سوریه از مخالفان آل سعود استقبال می کند
مقابله به مثل از نوع سوری
طی روزهای اخیر سوریه برای نخستین بار موضعی متفاوت نسبت به عربستان بروز داد. تلویزیون رسمی سوریه از مخالفان رژیم عربستان دعوت کرد تا در یک برنامه تلویزیونی شرکت کرده و نظرات خود را اعلام کنند. دیپلماسی ایرانی این تغییر نگرش سوریه نسبت به عربستان و تاثیر آن بر روند تحولات سوریه را در گفت و گو با دکتر مسعود اسداللهی مورد بررسی قرار داد:
در خبرها آمده بود که رسانه های رسمی سوریه برای اولین بار از مخالفان سعودی دعوت کرده و نظرات آن ها را پوشش داده است. این اقدام را چگونه ارزیابی می کنید؟
در خصوص این خبر که برای اولین بار رسانه های رسمی سوریه میزبان شخصیت های مخالف نظام عربستان سعودی بوده اند و برای اولین بار در این نوع برنامه ها از چنین چهره هایی استفاده شده و از طریق رسانه های رسمی سوریه علیه عربستان صحبت کرده اند، نشان دهنده یک تحول مهم در سیاست خارجی کشور سوریه است. دولت سوریه همواره تلاش کرده است که در مقابل جهان عرب به خصوص کشورهای مطرحی چون عربستان سعودی و مصر، موضع گیری علنی نداشته باشد. در بحران های متفاوتی که در چند دهه اخیر در منطقه وجود داشته، چه در زمان حکومت حافظ اسد و چه در دوره بشار اسد، سوریه تلاش کرده است که موضع تقابلی با کشورهای عربی نداشته باشد. حتی در زمان جنگ تحمیلی صدام علیه ایران که حافظ اسد از ایران حمایت می کرد و موضعی کاملا متضاد با موضع مصر و عربستان دیگر کشورهای عربی داشت، سوریه هیچ گاه اجازه نمی داد که روابط سوریه با این کشورها دچار تنش شود. این جزء سیاست های ثابت سوریه بود که جایگاه خود را در جهان عرب به عنوان یک کشور تاثیر گذار و یکی از کشورهای موسس اتحادیه عرب حفظ کند. بنابراین تا کنون سیاست سوریه این بوده است که جایگاه این کشور را در آن چه به عنوان وطن عربی از آن نام برده می شد حفظ کند.
به همین دلیل در هر نوع تنش و بحرانی دولت سوریه سعی در مدیریت بحران داشت و هیچ گاه پل های پشت سر خود را خراب نمی کرد. این نگرش همان طور که اشاره شد در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و نیز در بحران لبنان در دهه 80 و بعد از آن مشاهده می شود. حتی بعد از آن که رفیق حریری در لبنان ترور شد، با توجه به جایگاه و چهره رفیق حریری به عنوان یک مهره نزدیک به عربستان، سوریه سعی کرد ملاحظات عربستان را رعایت کند و نگذارد که این نوع بحران ها در روابط سوریه و عربستان تاثیر گذارد.
دربحران یک ساله اخیر در سوریه شاهد آن بودیم که عربستان و قطر و چند کشور عربی دیگر به خصوص در حوزه خلیج فارس، از خط قرمز ها عبور کرده و به صورت کاملا آشکار و علنی و گستاخانه علیه نظام سوریه نه تنها موضع گیری سیاسی کردند بلکه عملا به صحنه آمدند و با کمک مالی به مخالفین و تسلیح آن ها و حمایت از آن ها در محافل منطقه ای و بین المللی، شمشیر علیه نظام سوریه را از رو بستند. جالب این جاست که در همین یک سال هم رسانه های رسمی سوریه لبه حملات را علیه عربستان و حتی علیه قطر تنظیم نمی کردند. بلکه سعی می کردند به صورت عمومی انتقادات خود را مطرح کنند بدون این که اسمی از عربستان یا قطر بیاورند. ولی در یکی دو ماه اخیر کار به جایی رسید که به تدریج لحن تبلیغات رسمی دولت سوریه علیه این نوع فعالیت های عربستان و قطر و چند کشور دیگر تندتر شد. ابتدا انتقادات به صورت گله آمیز مطرح کردند.
اما به نظر می رسد به تدریج بر دامنه این انتقادات گسترده شده است. البته باید حجم این حضور مخالفان عربستان سعودی در رسانه های سوریه را سنجید و دید محتوای این حضور چگونه بوده است اما در هر حدی هم که باشد نشان دهنده این است که اولا نظام سوریه تصمیم گرفته است که سیاست سنتی خود را کنار گذارد و با توجه به حجم توطئه ای که قطر و عربستان علیه سوریه تنظیم می کنند، سیاست خود را تغییر دهد و مقابله به مثل نماید. نه به این معنا که سوریه مخالفین دولت عربستان را تسلیح کند اما به طریقی انزجار خود را از سیاست های عربستان و قطر نشان دهد. ثانیا نظام سوریه احساس می کند که از بحران نظامی و امنیتی با موفقیت عبور کرده و حالا که خیالش از این مسئله راحت شده، به نوعی با آن سیاست ها مقابله به مثل نماید. متاسفانه دولت هایی مثل قطر و عربستان به رغم ناکامی هایی که در توطئه علیه دولت سوریه داشتند، حاضر نیستند کوتاه آیند و می بینیم که تحریک رسانه ای خود را ادامه می دهند.
به نظر می رسد این که دولت سوریه تصور می کند بحران را پشت سر گذاشته با ارائه طرح کوفی عنان مرتبط باشد. این رویکرد جدید سوریه نسبت به عربستان، نمی تواند در پیشرفت مدیریت بحران خلل ایجاد کند؟
طرحی که آقای عنان ارائه کرده است به این معنا نیست که او نقشی در حل بحران داشته است. در واقع بحران چون حل شده، طرح آقای کوفی عنان مطرح شده است. چون مخالفین نشان داده اند که ضعیف تر از آن هستند که بتوانند نظام اسد را ساقط کنند و نیز در بین آن ها تفرقه وجود دارد و اختلافات میان معارضه داخل و خارج بسیار زیاد است و در صحنه بین المللی نیز اجماع نظری که در بحث لیبی وجود داشت در بحث سوریه ایجاد نشد و نیز روسیه و چین مواضع قوی ای در حمایت از سوریه اتخاذ کردند، هم چنین مواضع کشورهای عضو گروه بریکس یعنی برزیل، روسیه، چین، هند و افریقای جنوبی، باعث شد که جبهه مخالف به این نتیجه برسد که نظام سوریه به این راحتی ها سرنگون نمی شود و اساسا وضعیت نظام سوریه قابل مقایسه با نظام مبارک، بن علی، قذافی و حتی علی عبدالله صالح نیست. طرح کوفی عنان به این دلیل مطرح است که بقیه طرح های مخالفان با شکست رو به رو شده است.
بنابراین این موضع گیری دولت سوریه نیز نمی تواند تاثیری در روند مدیریت بحران داشته باشد؟
البته دولت سوریه اعلام کرده است که با آقای کوفی عنان همکاری می کند اما شرایطی برای این کار دارد. به این معنا که دولت سوریه از موضع قدرت با این طرح تعامل می کند نه از موضع ضعف. به این معنا نیست که آقای کوفی عنان یا دیگران بتوانند شرایط خود را به نظام سوریه دیکته کنند. مثلا در کنفرانسی که در استانبول با نام دوستان سوریه برگزار شد، به صراحت اعلام شد که آقای کوفی عنان باید یک سقف زمانی برای دولت سوریه تعیین کند که در این سقف زمانی تمام فعالیت های نظامی متوقف شود. دولت سوریه این را نپذیرفت و در نهایت نیز نظر سوریه اعمال شد. کوفی عنان نماینده مشترک سازمان ملل و اتحادیه عرب است اما نظام سوریه اعلام کرد که ما هیچ گونه تعاملی با اتحادیه عرب نداریم و کوفی عنان هم اگر می خواهد وارد سوریه شود صرفا به عنوان نماینده سازمان ملل به رسمیت شناخته خواهد شد و این مسئله مورد قبول کوفی عنان قرار گرفت.
بنابراین به نظر می رسد دولت سوریه در حال حاضر در موضع قدرت است و در حال تحمیل شرایط و نظرات خود بر طرف مقابل است. این طور نیست که در موضع ضعف باشد که مجبور باشد نظرات طرف مقابل را تامین کند. به همین دلیل خود مخالفین هم از طرح آقای کوفی عنان چندان راضی نیستند. چون می بینند که در طرح آقای کوفی عنان دو طرف به طور مساوی مسئولیت دارند. در صورتی که در طرح ها و قطعنامه های قبلی دولت سوریه به تنهایی محکوم بود. اما سیر حوادث و واقعیت های صحنه باعث شد که در صحنه بین المللی عقب نشینی صورت گیرد و الان آقای کوفی عنان با این موضع پیش می رود که دو طرف مسئولیت مشترکی در این بحران دارند و باید با هم مذاکره کنند. در صورتی که در چند ماه اخیر همواره امریکایی ها، فرانسوی ها و کشورهای عربی اعلام می کردند که بشار اسد مشروعیت خود را از دست داده و دیگر نماینده مردم سوریه نیست و باید کناره گیری کند. الان اوضاع برعکس شده است. نظامی که تا دیروز اعلام می شد که مشروعیت خود را از دست داده است، طرف مذاکرات می دانند.
یکی از شرایطی که دولت سوریه دارد این است که مخالفان باید در دمشق حاضر شوند تا مذاکرات در این منطقه انجام بگیرد و دولت سوریه حاضر نیست در خارج از این کشور با مخالفان مذاکره ای داشته باشد. همه این مسائل نشان می دهد که آقای بشار اسد و نظام سوریه اعتماد به نفس زیادی پیدا کرده اند و احساس می کنند که نقطه اوج بحران را پشت سر گذاشته اند و مخالفان در حالت انفعال به سر می برند.
برخی معتقد بودند که طرح کوفی عنان در نهایت منجر به رفتن بشار اسد می شود. با توجه به صحبت های شما، این احتمال منتفی است؟
کوفی عنان اصلا بحث کناره گیری بشار اسد را در طرح خود مطرح نکرده است. روس ها هم به صراحت موضع گیری کرده اند و گفته اند که اساسا صحبت از کناره گیری بشار اسد یک صحبت غیرواقع بینانه است. این درخواستی است که مخالفان از کوفی عنان دارند. با این که مخالفان با توجه به اختلافات درونی در ضعیف ترین حالت خود قرار دارند، سقف خواسته های خود را بسیار بالا مطرح کرده اند. طرح کوفی عنان مشتمل بر توقف عملیات نظامی، خروج ارتش سوریه از شهرها و مذاکره دو طرف است. لذا این از آرزو های مخالفان است و نه طرح آقای عنان.
اگر نکته ای لازم می دانید اضافه بفرمایید؟
وضعیت یک سال اخیر نشان داد آن چه در سوریه می گذرد یک انقلاب مردمی نبوده، بر خلاف آن چه تصویر می شد. درست است که نظام سوریه اشکالات زیادی داشته و دارد اما در حال حاضر ثابت شده است که نظام سوریه حداقل از حمایت پنجاه درصد از مردم سوریه برخوردار است. با نظامی که نیمی از مردم را همراه خود دارد نمی توان مانند نظام قذافی یا بن علی یا مبارک برخورد کرد. به همین دلیل شاهد آن بودیم که مخالفین در سوریه از روزهای اول دست به سلاح بردند و این بزرگترین اشتباه استراتژیک مخالفین بود. معارضان سوری را با معارضان بحرینی مقایسه کنید؛ در بحرین به رغم این که ظلم بسیار زیادی نسبت به مردم روا داشته شده، به رغم حضور نیروهای خارجی در این کشور، مخالفان در این کشور دست به سلاح نبرده اند. با این که در بحرین بیش از هفتاد درصد مردم شیعه هستند. عمر انقلاب سوریه با انقلاب بحرین مساوی است. اما الان در بحرین مشاهده می کنید که تظاهرات هم چنان ادامه دارد و اگر این سانسور خبری و تحریم بین المللی نبود چه بسا معارضان می توانستند نظام را سرنگون کنند. بنابراین استراتژی مخالفان در بحرین استراتژی کاملا درستی بود. با این که مورد خشونت واقع شدند، اما دست به خشونت نزدند. در حالی که در سوریه مخالفان از همان روزهای اول به دلیل نفوذ گروه های سلفی وهابی دست به سلاح بردند و همین مسئله به ضرر آن ها تمام شد. چون در یک مبارزه مسلحانه قطعا این ها توانایی مقابله با نظام و دولت و ارتش سوریه را نداشتند.
منبع: تحریریه دیپلماسی ایرانی/12
نظر شما :