کره شمالی به کدام سو می رود؟

چین الگویی تمام عیار برای پیونگ یانگ

۱۵ فروردین ۱۳۹۱ | ۱۳:۳۵ کد : ۱۸۹۹۵۱۳ آسیا و آفریقا
اسماعیل بشری، کارشناس مسائل شبه در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی به مهم ترین تحولات کره شمالی در سال گذشته می پردازد و معتقد است احتمال حرکت رهبر جدید کره شمالی به نوعی اصلاحات از بالا وجود دارد.
چین الگویی تمام عیار برای پیونگ یانگ
دیپلماسی ایرانی: روز دوشنبه 19 دسامبر 2011 مجری زن تلویزیون دولتی کره شمالی در حالی که گریه می کرد خبری را منتشر کرد که به سرعت به خبر اول رسانه های جهان تبدیل شد. او اعلام کرد که «کیم جونگ ایل» رهبر 69 ساله کره شمالی که از سال ۱۹۹۴ رهبری این کشور را در دست داشت، ‌به دلیل کار و فعالیت زیاد جسمی و فکری درگذشته است.

این تغییر در ظاهر می توانست نقطه عطفی برای این کشور محسوب شود. چرا که در شرایط عادی این انتظار وجود دارد که وقتی رهبری جوان در یک کشور بر سر کار می آید حتما تغییراتی در کادر رهبری کشور ایجاد می کند، مسئولانی را عوض می کند و در نهایت تحولی را بنیاد می گذارد.

 مرگ کیم جونگ ایل با وجود این که قابل انتظار بود به هر حال تاحدی غیر مترقبه نیز محسوب می شد. چرا که «کیم جونگ اون» پسر کوچک او از سال 2010 یعنی کمتر از دو سال قبل برای جانشینی پدر در نظر گرفته شده بود و هنوز آمادگی و تجربه کافی برای اداره کشوری که درگیر بحران های بین المللی و مشکلات اقتصادی بوده است نداشت. بر این اساس به نظر می رسد در کوتاه مدت همچنان همان نهادهای قدیمی حزب کارگران کره خط دهنده اصلی سیاست های داخلی و بین المللی کره به رهبر جدید خواهند بود. بنابراین مرگ کیم جونگ ایل را نمی توان به عنوان نقطه عطف در نظر گرفت.

 ولی اگر گفتگوهایی که بین آمریکا و کره شمالی شروع شده است و تا حدودی به نظر می رسد که به توافقاتی هم دست یافته اند ادامه یابد ممکن است به عنوان نقطه عطفی محسوب شود. بر اساس این گفتگو ها قرار است کره شمالی از فعالیت های هسته ای فاصله بگیرد و آمریکا و دیگر متحدینش قول داده اند به کره شمالی کمک های غذایی کنند. البته بعد از این که به توافقاتی در این زمینه رسیدند در زمینه نحوه تقسیم مواد غذایی که به دست مقامات کره شمالی می رسد  آمریکاییها بحث هایی داشته اند که چندان مقبول مقامات کره شمالی قرار نگرفته است. مقامات آمریکایی معتقدند که این مواد غذایی باید تحت نظارت آنها بین مردم توزیع شود چرا که رده های بالای حکومتی کره شمالی اطمینانی نیست. آنها صحبت از فساد حکومتی می کنند و می گویند که ممکن است این مواد غذایی که به کره شمالی ارسال می شود به طور کامل به دست مردم عادی نرسد و بر این اساس اختلافات این توافق تا حدی دچار مشکل شد ولی باز هم دو طرف مشغول مذاکره هستند و به نظر می رسد که این کج دار و مریز رفتار کردن ادامه خواهد داشت.  

با این وجود به نظر نمی رسد که کره شمالی در وضعیتی باشد که همانند دفعات گذشته خیلی با وروق بازی فعالیت های هسته ای خود بازی کند. چرا که این کشور نیازهای اقتصادی شدیدی دارد و به طور جدی به مواد غذایی و دارویی نیازمند است. بر این اساس می توان انتظار داشت که کم کم این رهبر جدید دست به تحولاتی در آینده بزند و مسیر جدیدی را بپیماید. چندی پیش تعدادی تصاویر از رهبر جدید کره شمالی منتشر شده بود که نوع برخورد او با مردم را نشان می داد. کسانی که عکس ها را تفسیر کرده بودند معتقد بودند که نوع برخورد رهبر جدید کره شمالی شبیه پدربزرگ او است نه پدرش. پدر بزرگ او،‌ کیم ایل سونگ، بنیانگذار کره شمالی، نیزاز محبوبیت زیادی بین مردم  برخوردار بود. به نظر می رسد رهبرجدید کره شمالی نیزیک سری از رفتارها و اقدامات پدربزرگ خود را الگوی خود قرار داده است. اگر این گونه باشد و به این نحو پیش رود می توان پیش بینی کرد که رفته رفته می تواند محبوبیتی بین مردم به دست آورد و سپس دست به تغییراتی در کره شمالی بزند.نباید فراموش کرد که او سالهایی را در سوئیس و در محیط هایی بازتری از کره شمالی زندگی کرده است.

به راه افتادن موج تحولات دموکراتیک در خاورمیانه و انجام تحولات دموکراتیک در کشوری مثل برمه این سوال را ایجاد کرد که آیا امکان تحولات دموکراتیک در کره شمالی هم وجود دارد؟ یک تفاوت جدی برمه با کره شمال این است که در برمه اپوزیسیونی فعال بوده و آنگ سان سوچی،‌ رهبر مخالفان برمه پس از پیروزی در انتخابات عمومی سال ۱۹۹۰ در حصر خانگی بسر برده است و سالها به عنوان یک منتقد قدرتمند دولت در این کشور حضور داشته است. دریافت جایزه صلح نوبل در سال 1991 او را به یک شخصیت جهانی تبدیل کرد. در نتیجه وقتی تحولاتی در برمه صورت گرفت آنگ سان سوچی شروع به فعالیت کرد. اما در کره شمالی هیچ نشانی از وجود یک اپوزیسیون دیده نمی شود.

در این مورد،‌می توان گفت نقش چین بسیار مهم است چون هم مرز کره شمالی است و به هیچ وجه اجازه نمی دهد همانند جاهای دیگر تحرکاتی رخ دهد و یا تحرکات از میزانی جلوتر رود چون به هر حال برای چین مهم است که کره شمالی کشور دوستی برای او بماند و حیات خلوت خود را در شبه جزیره کره از دست ندهد. به هر حال همه این مسائل تاثیرگذار خواهد بود تا در کودتاه مدت شاهد تحولاتی از جنس تحولاتی که در خاورمیانه به وقوع پیوست در کره شمالی نباشیم. در مقابل احتمالا اصلاحات از رده های بالا حکومتی وجود دارد. یعنی احتمال دارد که یک  الگوبرداری از اصلاحات چین انجام شود که هم حکومت کمونیستی تداوم یابد و هم این که برای مردم رفاه بیشتری ایجاد شود و اقتصاد بازار آزاد را بپذیرد و تحولاتی از این دست در این کشور صورت پذیرد. بنابراین می توان گفت بیشترین احتمالی که می توان در کره شمالی انتظار داشت این است که تحولات  آن را به سمت الگوی چین ببرد نه الگویی که در خاورمیانه در جریان است.

نظر شما :