طرح عربستان و ترکیه برای محو قدرت منطقهای ایران
شاید همین سال گذشته بود که سخنان نخست وزیر ترکیه در جمع عزاداران حسینی، تعجب همگان را برانگیخت و بسیاری را به این باور کشاند که حزب عدالت و توسعه، سیاستی خاص دارد و در راستای جنگ مذهبی ـ که عربستان رهبری آن را دارد ـ وارد نخواهد شد.
همین موضع وقتی تقویت شد که آقای اردوغان، هنگام اشغال مجمعالجزایر بحرین به دست ارتش سعودی گفت: ما نمیخواهیم شاهد کربلای دیگری باشیم، اما در روزهای گذشته، گزارشهای متعددی منتشر شده که گویا همه موضعگیریها و سخنان آقای اردوغان، بازی سیاسی ترکها بوده و آنها مانند دیگر جریانهای سلفی، افکاری خاص در سر دارند و برنامههایی هم به این منظور تدارک دیدهاند.
به گزارش «تابناک»، گزارشهای اطلاعاتی منتشره در چند روز گذشته در پایتختهای خاورمیانه، پرده از برنامهای برداشت که بر پایه آن، آمریکا برای حل مشکلات خود، سرنگونی رژیم حاکم در سوریه و سرانجام مقابله با قدرت فزاینده ایران ترکیه را به عنوان ژاندارم منطقه به رسمیت شناخته و عربستان نیز از این موضع آمریکا حمایت کرده و آمادگی همه گونه همراهی با ترکیه به این منظور را اعلام نموده است.
برخی از کارشناسان آمریکایی که طراحی این ایده را در دست دارند، تأکید دارند، آمریکا فرصت مغتنمی به دست آورده تا بار دیگر، هژمونی نابود شده خود در خاورمیانه را ساماندهی کند.
در این طرح که عموماً با محور ضدایرانی و ضدشیعی طراحی شده، آمریکا بر آن است تا با محوریت دادن به ترکیه، مقدمات این کار را فراهم کند.
بنا بر گزارشهای منتشره در تلآویو، در روزهای گذشته، مقامات آمریکایی فشارهای سنگینی را بر طرف اسرائیلی وارد آوردهاند تا با عذرخواهی رسمی از ترکیه، مقدمات تجدید روابط را با این کشور فراهم کرده و بیش از این در طرحهای آمریکا سنگاندازی نکنند.
هم اکنون محور این طرح منطقهای ، غلبه بر سوریه به عنوان حلقه واصل محور شیعی و ایرانی در منطقه است.
بنا بر این گزارش، منابع آگاه در یکی دیگر از پایتختهای منطقه هم که شاهد رایزنیهای مقامات آمریکایی بوده، میگویند: از آنجا که دولت آمریکا، توان خود را در حمله به لیبی محک زد و دید نمیتواند از پس انتقادات مردم و کنگره این کشور برآید، تصمیم به پیشبرد این طرح به گونهای دیگر گرفته است.
به گفته این منابع، هزینههای سنگینی که آمریکا در دو جنگ کاملاً ناموفق عراق و افغانستان متحمل شد و مشکلات بیشمار اقتصادی این کشور، اجازه ماجراجویی دیگری را به آمریکا نمیدهد و از اینروی، این کشور تلاش کرده و میکند تا برخی از مأموریتهای منطقهای را بر عهده کشورهای دوست و همراه خود گذارد.
این منابع تأکید دارند، پس از سرنگونی رژیم مبارک در مصر، محور اعتدال عربی ـ در برابر محور مقاومت ـ کاملاً از هم پاشیده و نظام کنونی این کشور نیز به دلیل ترس از مردم انقلابی و محاکمه نشدن کامل و سالم مبارک، جرأت پیوستن به عربستان و احیای مناسبات قدیم را ندارد.
این در حالی است که برخی از رهبران سیاسی مصری نیز بر این باور هستند که قاهره باید نقش محوری قدیم خود را در منطقه بر عهده بگیرد که این هم تا زمان تشکیل دولت و مجلس جدید این کشور، شدنی نیست و باید گفت، تا آن هنگام، عمده فعالیت دیپلماتیک مصر محدوده فلسطین و آشتی گروههای مخالفت آن و یا حداکثر میانجیگری برای مبادله سرباز اسیر اسرائیلی با اسرای فلسطینی باشد.
همین مسایل باعث شده تا محور جدید با حضور ترکیه، پول عربستان و سیاستهای آمریکا و اروپا شکل بگیرد که هر چند در عمل، آمریکا رهبری آن را بر عهده دارد، ولی میخواهد نقش بارزی به آنکارا بدهد و به پاس این خوشخدمتی ترکها، نقش منطقهای برتر ترکها را به رسمیت شناخته و آنها را در مسایل عربی، به ویژه مسایلی که کشورهای عربی درگیر آن هستند، وارد کند.
در این محور که بر خلاف سخنان زیبا و خوشرنگ و لعاب اردوغان و دیگر سیاستمداران این کشور، کاملاً شکل فرقهای و مذهبی به خود گرفته است، ایران و محور مقاومت، آماج قرار گرفته و باید هژمونی شیعه نابود شود.
همچنین محور سنی ریاض ـ آنکارا در حالی شکل میگیرد که تا پیش از این، مقامات ترک خود را دارای سیاستی مستقل معرفی میکردند و مواضع این کشور در برابر رژیم اسرائیل تحسین بسیاری از نویسندگان و سیاستمداران جهان اسلام ـ حتی در کشور خود ما که کمکهایش به این حزب در به قدرت رسیدن آن نقشی اساسی داشت ـ شد.
اکنون و فعلا ترکها به وعده ژاندارم منطقه و رهبر عربها شدن، در میدان طراحی شده از سوی آمریکا بازی میکنند. منابع آگاهی که این اخبار را منتشر کردهاند، در ادامه یادآور میشوند، دلارهای نفتی عربستان و توان سیاسی ترکیه با توجه به ناتوانی آمریکا در بینالمللی کردن مسایل سوریه و قانع کردن چین و روسیه به صدور قطعنامه علیه این کشور ـ البته واشنگتن کانالهای متعددی را با مسکو، پکن و دهلینو برای قانع کردن این کشورها جهت تسلیم شدن به خواست آمریکا گشوده ـ فعلاً سیاست فشار منطقهای بر سوریه را در دستور کار قرار داده است.
در این طرح، یک تقسیم کار هم در نظر گرفته شده و این گونه است که عربستان، علاوه بر هزینه کردن دلارهای بادآورده، باید نیروی انسانی ـ اعضای شبکه القاعده و گروههای سلفی و تکفیری وابسته به خود؛ که در تمام منطقه گسترده هستند ـ را به منظور شعلهور کردن جنگ داخلی به سوریه بفرستد.
ترکها و اردنیها، وظیفه هدایت این نیروها به درون سوریه را بر عهده دارند. تسلیحات مورد نیاز این افراد که هم اکنون در شهرهای گوناگون در حال جنگیدن با ارتش و نیروهای امنیتی سوریه هستند نیز توسط ترکیه و جریان 14 مارس لبنان تأمین خواهد شد.
آمریکا و اروپا نیز وظیفه جنگ سیاسی و دیپلماتیک را بر عهده خواهند داشت. العربیه و الجزیره به همراه «سی.ان.ان» و دیگر رسانههای وابسته به عربستان در منطقه نیز وظیفه جنگ رسانهای و دروغبافی علیه سوریه را تا زمان سرنگونی نظام حاکم بر این کشور بر عهده گرفته و هیچ اشارهای به اصلاحات صورت گرفته به دست دولت کنونی نخواهند کرد. این رسانهها وظیفه دارند در صورت شکست در براندازی سیاسی و نرم، وقوع یک جنگ علیه سوریه را هم توجیه کنند.
این منابع در ادامه تأکید کردهاند، مخربترین نقش در این بحران سازی را قطریها بر عهده دارند.
به گفته آنها، سران دوحه که گمان میکردند در قمار سوریه هم مانند لیبی موفق خواهند شد و گروههای مسلح خیلی زود علیه دولت این کشور اقدام خواهند کرد، این بار که دیدهاند تیرشان به سنگ خورده، با همه قوا وارد میدان شده و بر آن هستند تا پایان، حملات خود علیه سوریه را به شکلهای گوناگون ادامه دهند.
قطریها حتی برای دور کردن دمشق از محور مبارزه با اسرائیل، به جنبشهای فلسطینی مقیم سوریه نیز گفتهاند، در صورتی که دفاتر خود را به دوحه منتقل کنند، افزون بر کمکهای مالی گسترده، حمایتهای بیشتری را نیز به دست خواهند آورد.
این منابع اطلاعاتی خاطرنشان کردهاند، این محور با سفر اخیر عبدالله گل، رییس جمهور ترکیه به عربستان و دیدار وی با عبدالله سعودی به صورت رسمی شکل گرفته و سخنان اخیر مقامات آمریکایی و اروپایی برای کنارهگیری اسد ـ که تاکنون بیسابقه بوده ـ آغاز طرح مهم آمریکا در منطقه برای زمین زدن سوریه است.
بنابراین، در این محور، عمدهترین نگرانیها از موضع ایران است که به گفته آنها، ابزارهای قدرت ناشناختهای دارد. هر چند ترکها امیدوارند با همراهی با ایران در سرکوب شورشیان کُرد در منطقه شمال عراق، خود را از هر گونه مقابله احتمالی تهران دور نگه دارند، آنان نگران این هستند که اگر مشکلات با سوریه به مرحله درگیری نظامی برسد، باید چه کار انجام دهند! آیا اقتصاد شکننده آنها، اجازه خواهد داد وارد این جنگ شوند؛ آن هم با توجه به این که تهران، پیامهای صریحی به آنکارا، دوحه و برخی دیگر از پایتختهای عربی فرستاده؟
آیا ناتو به حمایت از این کشور وارد عمل میشود؟
آیا روسیه به عنوان همسایه دریایی ترکیه که 40درصد گاز وارداتی ترکیه از آنجا میآید، ساکت خواهد نشست و دهها پرسش دیگر که فعلاً ذهن مقامات ترک را مشغول کرده است.
گفتنی است، ترکها، آمریکاییها، اعراب و حتی اسرائیل و کشورهای اروپایی گمان نمیکردند، دولت سوریه بتواند ناآرامیهای این کشور را مدیریت و ارتش را با خود همراه و تا این اندازه، گروههای مسلح را سرکوب کند!
بنابراین، این موفقیت باعث شده تا سران دمشق نه از موضع ضعف، که از موضع قدرت، سخن گویند و این برای مقامات آنکارا ـ که انتظار چنین برخوردی را از سوریه نداشتند ـ بسیار آزاردهنده بوده است تا جایی که در درون مجلس این کشور، اعضای حزب عدالت و توسعه به ویژه احمد داود اوغلو، وزیر خارجه این کشور به شدت به این دلیل مورد سرزنش و تمسخر احزاب مخالف قرار گرفته است.
همین موضع وقتی تقویت شد که آقای اردوغان، هنگام اشغال مجمعالجزایر بحرین به دست ارتش سعودی گفت: ما نمیخواهیم شاهد کربلای دیگری باشیم، اما در روزهای گذشته، گزارشهای متعددی منتشر شده که گویا همه موضعگیریها و سخنان آقای اردوغان، بازی سیاسی ترکها بوده و آنها مانند دیگر جریانهای سلفی، افکاری خاص در سر دارند و برنامههایی هم به این منظور تدارک دیدهاند.
به گزارش «تابناک»، گزارشهای اطلاعاتی منتشره در چند روز گذشته در پایتختهای خاورمیانه، پرده از برنامهای برداشت که بر پایه آن، آمریکا برای حل مشکلات خود، سرنگونی رژیم حاکم در سوریه و سرانجام مقابله با قدرت فزاینده ایران ترکیه را به عنوان ژاندارم منطقه به رسمیت شناخته و عربستان نیز از این موضع آمریکا حمایت کرده و آمادگی همه گونه همراهی با ترکیه به این منظور را اعلام نموده است.
برخی از کارشناسان آمریکایی که طراحی این ایده را در دست دارند، تأکید دارند، آمریکا فرصت مغتنمی به دست آورده تا بار دیگر، هژمونی نابود شده خود در خاورمیانه را ساماندهی کند.
در این طرح که عموماً با محور ضدایرانی و ضدشیعی طراحی شده، آمریکا بر آن است تا با محوریت دادن به ترکیه، مقدمات این کار را فراهم کند.
بنا بر گزارشهای منتشره در تلآویو، در روزهای گذشته، مقامات آمریکایی فشارهای سنگینی را بر طرف اسرائیلی وارد آوردهاند تا با عذرخواهی رسمی از ترکیه، مقدمات تجدید روابط را با این کشور فراهم کرده و بیش از این در طرحهای آمریکا سنگاندازی نکنند.
هم اکنون محور این طرح منطقهای ، غلبه بر سوریه به عنوان حلقه واصل محور شیعی و ایرانی در منطقه است.
بنا بر این گزارش، منابع آگاه در یکی دیگر از پایتختهای منطقه هم که شاهد رایزنیهای مقامات آمریکایی بوده، میگویند: از آنجا که دولت آمریکا، توان خود را در حمله به لیبی محک زد و دید نمیتواند از پس انتقادات مردم و کنگره این کشور برآید، تصمیم به پیشبرد این طرح به گونهای دیگر گرفته است.
به گفته این منابع، هزینههای سنگینی که آمریکا در دو جنگ کاملاً ناموفق عراق و افغانستان متحمل شد و مشکلات بیشمار اقتصادی این کشور، اجازه ماجراجویی دیگری را به آمریکا نمیدهد و از اینروی، این کشور تلاش کرده و میکند تا برخی از مأموریتهای منطقهای را بر عهده کشورهای دوست و همراه خود گذارد.
این منابع تأکید دارند، پس از سرنگونی رژیم مبارک در مصر، محور اعتدال عربی ـ در برابر محور مقاومت ـ کاملاً از هم پاشیده و نظام کنونی این کشور نیز به دلیل ترس از مردم انقلابی و محاکمه نشدن کامل و سالم مبارک، جرأت پیوستن به عربستان و احیای مناسبات قدیم را ندارد.
این در حالی است که برخی از رهبران سیاسی مصری نیز بر این باور هستند که قاهره باید نقش محوری قدیم خود را در منطقه بر عهده بگیرد که این هم تا زمان تشکیل دولت و مجلس جدید این کشور، شدنی نیست و باید گفت، تا آن هنگام، عمده فعالیت دیپلماتیک مصر محدوده فلسطین و آشتی گروههای مخالفت آن و یا حداکثر میانجیگری برای مبادله سرباز اسیر اسرائیلی با اسرای فلسطینی باشد.
همین مسایل باعث شده تا محور جدید با حضور ترکیه، پول عربستان و سیاستهای آمریکا و اروپا شکل بگیرد که هر چند در عمل، آمریکا رهبری آن را بر عهده دارد، ولی میخواهد نقش بارزی به آنکارا بدهد و به پاس این خوشخدمتی ترکها، نقش منطقهای برتر ترکها را به رسمیت شناخته و آنها را در مسایل عربی، به ویژه مسایلی که کشورهای عربی درگیر آن هستند، وارد کند.
در این محور که بر خلاف سخنان زیبا و خوشرنگ و لعاب اردوغان و دیگر سیاستمداران این کشور، کاملاً شکل فرقهای و مذهبی به خود گرفته است، ایران و محور مقاومت، آماج قرار گرفته و باید هژمونی شیعه نابود شود.
همچنین محور سنی ریاض ـ آنکارا در حالی شکل میگیرد که تا پیش از این، مقامات ترک خود را دارای سیاستی مستقل معرفی میکردند و مواضع این کشور در برابر رژیم اسرائیل تحسین بسیاری از نویسندگان و سیاستمداران جهان اسلام ـ حتی در کشور خود ما که کمکهایش به این حزب در به قدرت رسیدن آن نقشی اساسی داشت ـ شد.
اکنون و فعلا ترکها به وعده ژاندارم منطقه و رهبر عربها شدن، در میدان طراحی شده از سوی آمریکا بازی میکنند. منابع آگاهی که این اخبار را منتشر کردهاند، در ادامه یادآور میشوند، دلارهای نفتی عربستان و توان سیاسی ترکیه با توجه به ناتوانی آمریکا در بینالمللی کردن مسایل سوریه و قانع کردن چین و روسیه به صدور قطعنامه علیه این کشور ـ البته واشنگتن کانالهای متعددی را با مسکو، پکن و دهلینو برای قانع کردن این کشورها جهت تسلیم شدن به خواست آمریکا گشوده ـ فعلاً سیاست فشار منطقهای بر سوریه را در دستور کار قرار داده است.
در این طرح، یک تقسیم کار هم در نظر گرفته شده و این گونه است که عربستان، علاوه بر هزینه کردن دلارهای بادآورده، باید نیروی انسانی ـ اعضای شبکه القاعده و گروههای سلفی و تکفیری وابسته به خود؛ که در تمام منطقه گسترده هستند ـ را به منظور شعلهور کردن جنگ داخلی به سوریه بفرستد.
ترکها و اردنیها، وظیفه هدایت این نیروها به درون سوریه را بر عهده دارند. تسلیحات مورد نیاز این افراد که هم اکنون در شهرهای گوناگون در حال جنگیدن با ارتش و نیروهای امنیتی سوریه هستند نیز توسط ترکیه و جریان 14 مارس لبنان تأمین خواهد شد.
آمریکا و اروپا نیز وظیفه جنگ سیاسی و دیپلماتیک را بر عهده خواهند داشت. العربیه و الجزیره به همراه «سی.ان.ان» و دیگر رسانههای وابسته به عربستان در منطقه نیز وظیفه جنگ رسانهای و دروغبافی علیه سوریه را تا زمان سرنگونی نظام حاکم بر این کشور بر عهده گرفته و هیچ اشارهای به اصلاحات صورت گرفته به دست دولت کنونی نخواهند کرد. این رسانهها وظیفه دارند در صورت شکست در براندازی سیاسی و نرم، وقوع یک جنگ علیه سوریه را هم توجیه کنند.
این منابع در ادامه تأکید کردهاند، مخربترین نقش در این بحران سازی را قطریها بر عهده دارند.
به گفته آنها، سران دوحه که گمان میکردند در قمار سوریه هم مانند لیبی موفق خواهند شد و گروههای مسلح خیلی زود علیه دولت این کشور اقدام خواهند کرد، این بار که دیدهاند تیرشان به سنگ خورده، با همه قوا وارد میدان شده و بر آن هستند تا پایان، حملات خود علیه سوریه را به شکلهای گوناگون ادامه دهند.
قطریها حتی برای دور کردن دمشق از محور مبارزه با اسرائیل، به جنبشهای فلسطینی مقیم سوریه نیز گفتهاند، در صورتی که دفاتر خود را به دوحه منتقل کنند، افزون بر کمکهای مالی گسترده، حمایتهای بیشتری را نیز به دست خواهند آورد.
این منابع اطلاعاتی خاطرنشان کردهاند، این محور با سفر اخیر عبدالله گل، رییس جمهور ترکیه به عربستان و دیدار وی با عبدالله سعودی به صورت رسمی شکل گرفته و سخنان اخیر مقامات آمریکایی و اروپایی برای کنارهگیری اسد ـ که تاکنون بیسابقه بوده ـ آغاز طرح مهم آمریکا در منطقه برای زمین زدن سوریه است.
بنابراین، در این محور، عمدهترین نگرانیها از موضع ایران است که به گفته آنها، ابزارهای قدرت ناشناختهای دارد. هر چند ترکها امیدوارند با همراهی با ایران در سرکوب شورشیان کُرد در منطقه شمال عراق، خود را از هر گونه مقابله احتمالی تهران دور نگه دارند، آنان نگران این هستند که اگر مشکلات با سوریه به مرحله درگیری نظامی برسد، باید چه کار انجام دهند! آیا اقتصاد شکننده آنها، اجازه خواهد داد وارد این جنگ شوند؛ آن هم با توجه به این که تهران، پیامهای صریحی به آنکارا، دوحه و برخی دیگر از پایتختهای عربی فرستاده؟
آیا ناتو به حمایت از این کشور وارد عمل میشود؟
آیا روسیه به عنوان همسایه دریایی ترکیه که 40درصد گاز وارداتی ترکیه از آنجا میآید، ساکت خواهد نشست و دهها پرسش دیگر که فعلاً ذهن مقامات ترک را مشغول کرده است.
گفتنی است، ترکها، آمریکاییها، اعراب و حتی اسرائیل و کشورهای اروپایی گمان نمیکردند، دولت سوریه بتواند ناآرامیهای این کشور را مدیریت و ارتش را با خود همراه و تا این اندازه، گروههای مسلح را سرکوب کند!
بنابراین، این موفقیت باعث شده تا سران دمشق نه از موضع ضعف، که از موضع قدرت، سخن گویند و این برای مقامات آنکارا ـ که انتظار چنین برخوردی را از سوریه نداشتند ـ بسیار آزاردهنده بوده است تا جایی که در درون مجلس این کشور، اعضای حزب عدالت و توسعه به ویژه احمد داود اوغلو، وزیر خارجه این کشور به شدت به این دلیل مورد سرزنش و تمسخر احزاب مخالف قرار گرفته است.
نظر شما :