مسکو در دمشق تغییر مسیر نداد

روس ها در تقلای کنترل بحران در سوریه

۲۹ اسفند ۱۳۹۰ | ۱۳:۴۲ کد : ۱۸۹۸۹۷۸ گفتگو
گفتاری از جهانگیر کرمی، استاد دانشگاه و تحلیل‌گر مسایل روسیه، در خصوص تعبیر رسانه های غربی از چرخش در سیاست مسکو در قبال دمشق
روس ها در تقلای کنترل بحران در سوریه
دیپلماسی ایرانی: روسیه و چین دست غرب و اعراب در سوریه را بسته اند. از هشدارهای شفاهی در خصوص عدم حمایت از حمله نظامی به سوریه تا دندان نشان دادن های عملی که وتو قطعنامه ها علیه سوریه در شورای امنیت را رقم زد. اعراب دست در دست غرب و ترکیه سودای بیرون راندن بشار اسد از دمشق را در سر دارند و این در حالیست که دواتمردان در پکن و مسکو نسبت به فردای سوریه پس از بشار و به روی کار آمدن افراطیونی که هیچ نشانه ای از خط و مشی سیاسی آنها در دست نیست، نگرانند. سرگئی لاوروف اخیرا به نشست اعراب در مصر دعوت شد تا رودررو با مخالفان استراتژی های روسیه در سوریه گفتگو کند. سخنان نماینده روسیه در این پرونده که از طرحی برای به آرامش رسیدن سوریه حمایت کرده بود از سوی رسانه های غربی به چرخش سیاست مسکو در قبال دمشق و احتمال همراهی روس ها با غربی ها و اعراب در مواجهه با بشار اسد تعبیر شد. دیپلماسی ایرانی در این خصوص نظر جهانگیر کرمی استاد دانشگاه و تحلیل‌گر مسائل روسیه را جویا شد که متن گفتار وی در این خصوص به شرح زیر است:

تداوم و نه چرخش سیاست های روسیه

 

به باور من نمی‌توان گفت که چرخش یا نرمشی در سیاست خارجی روسیه نسبت به موضوع سوریه صورت گرفته است. به دلیل آنکه بارها از سوی مقامات روسی بیان شده بود که اقدامات آنها در شورای امنیت و وتوی قطعنامه امریکا و اتحادیه اروپا لزوما به معنای حمایت از حکومت بشاراسد نیست و یا در موارد دیگری اظهاراتی شبیه به این که ما اتحاد و پیمانی با هیچ حکومتی نداریم، از روسیه شنیده‌ایم. بنابراین با توجه به این  اظهارات و خط کلی سیاست روسیه، شاید بتوان گفت که نه یک چرخش بلکه به نوعی تداوم است. به دلیل آنکه دولت روسیه از همان ابتدای بحران سوریه بارها تاکید کرده بود که روسیه طرفدار حل و فصل مسالمت‌آمیز بحران سوریه و طرفدار گفتگوی طرفین و انجام اصلاحات است. بنابراین ورود به گفتگو با اتحادیه عرب نیز به معنای تداوم همان خط مشی است.

اگر این گفتگوها انجام شود و به نتیجه برسد با آنچه که امریکایی‌ها از طریق شورای امنیت دنبال می‌کردند، فاصله زیادی دارد. امریکایی‌ها در شورای امنیت به دنبال به رسمیت شناختن مخالفان و در عین حال مداخله در امور داخلی سوریه و فشار بر حکومت و نادیده گرفتن حاکمیت ملی سوریه بودند و به عبارت دیگر خواستار مسیری بودند که در نهایت به سرنگونی حکومت، مداخله نظامی ناتو و اقدامات نظامی شبیه لیبی منجر می‌شد روسیه نیز در شورای امنیت مخالف این بود که از طریق شورای امنیت اقدامات نظامی تصویب شود و یا فرایندی آغاز شود که در نهایت به اقدام نظامی علیه حکومت‌های مستقل منجر شود.

آنچه که امروزه اتفاق می‌افتد کاملا برخلاف این است. گفتگو با طرف‌های مخالف حکومت و رسیدن به توافقاتی در این مورد و حل و فصل این موضوع به شکل مسالمت‌آمیز آن چیزی است که طبیعتا هدف روسیه از توصیه به این اقدمات و پیوستن به روندی است که بیشتر جلوگیری از دخالت نظامی غرب و خارج کردن موضوع سوریه از دستور کار شورای امنیت سازمان ملل متحد است.  به نظر می‌رسد امروزه بیانیه‌ها و اقدامات اتحادیه عرب و سازمان ملل متحد ماهیت غیرنظامی دارد. قطعنامه‌های آنها جنبه توصیه‌ای و مشورتی دارد و برخلاف قطعنامه‌های شورای امنیت است که در چارچوب فصل هفتم صادر می‌شود و معمولا جنبه الزامی و تصمیمی دارد.

به باور من اقدام روسیه نیز نشان می‌دهد که آنها نیز به دنبال حل و فصل بحران است، اما بر موضع اصلی خودش که مخالفت با اقدام نظامی و مداخله نظامی و ورود نیروهای ناتو و غرب به سوریه است، همچنان پافشاری کرده و همان مسیر را ادامه می‌دهد.

 

نقش طلایی روسیه در سوریه

 

اینکه تدام خشونت‌ها در برخی نقاط سوریه را مرتبط با اقدام روسیه و چین در مخالفت با قطعنامه شورای امنیت بدانیم، استدلال ضعیفی است. به دلیل آنکه اگر مسیری که غرب یا عربستان، ترکیه و امریکا در مساله سوریه پیگیری می‌کردند، پیش می‌رفت و قطعنامه تصویب می‌شد، مسیر حل بحران سوریه به سرنوشت لیبی منتهی می‌شد. در آن صورت جنگ داخلی گسترده،بحران نظامی و درگیری و بمباران و خسارت‌ها برای دو طرف از جمله ملت سوریه را به دنبال داشت. بنابراین نمی‌توان گفت وتوی روسیه و چین سبب ادامه‌دار شدن خشونت‌ها در سوریه شده است. ضمن آنکه خشونت‌ها در سوریه گسترده نشده و به شکل محدودی است که دولت هم در حال کنترل آن است.

 مسیری که از طریق گفتگو و مذاکره دنبال شود، ‌مسیری است که دولت سوریه هم مخالف نیست و در دو روز گذشته نیز دولت سوریه اعلام کرد که خواهان مذاکره و گفتگوست و مسیر قانونی اصلاح نظام سیاسی و روند سیاسی در سوریه را قبول دارد، اما مخالفان باید خلع سلاح شوند. به معنای دیگر نمی‌شود همزمان اسلحه در دست مخالفین باشد و دست به کشتار بزنند و در همان زمان هم دردمشق به پای میز مذاکره رفته و گفتگو کنند. به نظر این مساله موضوع مهمی است که باید در نظر گرفته شود. این همان مسیری است که روسیه پیشنهاد کرده و برخی از کشورهای عربی که خواستار خشونت نیستند نیز به این مسیر اعتقاد دارند. به نظر می‌رسد که در منطقه و برای دولت و ملت و حتی مخالفین در سوریه نیز می‌تواند موثرتر باشد، به نسبت مسیری که غرب؛ ترکیه و عربستان پیشنهاد می‌کنند که نتایج خطرناکی هم برای سوریه و هم در منطقه درپی خواهد داشت.

 

منبع: تحریریه دیپلماسی ایرانی/14 

 

نظر شما :