چین و روسیه به چه میاندیشند؟
در این خصوص باید گفت یک نگاه، نگاه کلانی است که نسبت به استراتژیهای قدرتهای منطقه وجود دارد و نگاه دیگر، نگاه موضوعی مربوط به فعالیتهای اتمیایران است. باید گفت قسمت دوم تقریبا منتفی است. یعنی ممکن است در بحثهای مربوط به آژانس در قسمتهایی به طور ویژه، خاص و تخصصی هم استناد شود. اما داستان ایران کاملا سیاسی و امنیتی شده است. یعنی از آژانس خارج شده به شورای امنیت رفته اما برای اجرایی شدن منویاتی که پشت قضیه وجود دارد، مترصد شرایط و فرصتهایی هستند. اگر هم به بخشنامه و یا مصوبه ای استناد میکنند بیشتر در جهت تحکیم بحثهای امنیتی و سیاسی است تا این که بخواهد یک موضوع کارشناسی دقیق و منطبق با شرایطی باشد که در منطقه در حال وقوع است. این نگاه کلانی است که باید به آن توجه داشته باشیم. در حال حاضر تقریبا هیچ کشوری با این نگاه که ایران در فلان نقطه از فلان پادمان یا قانون و ضابطه تخطی کرده است یا نه، به مسئله ایران نمینگرد. تاکید میکنم که ممکن است از اینها به عنوان مستنداتی استفاده شود اما همه میدانند که از این زاویه به قضیه نگاه نمیشود.
پس باید نگاه دوم را که از دید کلان و استراتژیک نسبت به شرایط حاکم در منطقه مینگرد، مورد توجه قرار داد. امروز شرایط ایران در منطقه تغییر کرده است. غرب به خصوص اروپاییها تصور میکنند که موضع ایران ضعیف تر شده است. به همین دلیل خانم اشتون طی نامه ای که به آقای جلیلی مینویسد میگوید که اگر ایران بدون پیش شرط حاضر به مذاکره است، اروپا طی یکی دو هفته آینده مقدمات مذاکره را آماده میکند. در حالی که آخرین موضع ایران این بود که مذاکرات درباره مسائل جهانی باشد و در قالب آنها بحث انرژی اتمیایران نیز مطرح شود. این پیش شرطی بود که ایران قائل بود و باعث شد مذاکرات بعد از یکی دو دور قطع شد. با این جریان بهار عربی و شرایطی که در منطقه اتفاق افتاد و سقوط قذافی و تسلط غربیها در لیبی، آنها فکر کردند که شرایط تغییر کرده و موضع ایران ضعیف تر شده و لذا اعلام کردند که ما آمادگی داریم در صورتی که ایران پیش شرطی نداشته باشد، مذاکرات را مجددا از سر بگیریم.
بحث این جا بر سر آن است که ایران باید از قطعنامههای قبلی شورای امنیت تمکین کند و فعالیتهای هسته ای خود را متوقف کرده و در مورد این مسئله شفاف سازی کند. نگاه غربیها این است که ایران کماکان به تخلفات خود ادامه میدهد. البته همان طور که گفته شد این تخلفات مسئله اصلی نیست. مسئله اصلی این است که ایران تسلط غربیها را پذیرا باشد. در راس گروه غرب هم امریکا قرار دارد. امریکا میخواهد تسلط و برتری خود را در خاورمیانه نشان دهد و بتواند نفوذ خود را اعمال کند. کمااین که تا به حال هم این اتفاق افتاده است. امریکاییها توانستند روی موج بهار عربی به خوبی موج سواری کنند. در همه تحولات کشورهای عربی امریکاییها هوشیارانه تر از گذشته بازی کردند. یعنی با این که وجهه ای کاملا منفی در جهان عرب داشتند ولی با موجی که به وجود آمد سریعا موضع خود را تغییر دادند و خود را کنار مردم نشان دادند و سعی کردند وجهه خود را اصلاح کنند. حتی در مسائلی برای تطبیق با موج در یک روز دو بار تغییر موضع دادند. تا حدودی هم در این زمینه موفق بودند.
مجموعه این روند در حال حرکت به سمتی است که حلقه فشار بر ایران در حال تنگ تر شدن است. روسیه این روند را به خوبی درک میکند. ضمن این که در موضع گیریهای کلی نیز همیشه این نکته را ذکر کرده که رابطه روسیه و ایران یک رابطه تاکتیکی است و نه یک رابطه استراتژیک. بنابراین روسیه سعی میکند منافع خود را در این چارچوب حفظ کند. روزی عراق پایگاه روسیه بود که از دست رفت. الان تا حدی در ایران و سوریه نفوذ دارد و میداند که این دو در معرض خطر جدی هستند. کمااین که بسیاری داستان سوریه را با توجه به جو و فشارها و درگیریهای داخلی در این کشور تا آخر امسال تمام شده میدانند.
در تحلیلها آمده است این که آقای اوباما گفته است تمام نیروهای خود را از عراق خارج خواهد کرد، میتواند تهدیدی علیه ایران باشد. ضمن این که نظراتی مطرح میشود که این موضع اوباما در واکنش به دولتمردان عراقی بوده که نپذیرفته اند به نیروهای امریکایی مصونیت دهند. اما تحلیلهای عمیق تر به سمت و سوی این است که آنها در حال خارج کردن نیروهای خود از عراق و دیگر مناطق هستند تا با استراحتی خود را برای چند ماه آینده آماده کنند که باید تمرکز خود را بر ایران و سوریه بگذارند. اما درباره این که شکل برخورد با ایران چگونه باشد، مسائل بعدی است.
روسیه و چین تلاش میکنند که این رویارویی و برخورد به وجود نیاید. چون وضع موجود به نفع آنها است و آنها از وضع موجود بهره خواهند برد. اما اگر این رویارویی تشدید شود و مجموعه غرب به ایران فشار آورد و شرایط ایران را تغییر دهند، یعنی این مقدار نفوذی که آنها در ایران دارند نیز به هم خواهد خورد. طبیعتا تلاش خواهند کرد از طریق دیپلماسی و راههای مسالمت آمیز اجازه ندهند این برخورد و رویارویی ایجاد شود. مقاومت و ایستادگی ایران دربرابر این شرایط کاملا به نفع این دو قدرت است. اما اگر اینها نتوانند و اوضاع علیه ایران تشدید شود، با تحلیلی که آنها از اوضاع دارند، ممکن است فشارها بر ایران تاثیرگذار باشد.
نظر شما :