نفت ایران، انگلستان و تحریم‌های جدید

۱۲ آذر ۱۳۹۰ | ۱۶:۰۳ کد : ۱۸۵۲۶ نگاه ایرانی
یادداشتی از عباس ملکی، دانشیار سیاستگذاری انرژی در دانشگاه صنعتی شریف و معاون سابق وزارت امور خارجه برای دیپلماسی ایرانی.
نفت ایران، انگلستان و تحریم‌های جدید
دیپلماسی ایرانی: این چنین مقدر شده است که ایران با داشتن تنها یک درصد از جمعیت 7 میلیارد نفری جهان، 7 درصد از منابع طبیعی جهان را در اختیار داشته باشد. از آن جمله این ذخائر، 10 درصد ذخائر شناخته شده نفت متعارف یعنی 137 میلیارد بشکه  و 16 درصد از ذخائر ثابت شده گازهای طبیعی یعنی 30 تریلیون متر مکعب است. ایران با تولید حدود 4.2 میلیون بشکه در روز و تولید 138 میلیارد متر مکعب گاز در سال 2010، به ترتیب چهارمین تولید کننده نفت بعد از روسیه، عربستان سعودی و آمریکا و چهارمین تولید کننده گاز بعد از روسیه، آمریکا و کاناداست. با توجه به مصرف داخلی بالا، مقدار 2.5 میلیون بشکه نفت در روز و 15 میلیارد مترمکعب گاز طبیعی برای صادرات باقی می‌ماند. بنابراین در تولید کلی نفت جهانی که حدود 82 میلیون بشکه در روز و گاز طبیعی که حدود 3193 میلیارد متر مکعب است، سهم صادرات ایران به ترتیب 5.5 درصد برای نفت و 0.5 درصد برای گاز است. این در حالی ست که سهم نفت و گاز از کل انرژی مصرفی جهان، 60 درصد است و انرژی‌های نو در حال بیشتر کردن درصد مشارکت خود در جدول انرژی‌های اولیه هستند. با این مقدمه چند نکته را خاطر نشان می‌سازم:

1-   در عین حال که هنوز برای بشر به قطعیت مشخص نیست که چرا قیمت نفت به یک باره افزایش پیدا میکند، اما رویه گذشته نشان داده است که قیمت نفت خام نسبت به تحولات سیاسی حساس است. به خصوص تحولات سیاسی در کشورهای تولید کننده نفت و از همه مهتر در خاورمیانه تاثیر به سزایی در قیمت نفت دارند. اکنون با روند حوادث در کشورهایی مانند لیبی، مصر، یمن، سوریه، کویت و عربستان سعودی، بالا رفتن قیمت نفت با برون یابی و استنتاج از تجربیات گذشته را ممکن می‌سازد. از طرف دیگر افزایش قیمت نفت در حال حاضر به دلیل رکود اقتصادی اروپا و کم بودن رشد اقتصادی آمریکا کمتر حدس زده می‌شود. هر چند که رشد اقتصادی کشورهایی مانند مجموعه چین، هند، روسیه، برزیل و آفریقای جنوبی نیازمند مصرف بیشتر انرژی است.

2-   در عین حال چند موضوع دیگر نیز در کنار تحولات موسوم به بهار عربی مناسب است که مد نظر قرار گیرد. اولین مسئله دخائر فراوان سنگ‌های آغشته به گاز در آمریکاست که همراه با سنگ‌های آغشته به نفت درکانادا هم اکنون بخش وسیعی از تقاضای انرژی در آمریکای شمالی را می‌پوشاند.

3-   فنآوری‌های جدید به شرکت‌های بزرگ این امکان را داده است تا با استفاده از روشهایی مانند فراکینگ برای حفاری در حجم زیاد و حفر چاه‌های افقی با فشار آب، ماسه و یا مواد شیمیایی به استحصال درصد بالای گاز محبوس در تاقدیس‌های اعماق زمین دست بزنند. حفر چاه‌های افقی در آبهای عمیق دریاها و استفاده از منابع نفت و گاز بستر دریاهای نزدیک قطب شمال به مقدار عرضه افزوده است.

4-   در سالهای اخیر ونزوئلا با استفاده از فناوریهای نو به ذخائر ثابت شده خود به صورت قابل توجهی افزوده است. در حالیکه در دهه 90 میلادی ذخائر ونزوئلا تنها 60 میلیارد بشکه بود، به لطف کشف نفت‌های فوق سنگین هم اکنون ونزوئلا 211 میلیارد بشکه نفت و یا 15 درصد از ذخائر ثابت شده نفت جهانی را در اختیار دارد. به نظر می‌رسد که این کشور می‌تواند تقاضای مربوط به کاهش عرضه در خاورمیانه را براحتی پر نماید، همانطور که تاکنون نیز شرکت‌های نفت و گاز آمریکایی در این کشور فعالند.

5-   نفت ایران برای همه کشورهای عضو و یا در حال ورود به اروپای متحد در سال 2010چیزی در حدود 500 هزار بشکه در روز بوده است. همچنین گاز طبیعی ایران تنها به ترکیه و ارمنستان صادر می‌شود و در عوض از ترکمنستان ایران وارد می‌کند. از 12 میلیون بشکه در روز مصرف نفت خام اروپا، حدود 3.5 درصد آن از ایران وارد می‌شود. این مقدار برای جایگزینی در حال حاضر توسط نفت عراق و یا در آینده توسط نفت لیبی غیرممکن نیست. حتی بخشی از آن می‌تواند با ازدیاد برداشت از حوزه‌های نفت دریای شمال جبران شود. اما برخی از کشورهای اروپایی مانند ایتالیا، اسپانیا و اتریش بیشتر از بقیه از ایران نفت وارد می‌کنند.. این کشورها به همراه یونان که دارای اقتصاد بیماری است، همچنان مایلند که از ایران واردات خود را ادامه دهند.   

6-   مشتریان عمده نفت ایران اکنون کشورهای آسیایی مانند چین، ژاپن و هند هستند. گرچه نقل و انتقالات مالی ایران با زحمت انجام می‌شود، اما با تلاش ماموران شرکت ملی نفت ایران، به هرحال نفت فروخته می‌شود و مبالغ آن به حساب خزانه واریز می‌شود. به نظر من از ابتدای مراحلی همچون اکتشاف، استخراج، خطوط لوله، بازاریابی، ذخیره سازی، پایانه‌ها، حمل و نقل، تخلیه در بنادر دیگر کشورها، انتقال وجه و بودجه ریزی، پروسه پیچیده و چند لایه ایست که در موارد عادی نیز ممکن است با اشکالاتی روبرو شود. در این فضای پر تنش و فشارهای همه جانبه، بچه‌های نفت و گاز زحمات زیادی را متقبل می‌شوند.

7-   من هنوز از رفتار یکباره انگلستان در مورد تحریم بانک مرکزی ایران و نقل و انتقالات مالی شوکه هستم. ایران و انگلستان از ابتدای ایجاد روابط خود، همیشه اختلاف نظر داشته اند. حتی در قبل از انقلاب اسلامی‌نیز در دوره‌هایی، حکومت ایران رسما انگلستان و دستگاه‌های وابسته به این پادشاهی را مسئول برخی از تحرکات داخلی در ایران می‌دانست و روابط ایران و انگلستان فراز ونشیب خود را داشت. بعد از انقلاب نیز دو بار روابط ایران و انگلستان دستخوش تغییر جدی شد، اما همیشه این لندن بود که تمایل خود را برای باز نگاهداشتن درهایی جهت دسترسی به مقامات و اطلاع از جامعه ایرانی باز می‌گذاشت. دولت ایران نیز همیشه از لندن به عنوان دری بسوی جهان خارج استفاده می‌کرد. انگلستان از این لحاظ در روابط فراآتلانتیکی خود نسبت به آمریکا دست بالا را داشت. این بار به نظر می‌رسد که دولت تازه کار انگلستان تجربه‌های مدفون در پوشه‌های اداره مشترک المنافع و خارجه را به درستی مطالعه نکرده است. گرچه در تهران نیز رفتار افراطی قابل مشاهده است.

8-   نتیجه آنکه، با وضعیت کنونی  نفت و گاز ایران در جهان که مورد اشاره قرار گرفت و همچنین مصرف انرژی در کشور، تولید، مصرف و صادرات ایران باید با استفاده سیاسی از آن همخوانی داشته باشد. جهان به نفت ایران در حد معقولی احتیاج دارد. با اعمال تحریم‌های جدید ایران نفت خود را با تلاش بیشتر می‌تواند بفروشد. ایران و اروپا در طول تاریخ همیشه مکمل یکدیگر بوده اند. به نظر می‌رسد زیان‌های وارده به انگلستان و اروپا بیشتر کیفی است، اگر چه می‌تواند ضررهای کمی‌نیز این حرکت برای ایران داشته باشد.

 

 

نظر شما :