهد نیست؛ صحبت از شواهدی مبنی بر نبود [برنامه هستهای ایران] است. برخی اقدامات" که نشان دهد ایران در حال کار بر سلاحهای هستهای است "در ایران انجام نمیشوند". حتی موصاد، سازمان اطلاعات اسرائیل، هم طبق گفته یکی از مقامات ارشد اطلاعاتی آمریکا "درباره برنامه هستهای [ایران] مخالفتی با آمریکا ندارد".
* اسرائیل و آمریکا معتقدند ایران برنامه هستهای مخفی ندارد
بدین ترتیب برخلاف این ادعای مکرر که غرب ایران را به مخفی کردن یک برنامه سلاحهای هستهای "متهم می کند" هیچیک از مقامات دولت آمریکا این ادعا را درست نمیداند. سازمان اطلاعات اسرائیل نیز چنین ادعایی ندارد. پس علت اینکه آمریکا و متحدانش از طریق تحریمها مردم ایران را با محرومیتهای روزافزون مواجه میکنند چیست؟
* هنری کیسینجر: هدف سیاست آمریکا در خاورمیانه این است که نگذارد کشوری در خاورمیانه استیلای آمریکا بر این کشور را با چالش مواجه کند
جواب این سؤال به گفته "هنری کیسینجر"، استاد مسلم سیاست خارجی آمریکا، این است که هدف سیاست آمریکا در خاورمیانه در نیم قرن گذشته "ممانعت از ظهور هر یک از قدرتهای منطقه به عنوان قدرت برتر" بوده است. به عبارت دیگر میتوان گفت که هدف سیاست آمریکا در خاورمیانه این است که نگذارد هر کشور خاورمیانهای استیلای آمریکا بر این کشور را با چالش مواجه کند. کیسینجر خاطر نشان میکند که ایران به عنوان چالش کننده اصلی ظهور کرده است.
* هدف تحریم ایران تضعیف ایران و توقف توسعه آن و ممانعت از شکوفایی ایران است
در واقع ایران این کار را دیر زمانی قبل از سال 1979 انجام داد یعنی زمانی که شاه یعنی گسترش منطقهای قدرت آمریکا در ایران سرنگون شد و ایران در مسیر توسعه مستقل سیاسی و اقتصادی به دور از سلطه واشنگتن به عنوان هواخواه سیاسی گام نهاد. در مقابل جسارت انقلابیون ایران در تصریح خود مختاری خود، واشنگتن صدام حسین را به جنگ با ایران وادار کرد. این جنگ همان هدفی را دنبال می کرد که امروزه منازعات، کارشکنیها، تهدید به مداخله نظامی، و ترور دانشمندان هستهای ایران دنبال میکنند یعنی تضعیف ایران و توقف توسعه آن، ممانعت از شکوفایی ایران و بدین ترتیب تبدیل ایران به نمونهای برای سایر کشورهایی که احتمال توسعه خارج از تسلط آمریکا را دارند.
* غنیسازی اورانیوم در داخل ایران مانع وابستگی ایران به غرب خواهد شد
غنی سازی اورانیوم به دو دلیل به محلی برای منازعه تبدیل شده است. اول این که صنعت نیروی هستهای صلحآمیز ایران را از نظر اقتصادی تقویت میکند و غنیسازی اورانیوم در داخل کشور، منبع مستقلی از سوخت هستهای برای ایران فراهم میآورد. در صورتی که ایران برای تأمین قدرت رآکتورهای خود به اورانیوم غنیسازی شده غرب وابسته باشد همیشه در مقابل آمریکای متخاصم ناتوان خواهد بود. همچنین نگرانی از این که امنیت در زمینه انرژی در دست یک قدرت خارجی باشد موجب شده تا ترکیه، عربستان سعودی، ویتنام و کره شمالی در مقابل مخالفتهای آمریکا با اجازه دادن به این کشورها برای تولید سوخت هستهای در داخل کشور بدون تحریم شدن پافشاری کنند. با وجود معلق بودن فروش محصولات رآکتوری هستهای آمریکا به نظر میرسد که به خواسته این کشورها احترام گذاشته خواهد شد. تنها خواست ایران است که نادیده گرفته خواهد شد.
* غنیسازی اورانیوم توانایی گسترش سریع سلاحهای هستهای را برای تهران فراهم میکند
دوم اینکه غنیسازی اورانیوم توانایی گسترش سریع سلاحهای هستهای را برای تهران فراهم میکند البته در صورتی که اصلاً ایران مجبور به این کار شود. با توجه به مخالفت خصمانه طولانی مدت واشنگتن با ایرانی مستقل دلایل خوبی برای این مسأله وجود دارد که چرا ایران ممکن است بخواهد ابزار دفاع از خود را تقویت کند. دورویی آمریکا در پشتیبانی از منع گسترش سلاحهای اتمی –البته به صورت انتخابی و گزینشی، چون کسی از اسرائیل نمیخواهد از سلاحهای هستهای خود دست بردارد و آمریکا نیز کوچکترین قصدی برای چشمپوشی از سلاحهای هستهای خود ندارد – نادرستی این کار را نشان میدهد.
* ایران در حال توسعه دارای انرژی، سیاستهای اقتصادی و سیاسی مستقل تهدیدی برای نظم سیاسی مرجح جهان از نظر آمریکاست
بنابراین دلیل مجازات ایران با محرومیتهای جدید و تضعیف کنندهتر این نیست که حکومت ایران یک برنامه مخفیانه ساخت سلاحهای هستهای را دنبال میکند – همانطور که در آمریکا هم کسی چنین اعتقادی ندارد – بلکه به این دلیل است که یک ایران در حال توسعه دارای انرژی، سیاستهای اقتصادی و سیاسی مستقل تهدیدی برای نظم سیاسی مرجح جهان از نظر آمریکاست – نظمی که مطابق آن آمریکا از برتری بلامنازع برخوردار باشد.
* هدف از برتری آمریکا تضمین منافع سودساز طبقه شرکتی و مالی است
با توجه به این که بانکداران، وکلای شرکتی و مدیران ارشد شرکتی سمتهای اصلی را در دولت آمریکا بر عهده دارند و با توجه به اینکه آنها سرمایه و کمکهای مالی برای سازمانهای برتر تدوین سیاست فراهم میکنند می توان نتیجه گرفت که هدف از برتری آمریکا تضمین منافع سودساز طبقه شرکتی و مالی است. این منافع شامل: ایجاد شرایط برای کار با دستمزد پایین، حذف حمایتها از صنعت نوزاد، تحریمهای قیمتگذاری شامل سوبسید اقلام ضروری، توزیع مجدد رو به بالای درآمدها، خصوصیسازی بهداشت و درمان و آموزش و پرورش، کاهش مقررات محیط زیستی و بهداشتی و امنیتی و غیره هستند به عبارت دیگر تمام موارد لازم برای افزایش سودها و همزمان تمام موارد لازم برای ضعیفتر کردن، کوتاهتر کردن، و متزلزلتر کردن زندگی مردم عادی در ایران و در غرب.
* سیاست اقتصادی ایران کاملاً متضاد با اعتقاد نخبگان مالی و شرکتی آمریکاست
سیاست اقتصادی ایران با تأکیدی که بر محدود کردن سرمایهگذاری خارجی و مالکیت خارجی دارد و اتکای آن به مالکیت دولتی صنایع اصلی دارد کاملاً متضاد با اعتقاد نخبگان مالی و شرکتی آمریکاست که وابسته به دسترسی آزاد به فرصتهای منفعت سازی در مقیاس جهانی هستند. این طبقه بانکداران، سرمایهگذاران و غولهای شرکتی بسیار ثروتمند برای تضمین منافع خود در ایران، از طریق تسلط خود بر دولت آمریکا به دنبال سیاست ایجاد بدبختی در میان مردم عادی ایران برای بی ثبات کردن کشورشان و فشار بر رهبرشان برای تبدیل ایران به حکومت قبل از 1979 به عنوان ضمیمه سیاست خارجی و اقتصادی آمریکا و منبع فرصتهای پولساز پر منفعت هستند.
* ایران به این دلیل با تحریم مواجه میشود که خود مختاری آن تهدیدی برای تسلط نامحدود مالی و شرکتی غرب در خاورمیانه است
بربریت آمریکا – که پشت دروغهایی درباره نیاز به حفاظت از اسرائیل در برابر یک تهدید وجودی از سوی ایرانی که "متهم است" به ساخت مخفیانه سلاحهای هستهای مخفی شده – اینگونه آشکار میشود: ایران فقیر شده و با تهدید نابودی فیزیکی مواجه میشود نه به این علت که ایران تهدیدی متجاوزانه به امنیت فیزیکی هر کشوری است بلکه به این دلیل که اصرار ایران بر خود مختاری تهدیدی برای تسلط نامحدود مالی و شرکتی غرب در خاورمیانه است.
نظر شما :