کلینتون در ژنو؛ سیاست خارجی امریکا و حقوق بشر

۱۴ اسفند ۱۳۸۹ | ۱۴:۱۲ کد : ۱۱۶۵۴ نگاه ایرانی
گفتاری از دکتر سیدمحمدکاظم سجادپور، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین المللی
کلینتون در ژنو؛ سیاست خارجی امریکا و حقوق بشر

 در بیست و هشت فوریه 2011 برابر با 9 اسفند 89 خانم کلینتون در مقابل اعضای شورای حقوق بشر مواضع امریکا در قبال شورای حقوق بشر و موضوعات مربوط به حقوق بشر را مطرح کرد. این نطق که برای اولین بار بود که توسط وزیر امور خارجه امریکا در یکی از اجلاس‌های حقوق بشر مطرح می‌شد، در شرایط خاصی از وضعیت منطقه خاورمیانه و وضعیت جهانی ایراد شد. در این نطق رابطه سیاست خارجی امریکا و موضوعات حقوق بشری مد نظر قرار گرفت.

بررسی نطق در شرایط فعلی، فرصت مناسبی برای پاسخ دادن به این سوال کلیدی است که رابطه سیاست خارجی امریکا با پدیده حقوق بشر چگونه قابل تجزیه و تحلیل است و به طور خاص مسئله رابطه امریکا با شورای حقوق بشر به چه نحو است.

برای این که به پاسخ این مسائل برسیم اول باید نگاه کوتاهی به شورای حقوق بشر و تاریخچه مناسبات امریکا با این شورا بیندازیم، سپس نطق خانم کلینتون را تحلیل محتوا کنیم و در آخر به ملاحظات سیاست خارجی امریکا و مسئله حقوق بشر به صورت کلان بپردازیم.

شورای حقوق بشر و مناسبات امریکا با آن

در زمینه شورای حقوق بشر و رابطه آن با امریکا در مقدمه باید این نکته را یادآور شد که شورای حقوق بشر یک نهاد جدید در سازمان ملل است که در پی قطعنامه ای که در سال 2005 در مجمع عمومی ‌تصویب شد، به وجود آمد. بر اساس این قطعنامه اعضای سازمان ملل تصمیم گرقتند که کمیسیون حقوق بشر را ارتقا دهند و آن را به شورای حقوق بشر تبدیل کنند.

باید یادآور شد که قبلا به مدت 62 سال کمیسیون حقوق بشر، زیرمجموعه شورای اقتصادی ـ اجتماعی بود و با این قطعنامه معروف تاسیسی شورای حقوق بشر در مجمع عمومی، سطح اداری و مفهومی ‌حقوق بشر در مجموعه سازمان ملل متحد ارتقا پیدا کرد.

از نظر اداری، کمیسیون به شورا تبدیل شد. یعنی تقریبا هم سنگ شورای اقتصادی ـ اجتماعی قرار گرفت در حالی که قبلا مسائل زیر نظر شورای اقتصادی ـ اجتماعی اداره می‌شد. از نظر مفهومی ‌هم حقوق بشر معادل صلح و امنیت بین المللی و توسعه اقتصادی ـ اجتماعی قرار گرفت و به یکی از مقاهیم پایه ای حرکت‌ها و فعالیت‌های مجموعه سازمان ملل متحد تبدیل شد.

جالب توجه این است که در آن زمان دولت امریکا به ریاست جمهوری جرج بوش، یکی از سه کشوری بود که به تاسیس شورای حقوق بشر رای منفی داد. در دوران بوش، امریکا حداقل حضور را در شورای حقوق بشر داشت و هیچ گاه در جلسات آن در سطح بالایی شرکت نمی‌کرد و معمولا دیپلمات دون پايه‌اى را برای بررسی تحولات شورای حقوق بشر به عنوان یک عضو ناظر سازمان ملل اعزام می‌کرد.

اما برای فهم بیشتر این شورا باید علاوه بر بحث رای امریکا باید اشاره کنیم که بر اساس قطعنامه مجمع عمومی ‌قرار شد که در سال اول یعنی سال 2006، شورای حقوق بشر، چارچوب کاری و مکانیزم عمل خود را تنظیم کند و در آن سال نبرد گسترده و بسیار فنی بین کشورهای توسعه یافته و کشورهای جهان سوم در گرفت و نهایتا شورای حقوق بشر به گونه ای تنظیم شد که نه خواسته‌های غربی‌ها را به صورت صد در صد و نه خواسته‌های جنوب را به طور صد در صد در ساختار خود جای دهد. اما تمایل بیشتر و عمده این شورا و ترکیب آن بیشتر جهان سومی ‌ماند و غرب در اقلیت قرار گرفت و جهان سوم وضعیت بهتری را به دست آورد.

یکی از دلایلی که امریکا در دوره بوش در این شورا شرکت نداشت، همین مسئله بود. آمدن اوباما نقطه عطفی در روابط امریکا و شورای حقوق بشر شد. دولت اوباما در ابتدا گفت که امریکا به شورای حقوق بشر بازخواهد گشت و بازگشت. این بازگشت همراه با فعالیت گسترده امریکا در شورای حقوق بشر بود. به این معنا که اولا سطح حضور خود را در شورای حقوق بشر بسیار بالا برد. به یکی از سفیران خود در ژنو ماموریت حضور و بررسی مسائل در شورای حقوق بشر را داد. سفیر امریکا در شورای حقوق بشر خانم دونا هو (Dona Hoe) در حال حاضر از سفرای فعال است. مخصوصا در اجلاس پاییز سال گذشته شورای حقوق بشر، امریکا فعالیت خود را به اوج رساند و قطعنامه ای را ارائه داد که نهایتا به تصویب رسید که بر اساس آن گزارشگر جدید ویژه ای به حدود 50 گزارشگر ویژه سازمان ملل در زمینه مسائل حقوق بشری اضافه شد و آن گزارشگر ویژه حق آزادی برگزاری تجمعات مسالمت آمیز است و امریکا با تحرک بیشتری به شورا توجه کرد که این هم بازتابی از تحولات داخلی امریکا است و هم بازتاب تحولات بین المللی. خصوصا در دو ماه اخیر که در شمال افریقا و کشورهای عربی، اصلی ترین بنیاد خیزش‌های مردمی ‌را مسائل حقوق بشری تشکیل می‌دهند و آن رابطه دولت‌ها و ملت‌های عرب است.

در این فضا، برای اولین بار وزیر امور خارجه امریکا هیئت نمایندگی کشورش را در شورای حقوق بشر رهبری می‌کند و خانم کلینتون در این راستا به ژنو رفت و علاوه بر نطق، ملاقات‌های گسترده و مصاحبه‌های متعددی هم داشت که همه حول مسئله حقوق بشر و مخصوصا تحولات لیبی هستند. اما لازم است که به نطق و محتوای آن بپردازیم.

نطق خانم کلینتون

در این نطق چند محور اساسی وجود دارد که شاید در بین آن‌ها یه مسئله بیشتر جلب توجه می‌کند. یکی مسئله لیبی و تحولات خاورمیانه عربی است که خانم کلینتون بیش از همه به مسئله لیبی می‌پردازد و توضیح می‌دهد که چگونه از طریق سازوکارهای سازمان مللی و مکانیزم‌های حقوق بشری باید لیبی را تحت فشار قرار داد و در این نطق به معلق شدن عضویت لیبی در شورای حقوق بشر اشاره می‌کند. همین طور به تصمیم شورای امنیت در شنبه گذشته یعنی 26 فوریه و قطعنامه مربوطه اشاره می‌کند. نهایتا این مسئله را مطرح می‌کند که یکی از مسائل مهمی ‌که شورای حقوق بشر باید به آن بپردازد، مسئله لیبی است.

علاوه بر آن به سایر کشورهای منطقه هم اشاره می‌کند، به ایران هم می‌پردازد و ضمن بحث درباره ایران، اشاره می‌کند که امریکا قصد دارد با همکاری سوئد قطعنامه ای را به اجلاس جدید شورا ارائه کند که بر اساس آن ناظر حقوق بشری خاصی برای ایران در نظر گرفته شود که این به معنای اعمال نظارت‌های بین المللی درباره وضعیت حقوق بشر و استفاده از ابزار حقوق بشری برای فشار به ایران است.

محور سومی‌ که در نطق خانم کلینتون است، جنبه‌های کلان و کلی مباحث شورای حقوق بشر از نظر امریکا است که در آن علاوه بر جهان شمول بودن ارزش‌های حقوق بشری به مسائل خاص شورای حقوق بشر می‌پردازد من جمله به این که یکی از مواد کار دائمی‌شورای حقوق بشر مسئله اسرائیل است به شدت انتقاد می‌کند. باید توضیح داده شود که در سال 2006 یکی از موضوعات مهم در رقابت بین شمال و جنوب و مخصوصا کشورها اسلامی‌ و غربی این بود که آیا شورای حقوق بشر دستورالعمل ساختاری داشته باشد یا دستورالعمل منعطف؟

تفاوت این دو این است که اگر دستورالعمل ساختاری داشته باشد، همیشه باید در موضوعات مشخص و معنی بحث و بررسی انجام شود، در حالی که دستورالعمل منعطف به این معنی است که مثل شورای امنیت بتواند در هر لحظه هر بحثی را در دستورکار قرار دهد. دستورالعمل ساختاری مورد علاقه کشورهای جهان سوم و دستورالعمل منعطف مورد علاقه کشورهای غربی بود. نهایتا کشورهای جهان سوم موفق شدند دستورالعمل ساختاری را در شورای حقوق بشر جای دهند و یکی از مواد، بررسی دائمی ‌نقض حقوق بشر رژیم صهیونیستی است که خانم کلینتون در این نطق به آن اشاره می‌کند و فی الواقع خواستار دگرگونی این دستور کار است و بر این نکته تاکید می‌کند که شورا باید به سمتی حرکت کند که بتوان در هر لحظه ای موضوع جدیدی را وارد دستور کار کرد و برای آن تصمیم گرفت.

در حقیقت سخنان خانم کلینتون به نحوی بازتاب دهنده آن دعوای گذشته بود و نشان دهنده تمایل امریکا برای حفظ آن خط فکری و تبدیل مسئله حقوق بشری به یک مسئله فوری امنیت بین المللی و امکان تصمیم گیری سریع بعد از هر نقض حقوق بشر احتمالی است.

در مورد باقی مسائل شورای حقوق بشر هم بحث می‌کند که نشان دهنده تفاوت موضع امریکا با کشورهای در حال توسعه است.

اما چه ملاحظات کلانی را می‌توان در سیاست خارجی امریکا و مسئله حقوق بشر مد نظر قرار داد؟

ملاحظات سیاست خارجی امریکا و مسئله حقوق بشر

1.     در ابتدا باید به چندگانگی رفتار حقوق بشری امریکا اشاره کرد که در سیاست خارجی این کشور بر جسته است و در این نطق هم مشهود است. خانم کلینتون در این نطق نه تنها به مسئله نقض حقوق بشر در اسرائیل اشاره نمی‌کند، بلکه به این که شورا به مسئله حقوق بشر اسرائیل به طور دائمی ‌می‌پردازد، انتقاد می‌کند. در این تردیدی نیست که نه بر اساس موضع گیری کشورهای عربی و اسلامی، بلکه بر اساس گزارش گزارشگران حقوق بشری سازمان ملل، من‌جمله گزارش معروف گلدستون، رژیم صهیونیستی از ناقضین جدی حقوق بشر است. اما امریکا رفتار‌های چندگانه ای درباره رژیم صهیونیستی و دیگر کشورها دارد.

2.     نکته دوم استفاده ابزاری از حقوق بشر در سیاست خارجی امریکا است که علی‌رغم تحرک بیشتر دولت اوباما نسبت به دولت بوش، در مسئله شورای حقوق بشر به هیچ وجه عوض نشده و فی الواقع یکی از چالش‌ها و مشکلات حقوق بشر همین برخورد گزینشی و استفاده ابزاری از حقوق بشر در سیاست خارجی امریکا است که اتفاقا در دو ماه گذشته، مقایسه رفتار امریکا در قبال تک تک کشورهایی که در خاورمیانه از نظر چالش‌های مربوط به حقوق بشر مطرح بوده اند، حائز اهمیت است. نگاه امریکا در مورد قضایای بحرین، مصر، تونس و سایر کشورها نشان دهنده عدم انسجام، یک دستی و وجود نشیب و فراز و شدت و ضعف است که این نشان دهنده استفاده ابزاری و لحظه ای از مسئله حقوق بشر است.

3.     باید ماورای نطق خانم کلینتون و سیاست خارجی امریکا باید به این نکته اشاره کرد که در جامعه بین المللی امروز، مسئله حقوق بشر تبدیل به مسئله استراتژیک شده و یکی از فراگیرترین مسائل بین المللی امروز به شمار می‌آید. بخشی از نطق خانم کلینتون، پاسخ به فشار جامعه مدنی امریکا، فشار جامعه مدنی در کشورهای عربی و پاسخی به فشار جامعه مدنی در سرتاسر جهان است که مسئله حقوق بشر را نسبت به جدی تر می‌گیرند و نسبت به رفتار دولت‌ها، من جمله کشورها بزرگ و گزینشی عمل کردن آن‌ها سوالات جدی دارند و حضور خانم کلینتون هم هر چند با حرکت‌هایی در جهت‌های حقوق بشری است، اما با چالش‌های جدی روبه‌رو است.


نظر شما :