ایران کدام الگو را انتخاب می کند
کره شمالی یا لیبی؟
سالهاست که یک پرسش ذهن دولتمردان امریکایی را به خود اشغال کرده است و آن هم این است که ایران تا چند سال دیگر به تسلیحات هسته ای دست پیدا خواهد کرد؟ ماموران اطلاعاتی کشورهای مختلف هرزچندگاهی یک بار اطلاعات خود در این خصوص را به روز می کنند و البته تخمین های جدیدی را راهی افکار عمومی می کنند.
دیپلماسی ایرانی: آیا ایران واقعا به دنبال بمب هسته ای ست؟ پرسشی تکراری که گویا دولتمردان غربی از مطرح کردن آن خسته نمی شوند و البته ایرانی ها نیز از تکذیب آن. سایت اتلانتیک در تازه ترین نوشتار خود به نگاه جدید غربی ها نسبت به پرونده هسته ای ایران اشاره کرده و می نویسید:سالهاست که یک پرسش ذهن دولتمردان امریکایی را به خود اشغال کرده است و آن هم این است که ایران تا چند سال دیگر به تسلیحات هسته ای دست پیدا خواهد کرد؟ ماموران اطلاعاتی کشورهای مختلف هرزچندگاهی یک بار اطلاعات خود در این خصوص را به روز می کنند و البته تخمین های جدیدی را راهی افکار عمومی می کنند.
مشکل اینجاست که یافتن پاسخ این پرسش کار اصلا آسانی نیست و شاید مطرح کردن این پرسش اشتباه بزرگ تری است . شاید رئیس جمهوری ایران در سخنانی تاکید کند که برنامه هسته ای ایران به قطاری می ماند بدون ترمز که به سمت هدف پیش می رود اما هیچ کس نمی داند که این هدف واقعا چیست؟ ایران در این سه دهه هزینه هنگفتی را صرف برنامه هسته ای خود کرده و البته دانشمندان بسیاری را هم تربیت کرده و به کار گرفته است با این همه آنچه که مشخص است این است که تهران در حال حاضر تسلیحات هسته ای در اختیار ندارد. برخلاف پاکستان که به کمک ایالات متحده به راحتی در یک دهه هم هسته ای شد و هم تسلیحات را به نام خود سند زد ، ایرانی ها به تنهایی در این سالها پیش رفتند و به همین دلیل هنوز این تسلیحات را در اختیار ندارند.
اتلانتیک در این خصوص می نویسد: سوال زیرکانه این نیست که ایران چه زمانی به تسلیحات هسته ای دست پیدا می کند بلکه باید این سوال را از خود بپرسیم که چرا ایران تا کنون به این تسلیحات دست پیدا نکرده و چگونه می توانیم این کشور را در همین وضعیت نگاه داریم؟
تسلیحات هسته ای را باید انتخاب کرد. درست است که ایران و امریکا در منش سیاسی با هم تفاوت دارند اما در ایران هم دولتمردان برای اتخاذ اینچنین تصمیم هایی درست مانند همتاهای امریکایی یا متعلق به هر کشور دیگری تمامی جوانب و بازی فایده و زیان را در نظر می گیرند. همواره یک وزنه حاوی منافع کوتاه مدت است و وزنه دیگر منافع بلند مدت. هم باید منافع ملی را در نظر گرفت و هم منافع بین المللی را. علاوه بر این باید نظر افکار عمومی را هم دانست تا بتوان بهترین تصمیم را گرفت. برای در نظر گرفتن تمامی این مسائل هم باید شرایط سیاسی فراهم باشد. دولتمردان ایرانی باید ابتدا تصمیم بگیرند و سپس انتخاب کنند.
سایت آتلانتیک در ادامه درست مانند تمامی رسانه های غربی تمام ماجراهای سیاسی دیروز و امروز ایران را به حاشیه های پس از آخرین انتخابات ریاست جمهوری در این کشور اختصاص داده و می نویسد: ایران پس از این انتخابات در ساختار سیاسی دچار نوعی دوگانگی شد و در این فضا به نظر می رسد که تصمیم گیری در خصوص دستیابی به تسلیحات هسته ای یا صرفنظر از آن سخت باشد .بسیاری از تحلیل گران مسائل ایران با همین استدلال ادعا می کنند که دولتمردان ایرانی هنوز به این اجماع نرسیده اند که در مسیر دستیابی به تسلیحات هسته ای قرار بگیرند یا خیر. این خبر شاید برای امریکایی ها و غربی ها خوشحال کننده باشد چرا که عدم قطعیت ایرانی ها در این خصوص یعنی عدم برخورداری این کشور از تسلیحات هسته ای. همگان می دانند که ایران برخوردار از تسلیحات هسته ای با ایرانی که تکنولوژی هسته ای را در اختیار دارد بسیار متفاوت است . این دولتمردان ایرانی هستند که یکی پس از دیگری در جریان انتخابات تعیین می شوند و مشخص می کنند که آیا در این بازه زمانی ایران به تسلیحات هسته ای نیاز دارد یا خیر؟
اتلانتیک در ادامه با رویکردی انتقادی به سیستم اطلاعاتی و تحلیلی آمریکا می نویسد: هیچ کس در ایالات متحده تجزیه و تحلیل درستی از انگیزه های احتمالی ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته ای ندارد. در واشنگتن همه به این قطعیت رسیده اند که تهران تسلیحات هسته ای می خواهد. این افراد دلایل خود را هم در چنته دارند: این رهبرن ایران بودند که هولوکاست را انکار کردند. این دولتمران ایرانی بودند که به ادعای غربی ها به شبه نظامیان در افغانستان و عراق کمک کردند!
اما دلایل دیگری هم در این میان وجود دارد که باید گفته شود: این امریکاست که دورتادور ایران را از افغانستان تا عراق در سیطره قدرت نظامی خود گرفته است و این رژیم صهیونیستی ست که بارها و بارها سحن از حمله به تهران یا تاسیسات هسته ای این کشور به میان آورده است. جامعه غربی از روزی که انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 به پیروزی رسید از دشمنی با این کشور لحظه ای غافل نماند.
اتلانتیک در ادامه به تحلیل چرایی تعلل ایرانی ها برای اعلام دستیابی به تسلیحات هسته ای می پردازد و می نویسد: کارشناسان مسائل خلع سلاح اعتقاد دارند که سه دلیل عمده برای قرار گرفتن یک کشور در مسیر دستیابی به تسلیحات هسته ای وجود دارد: امنیت، اعتبار در سطح بین المللی و مسائل سیاست داخلی.
از منظر امنیت ، دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای می تواند در کوتاه مدت این کشور را در منطقه آسیب پذیرتر از امروزش کند . اعلام این خبر که ایران در مسیر دستیابی به تسلیحات هسته ای قرار گرفته می تواند امریکا و رژیم صهیونیستی را برای حمله مهیا کند. علاوه بر این در داخل امریکا هم صدای تندروها برای تلاش واشنگتن در راستای تغییر حاکمیت در تهران بلندتر از امروز خواهد شد. در این فضا به نظر می رسد که جامعه جهانی اندک مخالفتی با حمله پیشگیرانه به ایران هم نداشته باشد. علاوه بر این عقل سلیم حکم می کند که نه تنها ایرانی ها که هر دولت دیگری که خود را در معرض خطر حمله نیروی خارجی می بیند دست به اقدامی تدافعی بزند. درست مانند انچه که ما در کره شمالی شاهد بودیم. هیچ کس نمی داند که در این روزهای آشوب در لیبی و اجماع غربی ها برای بیرون راندن قذافی از این کشور ، ایرانی ها با چه رویکردی به کشوری نگاه می کنند که به واشنگتن اطمینان کرد و تسلیحات هسته ای خود را برای روز مبادایی اینچنین نگاهداری نکرد. شاید ایرانی ها هم به این فکر می کنند که دستیابی به تسلیحات هسته ای می تواند انها را از خطر مورد حمله قرار گرفتن نجات دهد.
آتلانتیک در ادامه می نویسد: البته این استدلال هم چندان درست به نظر نمی رسد چرا که ایرانی ها می دانند و به خوبی بر این حقیقت آگاه هستند که اعلام هسته ای شدن این کشور می تواند اغازگر رقابت هسته ای در منطقه باشد و شاید در این رقابت سایرین با کمک بیگانگان از ایران در حوزه هسته ای جلو بیفتند. دقیقا به همین دلیل است که بسیاری از تحلیل گران نزدیک به دولت در ایران یا هواخواه آن اصرار دارند که دستیابی به تسلیحات هسته ای می تواند اشتباهی استراتژیک برای ایران باشد.
نویسنده این یاداشت برای اتلانتیک در ادامه می نویسد: هسته ای شدن ایران می تواند بر لیست مخالفان این کشور بیفزاید و البته از میزان حمایت های بین المللی از این کشور هم بکاهد. روسیه و چین تاکنون تمام تلاش خود را برای کاستن از تنش میان ایران و غرب به کار برده اند. برخی تحلیل گران غربی ادعا می کنند که ایران به دلیل رابطه های تجاری که با روسیه و چین دارد به توصیه انها گوش داده و در مسیر دستیابی به تسلیحات هسته ای قرار نمی گیرد.
از منظر سیاست داخلی هم رهبران ایران بارها و بارها دستیابی به تسلیحات هسته ای را مخالف دین اسلام دانسته اند. در این فضا تغییر موضع دادن و توجیه دستیابی به تسلیحات هسته ای کار آسانی نخواهد بود.
این سایت در نهایت می نویسد: نباید فراموش کرد که دستیابی به تسلیحات هسته ای و برخورداری از علم آن دو مقوله کاملا متفاوت با هم است. سرویس های اطلاعاتی غرب اکنون به این حقیقت دست یافته اند که ایرانی ها تنها می خواهند اطلاعات برای ساخت بمب هسته ای کافی را در اختیار داشته باشد برای روز مبادا و قرار نیست همین امروز این بمب ها را انبوه سازی کنند. هیچ کس نمی تواند دلیل اصلی این حذر ایرانی ها را با قاطعیت اعلام کند اما آنچه که مشخص است این است که دولتمردان ایرانی هنوز به باور تولید تسلیحات هسته ای نرسیده اند.
مشکل اینجاست که یافتن پاسخ این پرسش کار اصلا آسانی نیست و شاید مطرح کردن این پرسش اشتباه بزرگ تری است . شاید رئیس جمهوری ایران در سخنانی تاکید کند که برنامه هسته ای ایران به قطاری می ماند بدون ترمز که به سمت هدف پیش می رود اما هیچ کس نمی داند که این هدف واقعا چیست؟ ایران در این سه دهه هزینه هنگفتی را صرف برنامه هسته ای خود کرده و البته دانشمندان بسیاری را هم تربیت کرده و به کار گرفته است با این همه آنچه که مشخص است این است که تهران در حال حاضر تسلیحات هسته ای در اختیار ندارد. برخلاف پاکستان که به کمک ایالات متحده به راحتی در یک دهه هم هسته ای شد و هم تسلیحات را به نام خود سند زد ، ایرانی ها به تنهایی در این سالها پیش رفتند و به همین دلیل هنوز این تسلیحات را در اختیار ندارند.
اتلانتیک در این خصوص می نویسد: سوال زیرکانه این نیست که ایران چه زمانی به تسلیحات هسته ای دست پیدا می کند بلکه باید این سوال را از خود بپرسیم که چرا ایران تا کنون به این تسلیحات دست پیدا نکرده و چگونه می توانیم این کشور را در همین وضعیت نگاه داریم؟
تسلیحات هسته ای را باید انتخاب کرد. درست است که ایران و امریکا در منش سیاسی با هم تفاوت دارند اما در ایران هم دولتمردان برای اتخاذ اینچنین تصمیم هایی درست مانند همتاهای امریکایی یا متعلق به هر کشور دیگری تمامی جوانب و بازی فایده و زیان را در نظر می گیرند. همواره یک وزنه حاوی منافع کوتاه مدت است و وزنه دیگر منافع بلند مدت. هم باید منافع ملی را در نظر گرفت و هم منافع بین المللی را. علاوه بر این باید نظر افکار عمومی را هم دانست تا بتوان بهترین تصمیم را گرفت. برای در نظر گرفتن تمامی این مسائل هم باید شرایط سیاسی فراهم باشد. دولتمردان ایرانی باید ابتدا تصمیم بگیرند و سپس انتخاب کنند.
سایت آتلانتیک در ادامه درست مانند تمامی رسانه های غربی تمام ماجراهای سیاسی دیروز و امروز ایران را به حاشیه های پس از آخرین انتخابات ریاست جمهوری در این کشور اختصاص داده و می نویسد: ایران پس از این انتخابات در ساختار سیاسی دچار نوعی دوگانگی شد و در این فضا به نظر می رسد که تصمیم گیری در خصوص دستیابی به تسلیحات هسته ای یا صرفنظر از آن سخت باشد .بسیاری از تحلیل گران مسائل ایران با همین استدلال ادعا می کنند که دولتمردان ایرانی هنوز به این اجماع نرسیده اند که در مسیر دستیابی به تسلیحات هسته ای قرار بگیرند یا خیر. این خبر شاید برای امریکایی ها و غربی ها خوشحال کننده باشد چرا که عدم قطعیت ایرانی ها در این خصوص یعنی عدم برخورداری این کشور از تسلیحات هسته ای. همگان می دانند که ایران برخوردار از تسلیحات هسته ای با ایرانی که تکنولوژی هسته ای را در اختیار دارد بسیار متفاوت است . این دولتمردان ایرانی هستند که یکی پس از دیگری در جریان انتخابات تعیین می شوند و مشخص می کنند که آیا در این بازه زمانی ایران به تسلیحات هسته ای نیاز دارد یا خیر؟
اتلانتیک در ادامه با رویکردی انتقادی به سیستم اطلاعاتی و تحلیلی آمریکا می نویسد: هیچ کس در ایالات متحده تجزیه و تحلیل درستی از انگیزه های احتمالی ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته ای ندارد. در واشنگتن همه به این قطعیت رسیده اند که تهران تسلیحات هسته ای می خواهد. این افراد دلایل خود را هم در چنته دارند: این رهبرن ایران بودند که هولوکاست را انکار کردند. این دولتمران ایرانی بودند که به ادعای غربی ها به شبه نظامیان در افغانستان و عراق کمک کردند!
اما دلایل دیگری هم در این میان وجود دارد که باید گفته شود: این امریکاست که دورتادور ایران را از افغانستان تا عراق در سیطره قدرت نظامی خود گرفته است و این رژیم صهیونیستی ست که بارها و بارها سحن از حمله به تهران یا تاسیسات هسته ای این کشور به میان آورده است. جامعه غربی از روزی که انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 به پیروزی رسید از دشمنی با این کشور لحظه ای غافل نماند.
اتلانتیک در ادامه به تحلیل چرایی تعلل ایرانی ها برای اعلام دستیابی به تسلیحات هسته ای می پردازد و می نویسد: کارشناسان مسائل خلع سلاح اعتقاد دارند که سه دلیل عمده برای قرار گرفتن یک کشور در مسیر دستیابی به تسلیحات هسته ای وجود دارد: امنیت، اعتبار در سطح بین المللی و مسائل سیاست داخلی.
از منظر امنیت ، دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای می تواند در کوتاه مدت این کشور را در منطقه آسیب پذیرتر از امروزش کند . اعلام این خبر که ایران در مسیر دستیابی به تسلیحات هسته ای قرار گرفته می تواند امریکا و رژیم صهیونیستی را برای حمله مهیا کند. علاوه بر این در داخل امریکا هم صدای تندروها برای تلاش واشنگتن در راستای تغییر حاکمیت در تهران بلندتر از امروز خواهد شد. در این فضا به نظر می رسد که جامعه جهانی اندک مخالفتی با حمله پیشگیرانه به ایران هم نداشته باشد. علاوه بر این عقل سلیم حکم می کند که نه تنها ایرانی ها که هر دولت دیگری که خود را در معرض خطر حمله نیروی خارجی می بیند دست به اقدامی تدافعی بزند. درست مانند انچه که ما در کره شمالی شاهد بودیم. هیچ کس نمی داند که در این روزهای آشوب در لیبی و اجماع غربی ها برای بیرون راندن قذافی از این کشور ، ایرانی ها با چه رویکردی به کشوری نگاه می کنند که به واشنگتن اطمینان کرد و تسلیحات هسته ای خود را برای روز مبادایی اینچنین نگاهداری نکرد. شاید ایرانی ها هم به این فکر می کنند که دستیابی به تسلیحات هسته ای می تواند انها را از خطر مورد حمله قرار گرفتن نجات دهد.
آتلانتیک در ادامه می نویسد: البته این استدلال هم چندان درست به نظر نمی رسد چرا که ایرانی ها می دانند و به خوبی بر این حقیقت آگاه هستند که اعلام هسته ای شدن این کشور می تواند اغازگر رقابت هسته ای در منطقه باشد و شاید در این رقابت سایرین با کمک بیگانگان از ایران در حوزه هسته ای جلو بیفتند. دقیقا به همین دلیل است که بسیاری از تحلیل گران نزدیک به دولت در ایران یا هواخواه آن اصرار دارند که دستیابی به تسلیحات هسته ای می تواند اشتباهی استراتژیک برای ایران باشد.
نویسنده این یاداشت برای اتلانتیک در ادامه می نویسد: هسته ای شدن ایران می تواند بر لیست مخالفان این کشور بیفزاید و البته از میزان حمایت های بین المللی از این کشور هم بکاهد. روسیه و چین تاکنون تمام تلاش خود را برای کاستن از تنش میان ایران و غرب به کار برده اند. برخی تحلیل گران غربی ادعا می کنند که ایران به دلیل رابطه های تجاری که با روسیه و چین دارد به توصیه انها گوش داده و در مسیر دستیابی به تسلیحات هسته ای قرار نمی گیرد.
از منظر سیاست داخلی هم رهبران ایران بارها و بارها دستیابی به تسلیحات هسته ای را مخالف دین اسلام دانسته اند. در این فضا تغییر موضع دادن و توجیه دستیابی به تسلیحات هسته ای کار آسانی نخواهد بود.
این سایت در نهایت می نویسد: نباید فراموش کرد که دستیابی به تسلیحات هسته ای و برخورداری از علم آن دو مقوله کاملا متفاوت با هم است. سرویس های اطلاعاتی غرب اکنون به این حقیقت دست یافته اند که ایرانی ها تنها می خواهند اطلاعات برای ساخت بمب هسته ای کافی را در اختیار داشته باشد برای روز مبادا و قرار نیست همین امروز این بمب ها را انبوه سازی کنند. هیچ کس نمی تواند دلیل اصلی این حذر ایرانی ها را با قاطعیت اعلام کند اما آنچه که مشخص است این است که دولتمردان ایرانی هنوز به باور تولید تسلیحات هسته ای نرسیده اند.
نظر شما :