استقرار کشتی های جنگی در آب های ساحلی ایالات متحده
ایران بیخ گوش آمریکا خیمه می زند
دیپلماسی ایرانی : همزمان با تهدیدهای ایران به استقرار کشتیهای جنگی در آبهای ساحلی ایالات متحده، "شایان قاجار"- از سایت Insideiran- مصاحبه ای با، «دبلیو. جاناتان روو»، تحلیلگر ارشد تحقیقات در موسسه مطالعات جنگ در واشنگتن دی سی داشته است. وی از سال 2011-2007 عضو کادر ثابت افسر دریایی، به عنوان مشاور ارتش عراق، در حمایت از عملیات آزادی عراق بوده است.
مقامات نظامی ایران اعلام کرده اند که قصد دارند کشتیهای جنگی خود را به نزدیکی آبهای ساحلی ایالات متحده ارسال کنند. نیت ارتش ایران از اعلام این بیانیه چیست؟
اظهارات اخیر ایران درباره اینکه قصد ارسال کشتیهای جنگی به آبهای ساحلی ایالات متحده را دارد، عکس العملی است حاکی از ناخوشنودی ایران از حضور نیروهای دریایی آمریکا در خلیج فارس. ایران حضور نیروی دریایی آمریکا در آبهای ساحلی این کشور را نامشروع و غیر ضروری میداند. علاوه بر این، ایران حضور آمریکا را دلیلی برای حمله به ایران در رابطه با برنامه هسته ای این کشور میشمارد. تهدید ایران برای مقابل به مثل – استقرار کشتیهای جنگی در نزدیکی منطقه آمریکاییها- راهیست برای برجسته قلمداد کردن این مسئله.
ایران، شاید بیش از هر کشور دیگری، استاد بهره برداری از اقدامات تاکتیکی برای پیروزی در ارتباطات استراتژیک است. اظهارات اخیر نمونه ای عالی از این مهارت است. احتمال نگران کنندهتر این است که مقام های ایرانی سفرهای طولانی به محلی مانند ونروئلا می کنند، نه به دلیل اینکه پایگاهی نزدیک گشت دریایی آمریکاست، بلکه به عنوان محل تردد مهمترین و پیشرفته ترین فناوریهای نظامی.
ناوگان ایران چه چالشهای دیگری برای غلبه به مرزهای دریایی ایالات متحده در اقیانوس اطلس در پیش رو دارد؟
اولا بسیار مهم است که تعریف ما از ناوگان ایران چیست. مناسب ترین طبقه بندی این است که یکی، ناوچه کلاس الوند (که برخی منابع آن در رده ناوچه سبک قرار میدهند) و یکی ناو خارک –کشتی سوخت رسانی-.
ایران تا به حال، ناوگانهای مشابهی را در طی سالهای گذشته به اریتره و سودان فرستاده است. برجسته ترین نمونه، بازدید اخیر ایران از سوریه و عبور از کانال سوئز بود که خشم اسرائیل را به همراه داشت.
موانعی که ایران به منظور استقرار کامل در اقیانوس اطلس باید پشت سر بگذارد، فراوان اما تفوق ناپذیر هستند. ایران هیچ پایگاه دائمی یا موقت در نیمکره غربی، برای تامین مجدد و سوختگیری ندارد. بنابراین ناچار است برای سوخت گیری و تدارکات دیگر به دوستان و متحدان خود تکیه کند.
ایران چگونه میتواند بر این چالشها غلبه کند؟ از چه طریق این سوخت گیری میتواند صورت گیرد؟
همان طور که پیشتر اشاره کردم، با توجه به اینکه ایران در نیمکره غربی هیچ پایگاه نظامیندارد، نیاز به پایگاهی در جنوب و یا آمریکای مرکزی دارد تا بتواند به خلیج مکزیک یا اقیانوس اطلس ناوگان ارسال کند. مناسب ترین گزینه ونزوئلا خواهد بود. کوتاه ترین مسیر بین ایران و ونزوئلا، از طریق کانال سوئز، حدود 8700 مایل دریایی است. اگر ایران تصمیم به تردد از طریق بندر سوریه را داشته باشد، این سفر حدود 6000 مایل دریایی کاهش پیدا میکند.
این فاصله باز هم محدودیتهایی برای ایران خواهد داشت. ناوگان سوخت گیری خارک میتواند این مسافت را به تنهایی سفر کند، اما حمل سوخت برای خود و ناوچه میتواند یک چالش باشد. ناوچه کلاس الوند دارای محدوده 3.650 مایل دریایی است. بنابراین، ایران اگر هم قادر به اجرای این کار باشد، در حال انجام کاری است که حتی برای نیروی دریایی ایالات متحده- که به طور مداوم این کار را انجام میدهد- کاری خطرناک و چالش برانگیز است. ایران اظهار داشته که در حال توسعه انجام این کار است. اما هنوز مشخص نیست.
آیا نیروی دریایی ایران قادر به غلبه بر این چالشهاست؟
من فکر میکنم بسیار بعید است که ایران بر تمام کمبود در زیرساختها غلبه کند. با این حال، غلبه بر این چالشها بستگی به توانایی ایران برای انجام سوخت رسانی دارد. حتی اگر ایران قادر به انجام این کار باشد، این احتمال داده میشود که ونزوئلا از این تلاش ایران حمایت کند. با این حال مطمئن نیستم که این فرضیست که میتوانیم به راحتی و به طور قطع از سر بیرون کنیم.
اگر کشتیهای ایران بتواند نزدیک مرزهای آبی آمریکا شود، پاسخ ارتش آمریکا چگونه خواهد بود؟
من باز هم تاکید میکنم که این یک «اگر» دارد، و ادعای هیچ آگاهی خاصی در رابطه برنامه نیروی دریایی ایالات متحده و یا گارد ساحلی این کشور در این سناریو نمیکنم. همچنین بسیار مهم است که توجه داشته باشید که ترکیب ناوگان که پیشتر هم توضیح دادم، تهدیدی برای خاک ایالات متحده نیست. تسلیحات ناوچه کلاس الوند ابتدائی است و سیستمهای دفاعی ایالات متحده مانند رزمناو آیگیس بسیار پیشرفته است. با این حال من فکر نمیکنم ایالات متحده نوعی محاصره بین المللی در آبهای بین المللی تحمیل کند، اما مانع هرگونه عبور کشتی از محدوده ایالات متحده خواهد شد.خارج از محدوده آبهای ایالات متحده، گارد ساحلی ایالات متحده به همراه کشتیهای نیروی دریایی این کشور، هر گونه کشتی جنگی ایران را در اقیانوس اطلس تعقیب و پیگیری کند.
حضور ایران در خلیج مکزیک چگونه باعث ایجاد تنش بین نیروهای دریایی آمریکا و ایران در خلیج فارس خواهد شد؟
در حالی که تنشها در سطح سیاسی بین ایالات متحده و ایران تا حدی بالا گرفته، من مطمئن نیستم که حضور نیروی دریایی ایران در خلیج مکزیک، در سطح تاکتیکی، اثر قابل توجهی بر نیروهای آمریکایی در خلیج فارس داشته باشد. من بیشتر این را وابسته به عملیات کشتیهای ایالات متحده در خایج فارس، که در حال حاضر در سطح بالایی محافظت میشوند، میدانم.
علاوه بر این، با توجه به حرفه ای بودن و تجربه ای که ملوانان آمریکایی در خلیج فارس دارند، به احتمال زیاد، رفتار فردی فرماندهان نیروی دریایی ایالات متحده و یا افراد آنها را تحت تاثیر قرار نمیدهد.از سوی دیگر، ممکن است ایران سطح حفاظت نیروی خود را به میزان قابل توجهی- مانند آمریکا- بالا ببرد. عملیات در وضعیت هشدار، برای زمان طولانی، برای نیرویهای دریایی سخت است و میتواند منجر به پیش بینی غلط و یا اشتباه از جانب ایران شود.
مقامات بلند پایه نظامی آمریکایی، سالهاست که هشدار میدهند که جنگ با ایران در خلیج فارس شروع میشود. به نظر شما، آیا این احتمال زیاد است؟ اگر چنین است، دلایل را توضیح دهید.
این احتمال وجود دارد. در پنج سال گذشته در موارد متعددی، قایقهای کوچک ایران – توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامیایران- به منظور آزمایش سیستم دفاعی، به کشتیهای آمریکایی نزدیک شده اند. این درگیریها معمولا کوتاه بوده و منجر به مرگ و یا افزایش نیرو نشده است. در سالهای اخیر، ایران استقلال فردی زیادی به فرماندهان بخشیده، به ویژه به نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مسئول عملیات در خلیج فارس هستند.
خطر اصلی این است که یک فرمانده، تصمیمی نسنجیده بگیرد که منجر به مرگ فردی – از هر طرف- شود که میتواند وضعیت را کاملا از کنترل خارج کند. این کابوس، نیروی محرک رئیس ستاد مشترک امریکا، دریا سالار مایک مولن بود برای ارائه پیشنهادی به منظور ایجاد ارتباط بین تهران و واشنگتن دی سی برای خنثی کردن چنین موقعیتهایی، قبل از اینکه از کنترل خارج شود.
نظر شما :