مرگ بن‌لادن برای ایران گران تمام شد؟

۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۰ | ۱۴:۴۸ کد : ۱۲۸۱۵ آمریکا
درست مانند سال 2008 میلادی تاریخ تکرار می‌شود و البته که اوباما در این چهار سال نتوانست به هیچ ترفندی اندک تغییری در ایران ایجاد کند. ایران همچنان تمام تلاش‌های غرب برای متوقف کردن برنامه هسته ای خود را بی‌جواب گذاشته و البته دغدغه‌های سازمان ملل را هم بی‌دلیل می‌داند
مرگ بن‌لادن برای ایران گران تمام شد؟
دیپلماسی ایرانی: در هیاهوی جهانی که مرگ اسامه بن‌لادن به راه انداخت بسیاری سخنان باراک اوباما در قالب وعده انتخاباتی را فراموش کردند: سخنانی که وی در آن تاکید کرده بود که در جریان سالهای حضور در کاخ سفید به پاکستان می‌رود و رهبر القاعده را می‌کشد و در این مسیر از پاکی‌ها اجازه نخواهد گرفت.

در همان روزهای تب و تاب انتخاباتی در آمریکا بود که باراک اوباما بدون مشورت با مشاوران خود پشت تریبون قرار گرفت و از مذاکره با رهبران کره شمالی و ایران سخن گفت. وی تاکید کرد که در دور نخست ریاست جمهوری خود بدون اندک پیش شرطی با تهران و پیونگ یانگ وارد مصالحه و مذاکره خواهد شد.

این گاف بزرگ آقای اوباما که با استراتژی ایالات متحده در چند دهه اخیر کاملا متفاوت بود سر و صدای بسیاری به راه انداخت. در جولای سال 2007 میلادی نظرسنجی انجام گرفت و در آن همگان تاکید کردند که باراک اوباما اگر بر مسند قدرت تکیه بزند هم رئیس جمهوری بسیار معتدل و البته نه چندان پخته خواهد بود. یک روز پس از این ماجرا هیلاری کلینتون که در ان روزها قامت رقیب باراک اوباما را بر تن داشت برای تحقیر شخصیت سیاسی باراک گفت: این سخنان عاری از حس مسئولیت شناسی و بسیار ناپخته بودند.

دستگاه دیپلماسی باراک اوباما دو الویت محض دارد که یکی مبارزه با ترور است و دیگری برخورد با کشورهای خاطی یا به زبان دیگر مخالف واشنگتن. اکنون با نزدیک شدن به فضای انتخاباتی سال 2012 میلادی باز هم این دو مقوله با هم در تضاد افتادند. وقت آن است که این سوال به جا را مطرح کنیم: آیا مرگ بن‌لادن در انتخابات سال 2012 میلادی بر جمع آوری آرا در سبد باراک اوباما کمک شایانی خواهد کرد؟

ذات موفقیت آن است که بسیار زودهنگام غبار فراموشی بر تن آن می‌نشیند و همزمان شکست‌ها هیچ گاه از یاد رای دهندگان نمی‌روند. درست است که مرگ اسامه بن‌لادن به کمک اعتبار در حال انزوال باراک اوباما آمد اما سوال اینجاست که این موفقیت تا چه اندازه می‌تواند بر دیگر مباحث سیاست خارجی مطرح مانند مقوله پرونده هسته ای ایران تاثیر بگذارد؟

یک سال دیگر ایران تبدیل به مهم‌ترین مقوله در حوزه سیاست خارجی خواهد شد. درست مانند سال 2008 میلادی تاریخ تکرار می‌شود و البته که اوباما در این چهار سال نتوانست به هیچ ترفندی اندک تغییری در ایران ایجاد کند. ایران همچنان تمام تلاش‌های غرب برای متوقف کردن برنامه هسته ای خود را بی‌جواب گذاشته و البته دغدغه‌های سازمان ملل را هم بی‌دلیل می‌داند.

غنی سازی اورانیوم هم با وجود تحریم‌های کنگره، اتحادیه اروپا و شورای امنیت همچنان با سرعت ادامه دارد. در این سالها تلاش باراک اوباما برای مهار برنامه هسته ای ایران بر یک محور متمرکز بود که آن هم مذاکره و مصالحه و البته همزمان تحریم‌های جدی نام داشت. تحریم‌ها که اندک تاثیری بر این برنامه نگذاشتند.

جمهور خواهان هم از هم اکنون بر روی همین شکست اوباما در اصلی‌ترین اولویت سیاست خارجی آمریکایی‌ها متمرکز شده اند. با این همه جمهوری خواهان برای انتقاد از سیاست‌های اوباما در مواجهه با تهران چند چالش اساسی نسبت به گذشته داشته و دارند:

نخست آنکه باراک اوباما تحریم‌هایی را علیه ایران اعمال کرد که عده کمی‌ گمان می‌کردند بتواند در شورای امنیت آن را به تصویب عموم برساند. این تحریم‌ها با تمام سختی که داشند نتوانستند نقش متوقف کننده برنامه هسته ای ایران را ایفا کنند. البته که مشکلات و گرفتاری‌هایی برای ایرانی‌ها ایجاد کردند. جمهوری خواهان در کنگره و سنا هم دقیقا همین گونه تحریم‌هایی را مدنظر داشتند که البته تصویب هم شد.

مصداق دومین دلیل هم تلاش‌های باراک اوباما برای متوقف کردن برنامه هسته ای ایران با متوسل شدن به راهکارهایی نظیر خرابکاری در تاسیسات هسته ای ایران است. استاکس‌نت نمونه بارز این تلاش‌ها است. باراک اوباما دست به حرکت‌هایی در پشت پرده برای مهار برنامه هسته ای ایران زد که به جرات و به استناد می‌توان گفت که از هیچ‌کدام از روسای جمهوری سابق سر نزده بود. او به دلیل مصالح امنیتی نمی‌توانست این تلاش‌ها را در ملاعام علنی کند اما حقیقت این است که وی برای مهار ایران دست به هر ابزاری زد.

تایم در پایان این مقاله بر خلاف بسیاری از تحلیل‌گران که احتمال حمله آمریکا به ایران را صفر می‌دانند ادعا می‌کند که حمله آمریکا به محل سکونت اسامه بن‌لادن در خاک کشوری دیگر نشان داد که وی برای تحقق اهداف خود می‌تواند در ایران هم سناریویی مشابه را تکرار کند. او می‌تواند به کمک بنیامین نتانیاهویی که برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران ولع بی حد و حصری دارد یک شب از خواب برخواسته و در اتاق عملیات کاخ سفید منتظر حمله به تاسیسات هسته ای ایران باقی بماند.

 

نظر شما :