استفان والت در تحلیل موضع آمریکا

آیا غرب برای مذاکره با ایران جدی است؟

۲۵ فروردین ۱۳۹۱ | ۱۹:۴۸ کد : ۱۸۹۹۸۴۰ ترجمه برگزیده
حدس و گمان های زیادی در این مورد وجود دارد اما از نگاه من رویکرد کنونی راهی مناسب برای تخریب مذاکرات، پیش از آغاز آن است.
آیا غرب برای مذاکره با ایران جدی است؟

دیپلماسی ایرانی: در آستانه مذاکرات هسته ای بین ایران و گروه 1+5، استفان والت، مقاله ای را به رشته تحریر درآورده و در آن این پرسش را مطرح کرده که آیا غرب در گفت و گو با ایران جدی است یا خیر.

آنچه در زیر می خوانید متن مقاله والت  در نشریه فارین پالیسی  است:

من هنوز متوجه نشده ام که دولت اوباما در مورد ایران چگونه فکر می کند. و نمی توانم بگویم که دولت آمریکا نسبت به من در مورد ایران گیج تر است. اجازه بدهید توضیح بدهم.

نخستین قطعه پازل ستونی در روزنامه واشینگتن پست است که دیوید اگناتیوس هفته گذشته آن را نوشته بود. در این مقاله گزارش داده شده که رئیس جمهور آمریکا به رهبر ایران پیغام داده است که کشورش با برنامه های هسته ای صلح آمیز ایران موافقت می کند البته در صورتی که جمهوری اسلامی به دنبال تولید سلاح هسته ای نباشد. این مقاله به طور روشن بر مبنای اظهارات منابع داخلی در دولت تنظیم شده بود و هدف از آن ارسال این پیام بود که دیپلماسی کارآمد بوده و لزومی برای استفاده از گزینه نظامی وجود ندارد. در موضعی مشابه، هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا در گفت و گوی سوم آوریل خود با شبکه خبری ای بی سی اعلام کرد که اوباما در ملاقات با مقامات اسرائیلی تاکید کرده که اقدام نظامی یکجانبه آنها علیه ایران به نفع هیچ کس نیست و به نفع همه است که در حال حاضر روند دیپلماتیک دنبال شود .

این اخبار خوبی به نظر می رسد اما روز یکشنبه، روزنامه نیویورک تایمز، موضع غرب برای مذاکره هسته ای با ایران را روشن کرد. این گزارش نیز مانند مقاله ایگناتیوس بر مبنای درز اخبار از سوی منابع ناشناس تنظیم شده بود. در این گزارش آمده بود که آمریکا و متحدان اروپایی اش از ایران می خواهند به سرعت تاسیسات فوردو را تعطیل کرده و آن را برچیند. البته در بخش دیگری از این گزارش تاکید شده بود که اولویت نخست با متوقف کردن برنامه های غنی سازی 20 درصدی در ایران است چرا که این برنامه ها می تواند روند دستیابی ایران به سلاح هسته ای را تسهیل کند. از سوی دیگر تامی ویتور، سخنگوی شورای امنیت سازمان ملل نیز در همین مقاله اعلام کرده بود که موضع غرب شفاف است و ایران باید طبق تعهدات بین المللی و قطعنامه های شورای امنیت، تمامی برنامه های غنی سازی خود را متوقف کند.

اما این همان نقطه ای است که من در مورد آن گیج شده ام. می توانم متوجه شوم که چرا گروه 1+5 می خواهد ایران با این درخواست ها موافقت کند، همانگونه که من امیدوارم بیل گیتس برای من چک های میلیارد دلاری بنویسد. اما انتظار ندارم که هیچ یک از طرف ها این اقدام را انجام دهند، چرا که آمریکا و متحدان اروپایی اش هنوز به این نتیجه نرسیده اند که این درخواست ها می تواند رویکرد مناسبی برای آغاز مذاکرات باشد. در واقع، موضع آنها از دیدگاه من موضعی برای آغاز نکردن مذاکره است و به نظر می رسد بیش از کمک به پیشرفت مذاکرات، در راه آن مانع تراشی کند.

به یاد داشته باشید که ایران میلیون ها دلار در حفاظت از تاسیسات هسته ای زیرزمینی خود هزینه کرده است تا آنها را از تهدید حمله های نظامی پیشگیرانه در امان قرار دهد. اینکه در حال حاضر جمهوری اسلامی با تعطیل کردن این سایت موافقت کند، وجهه ایران را به شدت تضعیف می کند و به نظر نمی رسد ایرانیان ملی گرا با آن موافقت کنند. علاوه بر این در صورتی که هدف ایران در اختیار داشتن سلاح هسته ای نباشد و تنها بخواهد به تکنولوژی تولید سلاح دست یابد، آنگاه به نظر نمی رسد که به درخواست ها در خصوص ذخایر اورانیوم 20 درصد غنی شده رضایت بدهد، مگر اینکه انگیزه و کششی قوی در این زمینه ایجاد شود .

این در حالی است که در مقاله نیویورک تایمز به نقل از مقامات آمریکایی آمده که در مورد واکنش تهران به درخواست ها در جریان نخستین نشست، ایده ای وجود ندارد. البته به عقیده من این واکنش قابل پیش بینی است و ایرانیان این درخواست را رد خواهند کرد.

به همین دلیل است که من گیج شده ام. اگر شما دولت اوباما باشید، آخرین چیزی که می خواهید ، جنگ است. به خصوص پیش از انتخابات ریاست جمهوری در ماه نوامبر و البته به طور کلی. این برای آمریکا به انداز کافی بد است که تحریم ایران بهای هر لیتر بنزین را حدود 25 سنت افزایش داده است. در مورد ایران باید روند دیپلماتیک را دنبال کرد و تلاش های جامعی به عمل آورد تا مصالحه ای قابل پذیرش بین دو طرف حاصل شود. اما چرا باید مذاکرات را با درخواستی آغاز کرد که ایران به احتمال زیاد با آن مخالفت خواهد کرد؟

تنها دستاورد این موضع این است که ایران اطمینان بیشتری پیدا می کند که آمریکا و متحدان اروپایی اش برای مذاکره جدی نیستند و بهانه دیگری به دست تندرو ها می دهند که بر طبل جنگ علیه ایران می کوبند. در صورتی که آمریکا و اروپا موضع خود را در مورد سایت فوردو تعدیل کنند، جمهوریخواهان آمریکایی، اوباما را به دلجویی از ایران متهم کرده و تندرو ها بار دیگر سودای جنگ علیه ایران را سر می دهند.

یه عقیده من این امکان وجود دارد که نگاه نافذ تری در این مرحله وجود داشته باشد. شاید موضع واقعی گروه 1+5 توجیه پذیر تر از موضع کنونی باشد و تمامی اخبار هایی که اخیرا منتشر شده به دست فراموشی سپرده شوند. احتمالا مقامات ایران نیز فشار را احساس کرده و با رویی گشاده تر وارد مذاکرات می شوند. شاید هم این یک توافق ضمنی بین آمریکا و اسرائیل باشد به این معنی که اسرائیل در جهت حمله به ایران حرکت نکند و آمریکا نیز تا جای ممکن موضعی تند علیه ایران اتخاذ کند که در عین حال گزینه ها را نیز برای آینده باز می گذارد. احتمالا درخواست تعطیلی فوردو تنها یک اهرم معامله ای است و در واقع در خصوص غنی سازی 20 درصدی توافق خواهد شد.

حدس و گمان های زیادی در این مورد وجود دارد اما از نگاه من رویکرد کنونی راهی مناسب برای تخریب  مذاکرات، پیش از آغاز آن است.

ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی / 10

 

نظر شما :