گره کور رابطه ایران – امریکا

۰۱ مرداد ۱۳۹۰ | ۲۱:۱۶ کد : ۱۴۸۱۸ گفتگو
فواد ایزدی، کارشناس مسائل امریکا، در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی به بررسی روابط ایران و آمریکا و امکان ایجاد ارتباط دو کشور می‌پردازد.
گره کور رابطه ایران – امریکا
دیپلماسی ایرانی: در ژوئن ۱۸۸۳ (۱۳۰۰ هجری قمری) آمریکا اقدام به تأسیس کنسولگری در ایران کرد و دیپلمات ارشدی به نام ساموئل گرین بنجامین به تهران فرستاد. دولت ایران هم در سال ۱۸۵۶ میرزا ابولحسن شیرازی اولین سفیر خود را به این کشور فرستاد. شاید از این زمان رابطه میان دوکشور کلید خورد. در دوران پیش از انقلاب روابط دو کشور فراز و نشیب‌هایی را پشت‌سر گذاشت که مهمترین نشیب آن شاید دوران ملی‌شدن صنعت نفت و کودتای 28مرداد بود. اما پس از انقلاب اوج وخامت روابط دو کشور در تصرف سفارت امریکا شکل گرفت و پس از آن تحریم‌های امریکا و فشار بر ایران روزبروز شکل تازه‌ای به‌خود گرفت. امروز پس از 30 سال به نظر می‌رسد که ایران و امریکا به دنبال راه‌حلی برای از بین بردن اختلافات هستند. فواد ایزدی، کارشناس مسایل امریکا، درباره امکان ایجاد ارتباط دو کشور برای دیپلماسی ایرانی، توضیح می‌دهد.

 

آقای صالحی گفتند ایران علاقه دارد که با تمام کشورها به غیر از اسراییل ارتباط داشته باشد، آیا این سخنان بدین معناست که ایران برای برقراری ارتباط با امریکا چراغ سبز نشان داده است؟

 

مباحثی که در رابطه ایران و امریکا مطرح بوده، مباحث جدیدی نیست. دولت امریکا حدود 30 سال است که روابط خود را با ایران قطع کرده و این قطع ارتباط از طرف امریکایی آغاز شده است. اتفاقی که باید بیفتد این است که اولا طرف امریکایی باید مایل باشد که این کار ار انجام دهد، بدین معنا که حتی اگر آقای دکتر صالحی با صراحت بیشتری اعلام آمادگی برای رابطه با امریکا کند، اگر طرف امریکایی مایل نباشد، همانند داستان خواستگاری است که تنها 50 درصد آن درست است.

 

شما براین باور هستید که امریکا حاضر  به ایجاد رابطه با ایران نیست؟

 

بله، کاملا مشخص است که با توجه به سلطه‌ای که لابی اسراییل در سیاست خارجی امریکا دررابطه با ایران دارد،دولت امریکا نه تنها خواهان رابطه دیپلماتیک نیست، حتی به پایین‌تر از روابط دیپلماتیک هم علاقه‌ای نشان نداده است.همانطور که می‌دانید دو کشور پیش از آنکه روابط رسمی دیپلماتیک شروع کنند، روابط غیررسمی دیپلماتیک را خود را به‌گونه‌ای آغاز می‌کنند. اما در این سطح نیز دولت امریکا حاضر نیست با ایران رابطه داشته باشد. امریکا هدف اصلی هجمه سیاست خارجی خود را ایران می‌داند. به عبارت دیگر هدف امریکا این است که حکومت جمهوری اسلامی را به روش‌های مختلفی سرنگون کند و طبیعی و منطقی نیز همین است. بدین معنا که اگر شما قصد داشته باشید حکومت کشوری را سرنگون کنید، دیگر رابطه دیپلماتیک با آن کشور معنایی نخواهد داشت و شما درحال جنگ و از بین بردن حریف مقابل خود هستید، بنابراین برای ایجاد رابطه جایی وجود نخواهد داشت.

 

معنای سخن شما این است که امریکا حکومت ایران را قبول ندارد و بر همین اساس صورت مساله رابطه ایران و امریکا منتفی است؟ 

 

دقیقا، سالهاست که امریکا در این فکر است و کوچکترین نشانه‌ای نیز وجود ندارد که امریکا علاقه‌ای به داشتن روابط دیپلماتیک داشته باشد.

 

آیا این مساله مربوط به عملکردهای ایران است، یعنی اگر تغییری در رفتارهای دیپلماتیک خود ایجاد کند، ممکن است که امریکا هم تغییر موضع دهد؟

 

همانطور که گفتید وزیر امورخارجه گفته است که ما علاقه داریم با تمام کشورها به جز اسراییل رابطه داشته باشیم،این سخن به دین معناست که ما علاقه داریم که با امریکا رابطه برقرار کنیم. در اینجا باید گفت که این حرف جدیدی نیست چراکه از این پیشنهادات درگذشته هم داده شده است. جواب طرف امریکایی نیز این بوده است که ایران حمایت از تروریسم می‌کند، سلاح هسته‌ای داردو حقوق‌بشر را رعایت نمی‌کند. به عبارت دیگر در مقابل تمامی پیشنهادات ایران، امریکا با ادبیات خصمانه‌ای با آن برخورد کرده است و دیگر امریکا چگونه و به چه زبانی باید به ایران بگوید که ما قصد بر‌ان داریم که شما از هستی ساقط شوید و شما هم باید این امر را بپذیرید.

 

بنابراین پیش شرط امریکا برای مذاکره تغییر حکومت در ایران است؟

 

کاملا مشخص است، سیاستی که امریکا در مقابل ایران داشته کوچکترین راهی را برای ایران باز نگذاشته است. حتی شما نگاه کنید به روابط با کشورهایی‌که در گذشته امریکا با آنها مشکل داشته همانند چین یا کره. زمانی‌که قصد دارد روابط خود را بهتر کند و یا به آن سمت پیش رود، اعمال بسیار معمول و مشخصی را انجام می‌دهد، درحالیکه امریکا دررابطه با ایران حتی نزدیک به آن مرحله هم نشده است.

درست است که ایران در برخی موارد اعلام کرده که دوست دارد با همه کشورها رابطه داشته‌ باشد، اما طرف مقابل است که با سرسختی برخورد می‌کند.

 

آیا می‌توان گفت که سیاست اوباما در قبال ایران متفاوت از دوره گذشته بوده است؟

 

باید دلیل وجود داشته باشد تا بتوان این تصور را داشت. اگر به تحریم‌ها نگاه کنید، آیا زمان اوباما بیشتر است یا درزمان بوش؟ که می‌بینید در زمان اوباما بیشتر شده است. آیا جملات و عبارات خصمانه نسبت به ایران کم شده است؟ خیر، همان ادبیان سابق جاری است . همچنین در سیاست خارجی به ادبیات رسمی و اعمال و رفتار مقامات امریکایی اگر توجه کنید، کاملا مشاهده خواهید کرد که در هر دو حوزه اگر این مواضع نسبت به ایران بدتر نشده باشد، حالت بهتری را هم اصلا نمی‌بینیم.

این امر در حالی است که طرف‌ ایرانی در بسیاری موارد کارهایی کرده است که بیش از آنکه آقای صالحی هم گفتند، نشان داده که ایران خواهان ایجاد ارتباط با تمام کشورهاست. در مورد امریکا نیز به طور مشخص رییس جمهور ایران نیز نامه‌ای به طرف مقابل نوشتندکه حدود دوسال از آن نامه گذشته و جوابی از امریکا دریافت نشده است. بنابراین طرف امریکایی چطور باید بگوید که با ایران مشکل دارد.

 

نظر شما :