بازگشت پوتین به نفع ایران است
ولادیمیر پوتین که این روزها عنوان نخست وزیر را به خود اختصاص داده سالها بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زده و درست هنگامی که همگان پیش بینی تغییر قانون اساسی توسط مرد آهنین به نفع خود را میدانند وی اعلام کرد که از قدرت کنار میرود. کرملین نشینها در زد و بندی سیاسی کرسیهای نخست وزیری و ریاست جمهوری را با هم رد و بدل کردند.
بدین ترتیب دمیتری مدودف که همگان تصویر خوشگذرانیهای وی در کنار پوتین در باشگاههای ورزشی را دیده بودند رئیس جمهور شد و مرد آهنین هم کرسی نخست وزیری را اشغال کرد. با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری در روسیه، ولادیمیر پوتین بازگشته است. مردی که بسیاری او را مقتدرترین چهره روسیه میدانند و مخالفان دیکتاتورش میخوانند. دمیتری مدودف در تازه ترین اظهار نظرهای خود از محبوبیت پوتین سخن گفته است. دیپلماسی ایرانی در گفتگو با شعیب بهمن، کارشناس مسایل روسیه، نظر وی را در خصوص برتری پوتین بر مدودف جویا شد که متن آن را در زیر میخوانید:
دلیل مدودف برای محبوب خواندن ولادیمیر پوتین چیست؟
در کنگره حزب واحد، پوتین و مدودف اعلام کردند که این تصمیم از قبل گرفته شده که آقای پوتین در این انتخابات نامزد شود. اما به نظر میرسد که این سناریو خیلی هم به واقعیت نزدیک نباشد، یعنی این تصمیم را به تازگی گرفتند و تا چند ماه گذشته هم چنین امری مشخص نشده بود.
آنچه که آقای مدودف هم اعلام کرده مبنی بر محبوبیت بیشتر آقای پوتین درست است، چراکه چند ماه گذشته یک نظرسنجی که توسط موسسه روسی لوادا انجام شد، نشان داد که محبوبیت آقای پوتین بیشتر از آقای مدودف است. در این نظرسنجی مردم اعلام کرده بودند که میان پوتین و مدودف، ترجیح بر این دارند که آقای پوتین انتخاب شود.
چه رویکردی منجر به افزایش محبوبیت پوتین در میان هموطنانش شده است؟
این محبوبیت به دورهای برمیگردد که پوتین روی کار آمد، در آن دوران اقتصاد روسیه وضعیت نابسامانی داشت و اوضاع داخلی بسیار متشنج بود، گرایشهای جداییطلبانه و قومگرایانه نیز به اوج خود رسیده بود. شاید بتوان گفت که کشور درحال تجزیه و سقوط بود،حتی بسیاری از تحلیلگران درآن دوران از فروپاشی مجدد روسیه سخن میگفتند. پوتین در چنین وضعیتی بر روی کار آمد و سعی کرد اوضاع را هم از جنبه اقتصادی و هم سیاسی و گرایشهای جدایی طلبانه را سامان دهد. پیش از آن هم روسها در مورد چچن وارد جنگ شده بودند، اما به نتیجه نرسیده بودند ولی پوتین توانست این شورشهای جداییطلبانه را در روسیه آرام کند. بنابراین پوتین محبوبیت خود را مدیون آن دوره است.
البته باید در نظر داشته باشیم که در روسیه دو جبهه در مورد پوتین وجود دارد، بدین معنا که برای عدهای بسیار محبوب و در نزد برخی بسیار منفور است و چهره بینابینی وجود ندارد.به عبارت دیگر نگاه خاکستری وجود ندارد. بنابراین مردم روسیه احساس کردند که پس از فروپاشی شوروی فردی بر سرکار آمده که توانسته در مرحله اول مشکلات روسیه را کاهش دهد، بحرانهای داخلی را نیز سروسامان دهد و در مرحله بعد نیز در سیاست خارجی گامهای مهمی بردارد که در جهت احیای قدرت روسیه بود. همچنین پوتین نسبت به یلتسین مواضع مستقلتری در سیاست خارجی خود اتخاذ کرد که یادآور شکوه گذشته روسیه در دوران اتحادجماهیر شوروی بود. به همین دلیل محبوبیت خاصی را درمیان مردم دارد، علیرغم آنکه فردی اقتداگراست، امابه نوعی شاید بتوان گفت آقای پوتین فرد اقتدارگرای توسعه محور است.
اتفاق نادری در روسیه افتاد که پوتین حمایت خود را از آقای مدودف اعلام کرد و همه میدانستند بدون حمایت پوتین، محال است که مدودف به قدرت برسد. بنابراین از همان دورانی که آقای مدودف ریاست جمهوری را برعهده دارد، بسیاری پوتین را بازیگر اصلی میدانند، حتی این دیدگاه در میان کشورهای خارجی هم وجود داشت.
نظر شما درباره این تئوری که ممکن است در روسیه انقلاب شود، چیست؟
من بسیار بعید میدانم که چنین اتفاقی در روسیه رخ دهد. علیرغم آنکه آقای گورباچف چنین نظریهای را داد که اگر مدودف دوباره قصد نامزد شدن برای انتخابات را داشته باشد، قطعا انقلابی در روسیه اتفاق خواهد افتاد، اما به نظر نمیرسد که چنین اتفاقی بیفتد. به دلیل آنکه پوتین همانند مبارک و یا دیگر کشورهای متحول شده خاورمیانه عمل کرده است. همچنین پتانسیلهای مخالفت وجود نداشته و کسانی که معترضند و یا قصد دارند که به تشکیلات خود نظم دهند، هم اسم ندارند و هم به شدت با آنها برخود میکنند. بنابراین اداره روسیه به شکلی است که کمتر به احزاب مخالف اجازه داده میشود که در عرصه سیاسی حاضر شوند. به نظر میرسد مخالفانی هم که وجود دارند، از چنین قدرتی برخوردار نباشند که مردم را علیه حکومت سازماندهی کنند. اگر مردم هم خواستار برپایی تظاهرات بودند، به شدت با آنها برخورد شده است و راه به جایی نبردهاند.
با بازگشت پوتین به قدرت آیا رابطه با ایران هم دچار تغییر خواهد شد؟
به باور من این روابط تغییر خواهد کرد، همانطور که پیش از مدودف، روابط ایران و روسیه در دوران آقای پوتین بهتر بود. شاید بتوان گفت که تغییری در سیاست خارجی روسیه در دوره مدودف رخ داد، درحالیکه در دوره پوتین بیشتر به دنبال احیای ملیگرایی و اوراسیاگرایی پیش رفته بودند، برهمین اساس دچار تنشهای جدی با امریکا شده بودند. همین امر سبب شده بود به کشورهایی که در تعارض با امریکا هستند، همچون ایران بیشتر نزدیک شوند.
در دوره مدودف که با روی کار آمدن اوباما در امریکا بود، روابط روسیه و امریکا تغییر کرد. به همین دلیل شاید بتوان گفت گرایش های مدودف حداقل در سیاست خارجی با پوتین متفاوت بود و تا حدی خود را لیبرالتر نشان میداد و سعی میکرد از گرایشهای آتلانتیکگرایانه در سیاست خارجی خود استفاده کند. همین امر سبب شد که با غرب به ویژه امریکا روابط نزدیکتری داشته باشد و همین روابط نزدیک با غرب با توجه به دیدگاهی که ایران نسبت به غرب دارد، موجب شد که بین دو کشور فاصله بیفتد و حتی تیرگیهایی بوجود آید. در نتیجه میتوان پیشبینی کرد با روی کار آمدن پوتین باردیگر روابط میان ایران و روسیه رو بهبود رفته و همکاریهای میان دو کشور بیشتر شود. هرچند در دورهای که پوتین بر سرکار بود، همکاریها بسیار گسترده نبود و روسیه در آن دوران نیز چنین نگاهی به ایران نداشت، اما میتوان پیشبینی کرد که ارتباط دو کشور با وجود پوتین بهتر شود.
نظر شما :