در حرف الگوی ترکی در عمل الگوی ایرانی

۰۵ آبان ۱۳۹۰ | ۱۸:۳۱ کد : ۱۷۴۰۶ آسیا و آفریقا
اگر باراک اوباما از انقلاب های عربی حمایت کرد این را نیز درک کرد که انتخاب نهایی مردم منطقه منطبق با اصول دموکراسی، چیزی مغایر با آن چه غرب می خواهد، خواهد بود؟
در حرف الگوی ترکی در عمل الگوی ایرانی

دیپلماسی ایرانی: انتخابات مجلس موسسان تونس در حالی برگزار شد که در میان بهت بسیاری از ناظران تحولات منطقه، حزب النهضه تونس به رهبری راشد الغنوشی برنده این انتخابات شد. جریانی که در بحبوحه انقلاب تونس خود را حزبی کاملا آزاد و به دور از هر گونه بنیادگرایی اسلامی معرفی کرد و گفت که الگوی خود را حزب عدالت و توسعه و رجب طیب اردوغان، رئیس این حزب برای فعالیت های سیاسی اش می داند. اما بسیاری معتقدند که این حزب که توانست پس از سقوط زین العابدین بن علی، دیکتاتور سابق، سریع تر از هر جریان دیگری خود را بازسازی کند، به تدریج راه دیگری پیش گرفت و الگوی ایران را برای عملکرد خود در نظر بگیرد. الگویی که با توجه به پیروزی این حزب در انتخابات مجلس موسسان ثابت می کند که حداقل برای این حزب بسیار مفید بوده است.

روزنامه القدس العربی، چاپ لندن در یادداشتی به نقل از روزنامه اسرائیلی اسرائیل الیوم، به این موضوع پرداخته و می نویسد: حزب اسلامی النهضه در تونس لازم نبود منتظر بماند تا نتایج انتخابات اعلام شود و پیروزی خود را جشن بگیرد. بر اساس گزارش های اولیه ای که این حزب در ساعات اولیه شمارش آرا منتشر کرد، النهضه توانست دست کم 40 درصد آرای مردم تونس را جذب کند. غنوشی زمانی رهبر تونس شد که بلافاصله پس از رفتن زین العابدین بن علی مردم به جای نام او آزادانه نام غنوشی را بر دیوارهای خیابان های تونس نوشتند. غنوشی امروز قوی ترین مرد تونس جدید است. کسی که از جمال عبدالناصر به نیکی یاد می کند و از مویدان پر و پا قرص امام خمینی بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران است. بنابر این بدیهی است که منتظر نتایج انتخابات مجلس موسسان نباشد تا خود را برنده آن اعلام کند.

در ادامه این یادداشت آمده است: سناریوی بهار عربی از قبل نوشته شده بود. بدین ترتیب که هنگامی که مردم تونس طاغوت را در کشورشان سرنگون کرده و انتخابات آزاد برگزار کردند آن چه واقعا بازگو کننده جامعه است، روشن شد. مردم تونس از سال 1956 تا کنون در هیچ انتخابات آزادی شرکت نکرده بودند و این انتخابات نخستین انتخابات آزاد آنان محسوب می شود. انتخاب آنها یک چیز بسیار ساده است، دین. این رویکرد واقعی مردم تونس است، آنها التزام واقعی به دین فراگیر کشورشان را می خواهند.

نویسنده این یادداشت سپس به تجربه شخصی اش در سفر به تونس چند هفته پس از پیروزی انقلاب در این کشور اشاره می کند و می نویسد: تونس کشور موفقی در ایجاد جامعه متوسط قدرتمند است که در آن زنان بهترین جایگاه اجتماعی را در میان 22 کشور جهان عرب دارند. از سویی به واسطه موقعیت جغرافیایی استثنائی اش در دریای مدیترانه میزبان هزاران توریست عربی است که به کشوری می روند که از لحاظ دیدگاه حکومتی رویکردی لیبرالی دارد. بسیار نکته قابل تاملی است که تنها چند هفته کوتاه پس از انقلاب زنان به اختیار خود حجاب را برگزیدند و بدون این که فشار بیرونی باشد موهای خود را پوشاندند و شمار بسیاری از مردان ریش گذاشتند. اکنون در سراسر تونس مساجد پر از نمازگزاران است و خطیبان بر فراز آن سخنرانی ها می کنند و روز به روز به خیل عظیم نمازگزاران افزوده می شود. هر فریادی که بن علی ممنوع کرده بود اکنون از ته دل بلند می شود.

در ادامه این یادداشت آمده است: انتخابات روز یک شنبه تونس خط پایانی بر نظام وارداتی و تحمیلی تونس بود. هر کس غیر از این بگوید چشم خود را بر حقایق بسته است و اجازه نمی دهد که حقایق به دلش راه یابند. کسانی که می گویند حزب النهضه حزبی معتدل از نمونه ترکی آن است چشم خود را بر حقیقت بسته اند. تنها از یک نظر می توان گفت این حزب معتدل است آن هم در برابر سلفیون که واقعا در برابر آن بسیار معتدل محسوب می شوند. ولی باید حقیقت را از گفته های آنها به خوبی شنید. آنها حرف از الگوی ترکی می زنند ولی از الگوی ایرانی تبعیت می کنند. این حزب به طور مستقیم مورد حمایت همه جانبه ایران و قطر است.

نویسنده این یادداشت در ادامه به لیبی اشاره می کند و می نویسد: حقیقت زمانی روشن می شود که شورای انتقالی در لیبی بر تطبیق احکام شرع اسلامی در کشور تاکید کرد. اظهاراتی که واشنگتن، پاریس و لندن را به شدت شوکه کرد و آنها را نگران حقوق بشر ساخت. باید گفت لیبی به کمک ناتو آزاد شد، اما نه برای این انقلابیون الگوی ترکی را انتخاب کنند بلکه در این جا نیز قرار است با حفظ جایگاه زنان، همانند شعارهایی که در تونس زده می شود، الگوی ایرانی پیاده شود. یعنی باز هم در ظاهر صحبت از الگوی ترکی می شود و در عمل الگوی ایرانی به اجرا در می آید.

نویسنده سپس می نویسد: روز به روز که می گذرد هویت انقلاب های عربی بیشتر نمایان می شوند. اکنون باید از واشنگتن پرسید آیا واقعا کسی پایان این نقشه را خوانده است؟ اگر باراک اوباما از انقلاب های عربی حمایت کرد این را نیز درک کرد که انتخاب نهایی مردم منطقه منطبق با اصول دموکراسی، چیزی مغایر با آن چه غرب می خواهد، خواهد بود؟ آیا کسی در این شکی دارد که سناریوی تونس برای مصر نیز تکرار خواهد شد؟ بدوان دوبریه، اسلام شناسان مشهور اروپایی در توجیه اظهارات رهبران شورای انتقالی لیبی گفت: «اظهارات رهبران جدید لیبی بازگو کننده تنوع قبیله ای و رویکرد محافظه کارانه این رهبران است.» هنوز بسیاری افراد در لیبی هستند که از آنها شناخت نداریم. لازم است این را ما غربی ها درک کنیم مردم این منطقه بر اساس معیارهای ما پیروز می شوند (دموکرسی) ولی انتخابشان چیزی خواهد بود که خود می خواهند نه ما می خواهیم. مشخص نیست آقای اوباما تا کنون این حقیقت را فهمیده است یا خیر؟ جالب تر آن که از 1/1 میلیون واجد شرایطی که در خارج از تونس به سر می برند و 600 هزار نفر آنها در فرانسه هستند بیش از نیمی از آنها به حزب النهضه رای داده اند. این نشان می دهد که تا چه اندازه تاثیرگذاری اروپا بر اندیشه های آنها ناچیز است.    

نویسنده این یادداشت در پایان یادداشت خود را با اشاره به گفت و گویش با یک دیپلمات غربی فعال در کشورهای عربی به پایان می رساند و می نویسد: چندی پیش با یک دیپلمات غربی عالی رتبه که در یکی از کشورهای عربی کار می کند، هم صحبت شدم از او پرسیدم، وضعیت بهار عربی به کجا خواهد رسید، گفت: بد خواهد بود. گفتم و بعد از آن، افزود: و بدتر خواهد شد.  

نظر شما :