بازنگری مشترک آمریکا و ناتو در عملیات افغانستان

۲۷ آذر ۱۳۸۶ | ۲۰:۲۷ کد : ۱۲۱۹ آمریکا
در پی ناکامی‌های سال گذشته در افغانستان، کاخ سفید و رهبری ناتو با اعلام سومین طرح بازنگری عملیات افغانستان می‌کوشند تا صدمات حقیقی و تبلیغاتی ناشی از این ناکامی را به حداقل کاهش دهند.
بازنگری مشترک آمریکا و ناتو در عملیات افغانستان

در سال میلادی که آخرین روزهای آن را سپری می‌کنیم، افغانستان شاهد بیشترین آمار خشونت از زمان سقوط طالبان در این کشور بود، تولید تریاک از همیشه بیشتر شد و روند صعودی آن همچنان ادامه دارد، برخی مناطق جنوبی در اختیار نیروهای طالبان درآمد، و فشارها سیاسی داخلی و خارجی بر دولت آمریکا به خاطر این ناکامی‌های به بیشترین میزان در 6 سال گذشته رسید.

 

در پی این ناکامی‌ها کاخ سفید و رهبری ناتو با اعلام سومین طرح بازنگری عملیات افغانستان می‌کوشند تا صدمات حقیقی و تبلیغاتی ناشی از این ناکامی را به حداقل کاهش دهند. قرار است در این طرح تمام عناصر و اجزای عملیات افغانستان، از برنامه‌های برقراری امنیت و مبارزه با تروریسم گرفته تا برقراری وفاق ملی سیاسی داخل افغانستان و توسعه اقتصادی این کشور مورد بازنگری و تجدید نظر قرار بگیرند.

 

به اعتقاد کارشناسان نفس این بازنگری در حقیقت نشان دهنده نیاز به هماهنگی بیشتر در مبارزه با القاعده و طالبان در افغانستان است که در کنار آن مسائلی مانند جلوگیری از روند فزاینده تولید تریاک را نیز در بر می‌گیرد (چرا که کشت و تولید تریاک و قاچاق آن به خارج از افغانستان یکی از منابع اصلی مالی گروه‌های آشوبگر در این کشور به شمار می‌رود و در نهایت یکی از عوامل تضعیف دولت مرکزی محسوب می‌شود.)

 

اما مساله دیگری که پشت این بازنگری پنهان شده و کسی به آن توجه لازم را ندارد، همان گونه که برخی مقامات عالی رتبه دولتی نیز تا کنون به آن اشاره کرده‌اند، حذف هدف اصلی از فهرست برنامه‌های عملیات افغانستان است؛ یعنی پیدا کردن و دستگیری فرماندهان القاعده و به ویژه اسامه بن‌لادن که در طرح و اجرای حملات تروریستی 11 سپتامبر نقش اصلی را داشته‌اند.

 

شاید به همین خاطر طرح بازنگری عملیات افغانستان بر خلاف طرح مشابهی که سال گذشته برای عملیات عراق انجام شد و بار جار جنجال بسیاری همراه بود، در نهایت سکوت و دور از جنجال‌های سیاسی و خبری در حال انجام است.

 

به عقیده برخی تحلیل‌گران یکی دیگر از علل چنین اختلافی در پوشش خبری و تبلیغاتی این دو رویداد مشابه این است که در طرح بازنگری عملیات عراق، آمریکا به این نتیجه رسید که برای مقابله با نا‌آرامی‌ها در این کشور باید نیروهای بیشتری را به عراق ارسال کند و در حالی که گفت و گوهای محافل سیاسی پیش از آن درباره کاهش شمار نیروهای ارتش آمریکا در عراق و خروج تدریجی آن‌ها از این کشور بود، کاخ سفید توانست با کمک جنجال تبلیغاتی درباره طرح بازنگری فضا را برای گسیل شمار بیشتری از نظامیان خود به عراق آماده کند؛ اقدامی که افزایش برخوردهای مسلحانه با گروه‌های آشوبگر و در نتیجه نوعی موفقیت نسبی را برای آمریکا در این کشور به دنبال داشت.

 

اما در مورد عملیات افغانستان وضعیت کاملاً متفاوت است چرا که حتی اگر بازنگری عملیات افغانستان در نهایت به این نتیجه ختم شود که برای حل معضل این کشور نیروهای بیشتری باید به افغانستان اعزام شوند، آمریکا قادر به این کار نخواهد بود و دلیل آن فقدان شمار کافی نظامیانی است که آماده اعزام و انجام عملیات در افغانستان باشند.

 

به این ترتیب گفته می‌شود که طرح بازنگری سوم عملیات افغانستان بیشتر بر ایجاد حداکثر هماهنگی ممکن بین تمام نیروها و همچنین ایجاد هماهنگی در عملیات انحصاری یا مشترک نیروهای خارجی و دولت مرکزی افغانستان متمرکز شده است.

 

در حقیقت در مقطعی از سال 2007 میلادی آمارها نشان می‌دادند شمار کشته‌های غیر نظامی افغان که بر اثر اشتباهات و بی‌مبالاتی نیروهای آمریکایی و ناتو کشته شده‌اند، بیشتر از تعداد کسانی است که به دست آشوبگران طالبان و القاعده کشته شده‌اند. در این زمان که مخالفان حامد کرزی، رییس جمهور افغانستان، بیشترین فشار را بر او (به اتهام بی‌کفایتی) و نیروهای خارجی وارد می‌کردند و خواستار استعفای کرزی و خروج نیروهای خارجی از افغانستان بودند، کرزی در سخنان تندی علیه نیروهای خارجی مستقر در افغانستان که در تاریخ حضور او در دفتر ریاست جمهوری کابل سابقه نداشت، عدم هماهنگی بین این نیروها و همچنین ناهماهنگی آن‌ها را با نیروهای ارتش افغانستان به عنوان دلیل واقعی چنین اشتباه بزرگی مطرح کرد.

 

سال 2007 شمار کشته‌های درگیری‌های داخلی افغانستان به بالاترین سطح خود از زمان سقوط طالبان در دسامبر سال 2001 رسید.

 

اکنون علاوه بر مساله هماهنگی، به نظر می‌رسد آمریکا از طریق طرح بازنگری می‌کوشد تا ناتو را وادار کند نیروهای بیشتری به افغانستان اعزام کرده و به این ترتیب کمبود شمار نظامیان خود را در این کشور به هزینه سایر کشورها جبران کند.

 

یکی از مقامات دولتی آمریکا که در جریان طرح بازنگری عملیات افغانستان قرار دارد در این باره گفت: «هدف اصلی ما بررسی راه‌های ممکن برای به دست آوردن نوعی هماهنگی استراتژیک است.» این مقام آمریکایی در حقیقت به پدیده‌ای اشاره می‌کند (هماهنگی استراتژیک) که آمریکایی‌ها امیدوارند در نهایت به خلق چیزی بیانجامد که آن‌ها نام «ابر نماینده» (Super Envoy) را بر آن گذاشته‌اند (با اشاره به این که چنین نیرویی با هماهنگی کامل استراتژیک ایده‌آل‌ترین نماینده یا فرستاده نظامی مشترک آمریکا و ناتو در افغانستان خواهد بود).

 

یکی از مقامات ارشد ارتش آمریکا در این باره با اشاره به برآوردی که ارتش آمریکا به دستور آدمیرال ویلیام فالون، فرمانده نیروهای آمریکایی مستقر در خاورمیانه، از طرح بازنگری عملیات افغانستان به طور جداگانه و مستقل انجام داده، می‌گوید: «این برآوردی است از استراتژی فعلی ما و این که عملکردمان چگونه بوده است. به بیان دیگر مشغول بررسی هستیم که ببینیم آن چه انجام داده‌ایم کافی بوده یا لازم است بیشتر تلاش کنیم تا قدرت دولت مرکزی را بیشتر گسترش داده و توسعه اقتصادی را تسهیل کنیم در همین حال با مشکلات متعدد و دشوار امنیتی افغانستان نیز دست و پنجه نرم کنیم.» گفته می‌شود عملیات مخفیانه ارتش برای یافتن محل اختفای بن‌لادن و سایر فرماندهان القاعده در این برآورد ارتش از قلم نیافتاده‌اند.

 

همچنین بسیاری از مقامات ارشد دولتی آمریکا نیز تایید کرده‌اند نیکلاس برنز، معاون سیاسی وزارت امور خارجه آمریکا در اقدامی جداگانه در همین زمینه مشغول فراهم کردن شرایط لازم برای اقدامی است که نام «قدرت ملایم» (Soft Power) را بر آن نهاده‌اند. آن چه برنز در پی آن است در حقیقت اجیاد نوعی هماهنگی در تلاش‌های دیپلماتیک کشورهای درگیر در عملیات افغانستان، و ایجاد هماهنگی در کمک‌های مالی و اقتصادی به دولت مرکزی افغانستان است که به عقیده اکثر تحلیل‌گران در کنار فعالیت‌های نظامی، برای تضمین پیروزی کامل عملیات افغانستان لازم و ضروری است.

 

رسیدگی و برآورد عملکرد ناتو نیز از دیگر موضوعات اصلی طرح بازنگری عملیات افغانستان به شمار می‌رود. در حقیقت وظیفه فرماندهی عملیات‌های امنیتی در افغانستان سال گذشته میلادی از آمریکا به فرماندهی ناتو تفویض شده است و طی این یک ساله، سوای افزایش سهل‌انگاری‌هایی که به ضرر مردم بیگناه افغانستان تمام شده، نیروهای ناتو به طور مداوم از سوی مقامات آمریکا و نمایندگان کنگره و سنا به خاطر فقدان شدت عمل در مقابله با آشوبگران طالبان و القاعده محکوم شده است.

 

اما در همین زمینه، رابرت گیتس، وزیر دفاع ایالات متحده، جمعه هفته گذشته در نشستی اطلاعاتی در اسکاتلند موفق شد رهبران ناتو را متقاعد کند تا برای طرح برنامه‌ای که مقامات پنتاگون آن را «نقشه مکمل» نامیده‌اند، متعهدانه عمل کند.

 

جئوف مورل، معاون مطبوعاتی پنتاگون که همراه گیتس در اجلاس اسکاتلند حاضر شده بود در این باره گفت: «هدف از نقشه [مکمل] این است که مردم بیاموزند تا به فراتر از سال 2008 بنگرند و به این آگاهی برسند که [عملیات افغانستان] مساله‌ای است که به کوشش دراز مدت احتیاج دارد.» وی افزود اجرای این برنامه پس از برآورد موفقیت‌هایی که تا کنون در زمینه توسعه آموزش، بازسازی، گسترش نفوذ دولت مرکزی، و غیره به دست آمده است، آغاز خواهد شد. مورل همچنین تاکید کرد که آمریکا و ناتو برای موفقیت باید تصویری از دست‌آوردهای سه تا پنج سال آینده داشته باشند و بدانند که چگونه می‌خواهند به آن‌ها برسند.

 

قرار است برآوردها و پیشنهادات ناتو نیز به زودی تهیه شده و در اجلاس سران کشورهای عضو ائتلاف (ائتلاف نیروهای خارجی مستقر در افغانستان) بهار آینده در بخارست، پایتخت رومانی، منتشر شود. سایر گزارش‌ها و پیشنهادات از دیگر نهادها دخیل در عملیات افغانستان نیز قرار است اوایل سال آتی میلادی (2008) منتشر شوند. 


نظر شما :