مقاومت گرفتار در پاردوکس تحولات سوریه
دیپلماسی ایرانی: سوریه به وضعیت بحرانی دچار شده است. بشار اسد گمان نمیکرد که بحران تا به این جا کشیده شود که حتی اصلاحات نیز نتواند کاری از پیش برد. کشتاری که در سوریه به راه افتاده بیسابقه است. مرگ 88 تن در یک روز و 200 تن طی 5 هفته از تظاهرات، نشان از وجود بحرانی عمیق و ریشهدار در قلب سرزمین شامات دارد. در این میان آنچه تصمیمگیران بینالمللی را نگران کرده توازن استراتژیک سوریه در منطقه و آینده جنبش مقاومت است.
روزنامه الحیات، چاپ لندن در یادداشتی به این موضوع پرداخته و مینویسد: دیدن تانکها، توپها، زرهیها و خودروهای ناقل سرباز که تظاهرات مسالمتآمیز مردم در شهرهای مختلف سوریه را محاصره کرده، تصویری سورئالیستی به تصویر میکشد که در آن احساس حزن و ناامیدی توامان به چشم میآید. ارتشی که انتظار میرود هدفش دفاع از میهن و ملت باشد اکنون به سمت سرکوب مردم و قلع و قمع آنها حرکت کرده است.
نویسنده در ادامه به وضعیت سوریه در منطقه اشاره میکند و مینویسد: لازم نیست دلیل بیاوریم تا بگوییم بحران سوریه باعث شده تا مقاومت و توازن استراتژی با دشمن صهیونیستی در وضعیت متزلزلی قرار گرفته است چرا که انقلابهای جدید میخواهد تعریفی تازه در قاموس سیاسی منطقه به وجود آورند. باید اعتراف کنیم که از آینده مقاومت با توجه با تحولات سوریه بسیار نگرانی وجود دارد و اگر چه مقاومت تلاش کرده خود را از حرکتهای انقلابی کشورهای مختلف عربی جدا سازد و خود را یک جریان فرامنطقهای و کاملا مردمی جلوه دهد ولی با این حال از آن جا که سوریه یکی از مهمترین کشورهای حامی مقاومت محسوب میشود، هر اتفاقی در آن میتواند تاثیری مستقیم بر آینده مقاومت بگذارد و این مسئله نگرانیهای بسیاری به وجود آورده است. وضعیت کنونی نیز به تنهایی نگرانی ایجاد کرده است، نباید خود را فریب دهیم یا درصدد فریب تاریخ بر آییم، حکومتی که با قلع و قمع بخواهد به حیات خود ادامه دهد، حمایتش از مقاومت در آینده نیز مسئلهساز خواهد شد.
در ادامه این یادداشت آمده است: دولت سوریه میگوید که توطئه خارجی وجود دارد که سوریه و مقاومت را هدف قرار داده است. توطئهای غربی – اسرائیلی که تلاش دارد حتی علمای دین را نیز علیه دولت و جریان مقاومت بشوراند. این دست از اظهارات مقامات سوریه جای بسی تامل دارد. این اظهار نظرها زمانی ایجاد شک و شبهه میکند که شاهدیم اسرائیلیها به دقت تحولات منطقه را زیر نظر گرفتهاند و بیمحابا اعلام میکنند که از اتفاقات جاری در سوریه نگرانند و نمیخواهند نظام حاکم بر این کشور سقوط کند. این دیدگاه با آنچه دولت سوریه بیان میکند، تناقض آشکار دارد. پس چه کسی نظام را در سوریه هدف قرار داده در حالی که اظهارات غرب نسبت به تحولات سوریه در مقایسه با دیگر تحولات منطقه ملایمتر است و از حکومت میخواهد که فورا اصلاحات را در دستور کار قرار دهد؟ چه کسی نظام سوری را هدف قرار داده، اسرائیل؟ اسرائیلی که 40 سال است جولان را تحت اشغال خود دارد و حتی شاهد شلیک یک گلوله از سوی مرزهای سوریه نبوده چگونه راضی میشود که نظام حاکم در سوریه تغییر کند؟ حقیقت این است که آنچه نظام سوریه را مورد تهدید قرار میدهد، خود ملت سوریه است، مردمی که در شهرهای درعا، حمص، دمشق، قامشلی، بانیاس، حلب و دیگر شهرهای سوریه دست به تظاهرات زدهاند و خواهان سرنگونی نظام شدهاند.
نویسنده در ادامه این یادداشت مجددا به بحث مقاومت باز میگردد و مینویسد: بیشک غرب با مقاومت دشمنی دارد. این موضوع برای هیچ کس پوشیده نیست. اما مسئله این است که غرب و اسرائیلی که دشمن مقاومت هستند در حال حاضر به هیچ وجه مایل نیست که نظام حامی مقاومت در مرزهای اسرائیل سرنگون شود. این موضوع را به وضوح در مصاحبهها و تحلیلهای مسئولان و کارشناسان غربی و اسرائیلی شاهدیم. این درست است که اتفاقی که در تونس، مصر، بحرین، لیبی، یمن و اردن افتاده اکنون در سوریه نیز رخ داده اما مسئله این است که این بار غربیها هم اذعان میکنند که سوریه نه مصر نه تونس نه لیبی نه اردن و نه یمن است، چرا که ممکن است در آن اسلامگرایانی بر سر کار آیند که بیشک حضور آنها نه تنها منافع اسرائیل و غرب را به خطر میاندازد بلکه ممکن است جنگی تازه در مرزهای اسرائیل و سوریه ایجاد کند. جنگی که این بار به دلیل حضور سلفیان تندرو ممکن است آیندهای دیگر برای اسرائیل و غرب و همچنین منطقه رقم بزند.
در پایان این یادداشت میخوانیم: این حرفها همه صحیح است. غرب و اسرائیل حاضرند نظام اسد بر سر کار بماند و مقاومت را هم تحمل کنند. برای همین است که میگویند بشار اسد باید اصلاحات را هر چه سریعتر آغاز کند تا حکومتش پایدار بماند. اما این یک وجه ماجرا است. وجه دیگر این است که این شیوه حکومت سوریه در برخورد با تظاهرکنندگان نیز میتواند به ضرر جنبش مقاومت تمام شود. در حالی که منطقه شاهد انقلابهای بزرگ عربی است و مردم پس از انقلاب دیگر تحمل نظامهای سرکوبگر را نمیکنند و مقاومت نیز مایل است خود را جنبشی فرا منطقهای قلمداد کند و حمایت خود را از مردم منطقه میگیرد، حمایت حکومت سرکوبگر سوریه از آن میتواند برای آینده مقاومت مسئلهساز شود.
نظر شما :