ناتو و بحران در بازتعریف اهداف

۲۶ مهر ۱۳۸۹ | ۲۰:۳۰ کد : ۱۱۵۶۸ نگاه ایرانی
گفتاری از علی اکبر فرازی، سفیر سابق ایران در رومانی و کارشناس مسائل ناتو برای دیپلماسی ایرانی.
ناتو و بحران در بازتعریف اهداف

کشورهای عضو ناتو در نشست اخیر خود با توجه به مشکلات اقتصادی ناشی از بحران اقتصادی جهانی کاهش بودجه نظامی‌ این سازمان امنیتی را تصویب کردند که این امر چندان به مذاق امریکا خوش نیامد. به نظر می‌رسد این سازمان که توانسته با پویایی و بازتعریف اهداف خود حیات خود را بعد از دوران جنگ سرد حفظ کند، این بار با توجه به بحران اقتصادی جهانی در این امر با مشکلات جدی روبه رو باشد.

گفتاری از علی اکبر فرازی، سفیر سابق ایران در رومانی و متخصص مسائل ناتو برای دیپلماسی ایرانی.

بحث کاهش بودجه نظامی‌ ناتو و متعاقب آن نگرانی امریکا از این امر سابقه‌ای دارد که به نظر می‌رسد اشاره اجمالی به آن مفید باشد.

بعد از پایان جنگ سرد و سقوط اتحاد جماهیر شوروی و به تبع آن پیمان ورشو، ناتو دچار دو مشکل عمده شد. اول بازتعریف اهداف در راهبردهای جدید با توجه به شرایط پسا جنگ سرد، دوم تلاش عجولانه ای که برای افزایش تعداد اعضای جدید خود بدون توجه به ساختار اقتصادی و نظامی‌ آن‌ها و صرفا با دید سیاسی جهت نفوذ به حیاط خلوت شوروی سابق انجام داد.

اما حادثه یازده سپتامبر ناتو و امریکا را کمک کرد تا مشکل اول را که همان باز تعریف اهداف و راهبردها بود به نحوی حل کند و اسلام هراسی را جایگزین کمونیسم هراسی قبلی کنند و به این بهانه به افغانستان و عراق لشکرکشی کنند. در ابتدای امر این اتفاق به مذاق اعضای جدید خوش آمد و همه آن‌ها به میدان آمدند، هرکشوری به شکلی در این مسئله شراکت کرد، به دمی‌ یا درمی ‌یا قدمی‌ یا قلمی. هر کشوری سعی کرد به شکلی در این وادی وارد شود؛ به این دلیل که فکر می‌کردند که سفره گسترده افغانستان و عراق می‌تواند لقمه ای را نصیب اعضای جدید کند.

در مورد مشکل دوم باید گفت که تلاش ناتو و غرب برای حضور هرچه بیشتر در حوزه نفود شوروی سابق واکنش‌هایی را از سوی مسکو برانگیخت که تحولاتی را در قفقاز و آسیای میانه ایجاد کرد که نمونه‌های آن را می‌توان در انقلاب‌های رنگی، تحولات آبخازیا، گرجستان و بعد واکنش شدید روس‌ها به مسئله تفلیس مشاهده کرد. بعد از این جریانات ناتو با مطرح کردن توان موشکی ایران برای اروپا و طرح ایجاد سپر دفاع موشکی سعی کرد اعضای قدیم و جدید را حول یک محور جدید و یک خطر تازه جمع کند. در حقیقت وقتی ناتو نتوانست در اهداف قبلی موفق شود سعی کرد به ایران هراسی دامن بزند و سعی کرد در این راستا انگیزه‌های جدیدی را برای ماموریت‌های بعدی برای اعضا ایجاد کند.

اما در همین حال اتفاقات جدیدی در دنیا و مشخصا در اروپا و امریکا رخ داد و آن هم بحث بحران اقتصادی بود که از امریکا شروع شد و ادامه این بحران در حوزه یورو برای مدت‌ها همه مسائل بین المللی را تحت الشعاع خود قرار داد. با گذشت زمان مشخص شد که بحران اقتصادی حداقل در حوزه یورو عمیق تر از آن چیزی است که انتظار می‌رفت و کشورهای عضو اتحادیه اروپا یک به یک بحران را حس کردند و این بحران‌ها به آهستگی در حال تبدیل شدن به بحران‌های اجتماعی و دست به دست شدن دولت‌هایی است که با رای مردم بر سر کار می‌آیند.

از طرف دیگر ادامه حضور ناتو در افغانستان و عراق و عدم حصول به دستاوردی ملموس، به‌ويژه در افغانستان، نیروهای متحد امریکا را دچار تردید درباره ادامه این ماموریت‌ها کرد. دولت‌های عضو ناتو ترجیح می‌دهند برای حفظ آرای رای دهندگان خود، به انتقاد از سیاست‌های پیشین و دولت‌های پیشین خود دست بزنند.

اظهارات وزیر خارجه انگلیس درباره رفتار غیر مسئولانه دولت‌های پیشین درباره توجه بیش از حد به بودجه‌های نظامی، ناظر بر همین موضوع است. یعنی در حقیقت این‌ها سعی می‌کنند عدم موفقیت خودشان را در کمک به ناتو در افغانستان و عراق و بحث مشکلات اقتصادی خود را به نحوی با اشتباه دولت‌های قبلی خود ارتباط دهند.

وقتی بزرگترین متحد امریکا یعنی بریتانیا به نقل از وزیر دفاع این کشور اعلام می‌کند که «تامین بسیاری از هزینه‌هایی که از دولت‌های قبلی خود به ارث برده غیر قابل ادامه است»، می‌توان از این اظهار نظر به وضعیت دیگر کشورهای عضو ناتو هم پی برد. در حقیقت این کشورها نه تمایل به ادامه این وضعیت دارند و نه امکان آن.

نگرانی امریکا هم از این امر کاملا بدیهی و روشن است. یعنی طبق گفته رابرت گیتس، وزیر دفاع امریکا « نگرانی امریکا در آن است که هر چه کشورهای عضو ناتو هزینه‌های نظامی‌ خود را کاهش دهند، انتظار دیگران از امریکا برای تامین منابع مالی مورد نیاز، بیشتر می‌شود» یعنی امریکا نگران این است که تمام بار مالی ناتو با شانه خالی کردن کشورهای دیگر از تامین هزینه‌ها، بر روی دوش امریکا قرار گیرد.

هشدار دبیر کل ناتو، آقای راسموسن که در روز جمعه در روزنامه تایمز لندن منعکس شده بود مبنی بر این که « کاهش هزینه‌های نظامی‌ ناتو ثبات بین المللی را تهدید می‌کند» بعید است بتواند کشوری را تشویق به حضور و مشارکت مادی بیشتر در ماموریت‌های موهوم و بی تعریف ناتو کند. یعنی گرچه دبیرکل ناتو سعی کرده است با این هشدار، کشورها را حول یک خطر موهوم دیگر گرد هم آورد، اما بعید است که این هشدار بتواند دوباره شیرازه ناتو را مستحکم کند.

احتمال این مسئله وجود دارد که در کوتاه مدت ناتو و مشخصا امریکا سعی در ایجاد بحران‌های مصنوعی کنند تا بتوانند اعضای ناتو را به مشارکت و حضور بیشتر تشویق کنند. هشدارهای امنیتی که اخیرا در پایتخت‌های غربی مشخصا در آلمان، انگلیس و فرانسه درباره احتمال عملیات تروریستی داده شد، اگر با نگاه بدبینانه به این مسئله نگاه نکنیم شاید یکی از مبانی این حرکت این بود که به نحوی هراس از بحرانی که وجود خارجی ندارد اما هر لحظه ممکن است اتفاق بیفتد را در دل اروپایی‌ها زنده نگه دارد.

سخنان خانم کلینتون بعد از جلسه اخیر ناتو تا حدی نشان می‌دهد که احتمال خلق بحران‌های جدید حداقل در اروپا دور از ذهن نیست. خانم کلینتون گفته است: «ما با تهدیدهای تازه و متفاوتی روبه رو هستیم، مسئولیت‌های جدیدی وجود دارد، مثلا در زمینه امنیت اینترنتی یا دفاع موشکی که باید به عهده بگیریم.» این اظهارات نشان می‌دهد که امریکا احتمالا برای انسجام ناتو دست به خلق موقعیت‌های جدید یا ایجاد اهداف جدید خواهد زد. حداقل در کوتاه مدت موقعیت‌های جدیدی را تعریف خواهد کرد.

این موقعیت‌های جدید می‌تواند تغییر راهبردها از جنگ‌های کلاسیک و نظامی‌ گذشته به حیطه جنگ نرم باشد که در سخنان خانم کلینتون هم مشخص است. و یا ایجاد هراس جدید و مصنوعی در اروپا، این که هراس جدید و مصنوعی چه خواهد بود را اینده مشخص می‌کند. اما آنچه به ما مربوط است این است که در بازی امریکا برای ایجاد هراس جدید برای حفظ پیوندهای ناتو با یکدیگر قرار نگیریم و هشیاری لازم را به خرج دهیم.


نظر شما :