سفر کلینتون برای قذافی گران تمام شد

۳۰ مهر ۱۳۹۰ | ۲۲:۵۲ کد : ۱۷۲۵۶ آسیا و آفریقا
دیپلماسی ایرانی سفر خانم کلینتون به لیبی و تاثیر آن در تحولات اخیر را در گفت و گو با دکتر احمد بخشی، استاد دانشگاه و تحلیل‌گر مسائل افریقا بررسی کرده است.
سفر کلینتون برای قذافی گران تمام شد
دیپلماسی ایرانی: تحولات لیبی در اواخر هفته گذشته و با سفر خانم کلینتون به این کشور سرعت فزاینده ای یافت. بنی ولید بعد از ماه‌ها مقاومت پیش از این سفر بالاخره سقوط کرد و پس از آن آخرین سنگر مقاومت قذافی یعنی زادگاهش، سرت توسط انقلابیون فتح شد. دیپلماسی ایرانی سفر خانم کلینتون به لیبی و تاثیر آن در تحولات اخیر را در گفت و گو با دکتر احمد بخشی، استاد دانشگاه و تحلیل‌گر مسائل افریقا بررسی کرده است:

 

شهر بنی ولید در آستانه سفر خانم کلینتون و سرت هم بعد از آن سقوط کرد. به نظر شما رابطه ای میان این سفر و این پیشرفت‌ها وجود دارد؟

 

به نظر می‌رسد نوعی رابطه وجود دارد. پیش از این هم شاهد این نوع حرکات و هماهنگی‌ها بوده ایم. قبل از سقوط طرابلس برخی هماهنگی‌ها انجام شد. دبیرکل ناتو به تمام دولت مردان غربی اعلام کرد که ما با انقلابیون در هماهنگی کامل به سر می‌بریم. منافع طرفین را به رسمیت می‌شناسیم. بعد از چند روز طرابلس سقوط کرد. در مورد شهر بنی ولید و سرت هم می‌توان همین تحلیل را داشت.

موضوع دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد این است که حالتی که بعد از سقوط طرابلس اتفاق افتاد و جنگ حالت فرسایشی پیدا کرده بود، ‌شاید به نحوی نشان دادن این نکته به انقلابیون بود که اگر آن‌ها بخواهند به تنهایی و بدون همراهی دیگر گروه‌ها قدرت و ثروت بعد از قذافی را در دست بگیرید، ممکن است فضای لیبی مانند فضایی شود که در افغانستان یا سومالی در جریان است.

در حال حاضر دولت انتقالی با چند اختلاف مواجه است. اول این که اکثر جمعیتی که در کشور حضور دارند، در مناطق غربی و شهرهایی مانند طرابلس و سرت و شهرهایی هستند که آقای قذافی بیشتر سرمایه گذاری کرده است. در حالی که این دیدگاه در طرابلس وجود دارد که انقلابیون از بخش شرقی و بنغازی به این منطقه وارد شده اند. عده ای این دیدگاه را نمی‌پذیرند ولی جامعه طوایفی و قبائلی لیبی این مقاومت را دارد. قبائل ممکن است با قذافی همراه نباشند اما به علت این که نشان دهند که اختلافاتی دارند حرکت‌های طرفدارانه از قذافی از خود نشان دهند.

به نظر می‌رسد این مقاومت‌ها برای گرفتن سهمی‌از قدرت و ساختار سیاسی بعد از قذافی است. تجربه ایالات متحده در افغانستان، عراق و سومالی که نمی‌تواند بخشی بر بخش دیگر حاکمیت پیدا کند، این را می‌رساند غرب در صدد است از همین حالا این بحث را حل کند. هر چند که خود انقلابیون هم اعلام کرده اند که انقلاب و ملاک انقلابی گری این ملاک نیست اما عملا این دیدگاه به واقعیت نزدیک نشده است.

اختلاف دوم میان خود اسلام گراها است. بخشی اسلام گرایان افراطی هستند که معتقدند اسلام و شریعت باید به طور کامل بر اساس سنت اجرا شود. بخشی دیگر معتدل تر و میانه رو اند که توانستند در قانون اساسی لیبی تاثیرگذار باشند و بحث شریعت اسلامی‌را در قانون اساسی بیاورند. الان بحث بر سر این است که ممکن است این تضاد دیدگاه وجود داشته باشد اما احتمالا می‌توانند به این جمع بندی برسند که با اسلام معتدل کار کنند تا از این طریق هم بتوانند رضایت انقلابیون را داشته باشند و هم رضایت طرفداران غرب را.

 

بنابراین این سفر در سقوط سرت موثر بوده است؟

 

بله. خانم کلینتون پیش از این سفر طی یک سخنرانی اعلام کرده بود که دوران قذافی تمام شده و فعالیت‌های چریکی افراد وفادار به او دیگر پذیرفته نیست و باید هر چه سریع تر این مسئله خاتمه یابد. سفر خانم کلینتون بعد از این سخنان می‌تواند تقویت کننده شورای انقلابی و طرفین انقلاب باشد. بنابراین با توجه به این سخنان به نظر می‌رسد این سفر برنامه ریزی شده بوده و در تحولات اخیر هم بی تاثیر نبوده است.

 

اهداف دیگر سفر خانم کلینتون به لیبی چیست؟

 

هدف از این سفر بیشتر فعال کردن دیپلماسی ایالات متحده در منطقه خاورمیانه و شمال افریقا است. بحثی که خود امریکایی‌ها مطرح کرده اند، سفر خانم کلینتون در راستای تقویت دموکراسی در لیبی، ‌حمایت از دولت انتقالی و وعده‌هایی به دولت پس از قذافی است.

 

بحث آزادسازی اموال بلوکه شده نیز در این سفر مطرح بوده است. این اتفاق تا چه حد به موقعیت دولت انتقالی کمک می‌کند؟

 

بحث آزاد سازی اموال بلوکه شده که در این سفر مطرح شده، به این معنا نیست که این روند با سفر خانم کلینتون آغاز شده است. از قبل کشور‌های اروپایی و حتی ایالات متحده بخشی از اموال توقیف شده را آزاد کرده بودند. آزادی این اموال به تفاوت نوع تحولاتی که در تونس و مصر بر می‌گردد. در تونس و مصر، تحولات به نوعی غافلگیرانه بود و ایالات متحده بعد سعی کرد که این تحولات را مدیریت کند. اما در مورد لیبی این اتفاق کاملا تحت مدیریت ناتو، ایالات متحده و کشورهای غربی بود. به طور حتم این مسئله بسیار مهم است که اموال چه وقتی بلوکه شود و چه زمانی آزاد شود.

بعد از سقوط طرابلس و تشکیل شورای انتقالی، شورای انتقالی سیگنال‌هایی به غرب نشان داد که باعث شد غرب این برداشت هویتی را پیدا کند که می‌تواند با این شورا کار کند، بحث اموال توقیف شده آقای قذافی را مطرح کردند. در این سفر قول‌هایی داده شد مبنی بر این که مقداری بیشتر شود یا موارد خاصی مانند کمک‌های بشر دوستانه به لیبی تعلق بگیرد. در حالی که بخشی از این فعالیت‌ها قبلا انجام شده یا در حال انجام است. این به این معنا نیست که امروز نقطه آغازی برای انجام این فعالیت‌ها باشد.

 

سفر خانم کلینتون به لیبی تا چه حد به مشروعیت دولت موقت لیبی کمک می‌کند؟

 

پیش از این نخست وزیر انگلیس و رئیس جمهور فرانسه طی سفرهایی از طرابلس دیدن و با مقامات دولت انتقالی گفت و گو کردند. اما حضور خانم کلینتون بحث مشروعیت دولت انتقالی را کامل می‌کند. به این معنا که وقتی مقامی‌به کشوری که بزرگترین تغییر و تحولات را داشته است سفر می‌کند، به تقویت مشروعیت گروه جدید کمک می‌کند. در حال حاضر شورای انتقالی می‌تواند از این سفر استفاده تبلیغاتی کند و به مخالفان یا حتی خود اعضای شورا نشان دهد که این شورا از طرف ابرقدرت بزرگی مانند امریکا مورد حمایت است.

این سفر به طور حتم می‌تواند جنبه مشروعیت بخشی به شورای انتقالی داشته باشد، هر چند که ممکن است تناقض‌هایی در این میاند ایجاد شود. اسلام گرا‌ها به این که شورای انتقالی بخواهد مشروعیت خود را از دولت‌های غربی و امریکا کسب کند منتقد هستند. البته اکثر مردم و انقلابیون بر این امر واقفند که اگر همراهی ناتو نبود، ممکن بود سقوط طرابلس و وضعیت فعلی لیبی به این زودی به این شکل پیش رود و ممکن بود جنگ داخلی شکل بگیرد و کشتارها ادامه یابد، این سفر و این نوع حمایت‌ها جنبه مشروعیت بخشی دارد و به نحوی باعث تحکیم وضعیت انقلابیون و تقویت روابط آن‌ها با یکدیگر خواهد شد.

 

نظر شما :