مسیحیان و مسلمانان در مصر
بررسی علل این دعواها تا اندازهای به سئوالات فوق پاسخ میدهد. در دوران مبارک گسترش و یا تعمیر کلیساها اگر چه ممنوع نبود، اما حکومت به سختی تن به این کار میداد و از این رو طایفه قبطی همواره طلبکار حکومت بودند. از سوی دیگر بعد از رشد سیاست اسلامگرائی محمد انور سادات، رئیس جمهور مقتول مصر، گروههای تندرو سلفی در این کشور جان گرفتند. این گروهها به مسیحیان قبطی به عنوان کافر مینگریستند و از اینرو پیوسته میان آنها و مسیحیان درگیری به وجود میآمد.
با ضعیف شدن تندروهای سلفی در مصر، از شدت این درگیریها کاسته شد تا اینکه سال گذشته سازمان امنیت مصر برای رسیدن به اهداف خاصی یکی از کلیساهای شهر اسکندریه را در شب اول ژانویه که مسیحیان مشغول مراسم بودند، منفجر کرد که تعداد قابل توجهی کشته شدند – اسناد این مسئله بعد از پیروزی مردم افشا شد، سازمان امنیت مصر این انفجار را به تندروهای گروه حماس نسبت داد – گروههای تندرو سلفی که از امکانات مالی گسترده عربستان سعودی برخوردار هستند، طی سالیان اخیر تلاش کردند تا برخی از هنرمندان زن مصری را با حجاب کرده و سپس تبلیغات وسیعی در این خصوص راه بیندازند و یا اینکه یکی از مسیحیان را مسلمان کنند تا بدین وسیله بتوانند ابراز وجود نمایند.
گاهی جوان مسلمانی با دختری قبطی طرح دوستی میریخت و با یکدیگر فرار میکردند و این مسئله زمینه درگیری را بوجود میآورد. در واقع اقدامات سلفیهای تندرو مورد حمایت عربستان سعودی، همواره به درگیری میان مسلمانان و قبطیها دامن زده است.
در خیزش اخیر مردم مصر، سلفیهای تندرو نه تنها شرکت نداشتند، بلکه با آن مخالفت نمودند. در عوض مسلمانان و مسیحیان دوش به دوش یکدیگر مبارزه کردند تا قیام مردم به پیروزی رسید. در ماههای گذشته میدان التحریر قاهره شاهد صف واحد این دو گروه در مبارزه با حکومت مبارک بود. در یک طرف مسلمانان نماز میخواندند و در طرف دیگر مسیحیان مراسم دینی خود را انجام میدادند. جالب است بدانیم مسیحیان مصر در ماه مبارک رمضان به احترام مسلمانان چند روز روزه میگیرند و مراسم افطاری برپا میکنند. همچنین بسیار درستکار و صادق بوده و از غش در معامله و دروغ گوئی به شدت پرهیز مینمایند.
بعد از دو ماه که از پیروزی قیام مردم گذشته است، جریان ضد انقلابی در داخل مصر شکل گرفته که افراد آن را بقایای پنهان حکومت مبارک و سلفیهای تندرو تشکیل میدهند. گروه اخیر یک ماه پیش برای دامن زدن به اختلافات مذهبی، ضریح قبور برخی از اولیاء که مردم مصر و بویژه صوفیان این کشور به آن ایمان دارند و به زیارت آنها میروند را به آتش کشیدند و حتی پا را از این فراتر گذاشتند و اعلام نمودند مسجد راس الحسین، سیده زینب و سیده نفیسه را هم خراب خواهند کرد که با هشیاری مردم جلوی این فتنه گرفته شد.
در واقع باید اذعان کرد در این اختلافات "جهل" حرف اول را میزند. لذا باید با گسترش آگاهی جلوی این مسائل نابخردانه گرفته شود. زیرا وقتی کسی فکر میکند با مسلمان کردن یک مسیحی وظیفه اسلامی خود را به نحو احسن انجام داده و بهشت را برای خود خریده است، باید در انتظار مسائلی از این دست بود؟
متاسفانه مسلمانان تندرو نه تنها به اهداف دین توجه ندارند، بلکه با نادیده گرفتن بخشی از قرآن و تاکید بر روی بخشی دیگر – نومن به بعض و نکفر به بعض – این کتاب جامع و مانع را از حیز انتفاع میاندازند و چون تنها به قاضی میروند، همواره راضی بر میگردند! سعدی چه زیبا گفته است: لقمان را گفتند: ادب از که آموختی؟ گفت: از بی ادبان؛ هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمدی، از فعل آن احتراز کردمی.
نگویند از سر بازیچه حرفی
کزان پندی نگیرد صاحب هوش
و گر صد باب حکمت پیش نادان
بخوانی، آیدش بازیچه در گوش
نظر شما :