وزارت خارجه نباید پیرو منویات رئیس جمهور باشد

۲۱ فروردین ۱۳۹۰ | ۲۰:۰۱ کد : ۱۱۷۶۳ گفتگو
دکتر مصطفی کواکبیان در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی ضمن انتقاد از سیاست خارجی منفعلانه کشورمان نسبت به تحولات خاورمیانه معتقد است که دلیل این سیاست بی‌توجهی وزارت خارجه نسبت به مصوبات شورای امنیت ملی و پیروی از نگاه محمود احمدی نژاد در سیاست خارجی است
وزارت خارجه نباید پیرو منویات رئیس جمهور باشد

دیپلماسی ایرانی:‌ در رابطه با تحولات اخیر خاورمیانه باید به دو نکته توجه کرد نکته اول این واکنش کشورهای مختلف در جریان تحولات جهان اسلام به چه نحوی است و نکته دیگر نحوه مواجهه و برخورد ما با این تحولات است.

در مورد نحوه مواجهه کشورهای دیگر باید به این نکته اشاره کرد که به هر حال حاکمان دیکتاتور در این کشورها از این تحولات خرسند نیستند و به دنبال سرکوب مطالبات مردمی‌در کشورشان هستند. طبیعتا جنبش‌های مردمی‌اخیر در کشورهای عربی و تغییراتی که در برخی از کشورها به واسطه این اعتراضات ایجاد شد، زنگ خطر را برای این حاکمان به صدا در آورده است. این کشورها تصور می‌کنند با وارد کردن اتهام دخالت در امور داخلی به ایران می‌توانند مشکلات خود را حل کنند یا اذهان را از مشکلات موجود در کشورشان منحرف کنند. واقعیت این است که در 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج 6 خاندان حکومت می‌کنند وآنها به دنبال منافع خاندان و قبیله خود هستند و چندان به فکر خواسته‌های مردمی ‌نیستند. از این روست که عربستان به بحرین لشکر کشی می‌کند و آل سعود به حمایت آل خلیفه می‌شتابد و آل نهیان و آل صباح هم به کمک او می‌آیند.

طبیعی است که آنها چنین مواضعی را اتخاذ کنند و ما را متهم به دخالت در این کشورها می‌کنند تا بتوانند به سرکوب قیام مردمی ‌در بحرین بپردازند. به هر صورت دخالت رسمی، علنی و لشکرکشی برخی از کشورها از جمله عربستان و امارات به بهانه عضویت در شورای همکاری خلیج فارس توجیه حقوقی ندارد و قطعا در آینده این کشورها از این اقدام پشیمان خواهند شد.

تجربه کویت نشان داد که اقداماتی از این دست موفقیت آمیز نیست. همانطور که آن لشکرکشی برای صدام عاقبت خوبی به دنبال نداشت، این اقدام نیز موجب پشیمانی این کشورها خواهد شد. باید به این پادشاهان کشورهای عربی توصیه کرد که بهترین راه برای بقای تاج و تختشان همکاری با مردم است و در صورتی که مردم اساس خاندان و حکومت آنها را نمی‌خواهند نباید مقاومتی در این مسیر داشته باشند. دخالت قدرت‌های خارجی در منطقه نیز باعث تحریک این کشورها می‌شود. این که این لشکرکشی بعد از سفر گیتس به منطقه شروع می‌شود نکته مهمی‌ است. به نظر می‌رسد اگر چراغ سبز آمریکا در این موضوع نبود عربستان جرات همچین کاری را نداشت.

نکته دوم این است که عملکرد دستگاه دیپلماسی ما در مواجهه با این تحولات بسیار منفعلانه بوده است. من در جلسه غیرعلنی مجلس در رابطه با تحولات خاورمیانه هم ذکر کردم که ما در حال حاضر دو دیدگاه در سیاست خارجی کشورمان داریم. یک دیدگاه مربوط به رهبری نظام است که در شورای امنیت ملی تدوین و تصویب شده و در قالب سیاست‌های راهبردی ابلاغ شده است. این دیدگاه معتقد است که این تحولات حاصل بیداری ملت‌های اسلامی ‌است و به نفع منافع ملی کشور ما خواهد بود و ما باید آز آن استفبال کنیم. بر اساس این دیدگاه انقلاب‌ها در کشورهای عربی حاصل دستاوردهای انقلاب اسلامی ‌و بازتاب ایستادگی ملت ایران است و در آینده نیز باید شاهد تحولات جدیدتری از این دست باشیم.

دیدگاه دیگر رئیس جمهور، محمود احمدی نژاد است که ایشان چندان به بحث بیداری اسلامی ‌تاکیدی ندارند و تصور می‌کند که این تحولات می‌تواند سناریوهای آمریکا در منطقه و در راستای حفظ اسرایئل باشد. طبیعتا دستگاه دیپلماسی ما به تبع دیدگاه دوم کاملا در مقابل تحولات کشورهای عربی در حالت انفعالی است. براساس دیدگاه دوم است که به وزیر خارجه بحرین پیغام داده می‌شود که سفیر خود را بازگردند؛ گویا هیچ اتفاقی نیفتاده است. این دیدگاه وقتی دیده می‌شود که در کنفرانس مطبوعاتی توصیه می‌کنند که با انقلابیون گفتگو می‌کنند. یعنی در حالی که انقلابیون به دنبال تغییراساس حکومت‌ها هستند اینان به مدارا و گفتگو دعوت می‌کنند.

این کاملا مشخص است که ما درمسئله لیبی و یمن حالت انفعالی داریم. این انفعال ناشی از سیاست مطرح شده در دیدگاه دوم است. در حالی که در مصوبات شورای امنیت ملی این بحث وجود ندارد که ما چنین برخوردی کنیم. بلکه بر اساس این مصوبات ما باید به صورت شفاف موضع بگیرم. البته این موضع گیری باید با کسب آخرین اطلاعات در صحنه و با توجبه به سیاست‌های راهبردی تدوین شده باشد. این کاملا قابل قبول است که ما دیپلماسی پنهان داشته باشیم ولی مسئله این است دیپلماسی آشکار ما در حال حاضر منفعالانه است که به نظر می‌رسد ناشی از غلبه نگاه دوم بر دستگاه دیپلماسی باشد.

به هر حال دستگاه سیاست خارجی کشور باید موضع خود را در این مورد مشخص کننند و این بحث را شفاف کند که از مصوبات شورای امنیت ملی پیروی می‌کند یا از این نگاه دوم پیروی کند؟

به نظر من منافع ملی ما با حکومت‌های دموکراتیک، مردمی، اسلامی‌ و ضد صهیونیستی بهتر تامین می‌شود تا حکومت‌هایی که با مردم فاصله دارند و مطالبات مسلمانان را مورد توجه قرار نمی‌دهند و مسلمانان و جهان اسلام را برای فقط برای حفظ حکومت خود می‌خواهند.

در مجموع باید بگویم بیانیه و مواضع شورای همکاری خلیج فارس غیرحقوقی و لشکرکشی اعضای این شورا به بحرین محکوم است. ما باید در مقابل این اقدام به شکلی عمل کنیم که آنها بفهمند که اشتباه کرده اند. از سوی دیگر برخورد ما باید جنبه مثبت، ایجابی و ابتکاری داشته باشد. هرگونه انفعال در این زمینه قابل بخشش نیست چرا که با انفعال ما فرصت‌ها را ازدست می‌دهیم.

همانطور که در جلسه غیرعلنی مجلس نیز در این رابطه مطرح کردم این روزها برخی سوال می‌کنند که چرا وزارت خارجه و دستگاه دیپلماسی کشورمان فعال نیست. من معتقد نیستم که فعال نیست. اتفاقا دستگاه دیپلماسی فعال هست ولی در دعوت از پادشاه اردن یا در برگزاری جشن نوروز یا درزمینه‌هایی مثل ارتباط با کشورهای آمریکای لاتین و فعالیت‌هایی از این دست.

متاسفانه فعالیت و اقدامات خلاقانه و ایجابی همگام با تحولات کنونی کشورهای عربی و خاورمیانه دیده نمی‌شود. چنین دیدگاهی باعث ضعف عملکرد وزارت خارجه است که امیدواریم هرچه زودتر این مشکل حل شود.



نظر شما :