از بلوف سیاسی تا واقعیت

۲۱ بهمن ۱۳۸۸ | ۱۵:۳۷ کد : ۱۱۳۹۴ نگاه ایرانی
نویسنده خبر: جاوید قربان اوغلى‌
گفتاری از جاوید قربان اوغلی
از بلوف سیاسی تا واقعیت
  یکی از خبرهای خوشی که آقای احمدی نژاد مردم را به آن نوید داده بود صدور دستور آغاز غنی‌سازی 20 درصد اورانیوم خطاب به رییس سازمان انرژی اتمی کشور بوده است.
 
گفتاری از جاوید قربان اوغلی، سفیر سابق ایران در آفریقای جنوبی و تحلیل‌گر مسائل سیاست خارجی ایران:
 
اکنون پرونده هسته‌ای ایران به مرحله سرنوشت سازی رسیده است؛ ایران به دلیل نیازی که به تامین سوخت 75/19 درصد برای ادامه کار راکتور تهراندارد به شرایطی رسیده که باید این نیاز را تامین کند. ایران در طول سی سال بعد از انقلاب حداقل در دو نوبت سوخت مورد نیاز را از آژانس به واسطه عضویت در این نهاد بین المللی دریافت کرده است و اما این بار به دلیل سیاسی شدن پرونده هسته‌ای و به واسطه فشارهایی که از سوی غرب و تحریم های ناشی از قطعنامه های شورای امنیت که بر کشور تحمیل می‌شود در تامین سوخت راکتور تهران دچار مشکل شده و اگر نتواند این سوخت را تامین کند علاوه بر مشکلات ناشی از تعطیلی این رآکتور، فلسفه حضور ایران در آژانس به عنوان عضوی از این نهاد بین المللی نیز کمرنگ می‌شود.
 
در طول چند ماه گذشته پرونده هسته‌ای ایران فارغ از موضوع تعلیق یا عدم تعلیق یا سطوح مختلف غنی سازی بیشتر از طرف ایران بر تامین سوخت راکتور تهران متمرکز شده است و مذاکرات ایران و غرب و آژانس نیز طی این مدت حول همین محور می‌چرخید.
 
غرب نیز با درک این نیاز شدید تهران آن را به اهرمی برای فشار به ایران وتعدیل رفتارهایش تبدیل کرده است. این مساله طی مذاکرات مستقیم و غیر مستقیم و نامه نگاری‌های دو طرف سرانجام به مذاکرات وین رسید.
 
توافق حاصل در وین به دلیل فقدان اجماع در داخل کشور محقق نشد و عملا نیاز ایران به سوخت هسته‌ای همچنان بلاتکلیف باقی ماند. در این شرایط غرب نیز ظاهرا بی تمایل نیست که سیاست صبر و انتظار را در کنار فشارهای بین المللی خود ادامه دهد  تا ایران خود و از موضع ضعف ناشی از نیازبه سراغ آنها برود. حرف های هفته گذشته احمدی نژاد در سیما و مذاکرات متکی در اجلاس امنیتی نشان از تحقق این مساله می دهد.
 
 آقای احمدی نژاد در مصاحبه تلویزیونی، اگرچه مثل همیشه نگاهی پررنگ به داخل داشت ولی سخنانشان با ادبیاتی بیان شد که برای همگان تعجب‌آور و سوال برانگیز بود. چطور می‌شود در شرایطی که تهران کرارا و با صراحت مخالفتش را با خروج اورانیوم از کشور را اعلام کرده است، سخن از آمادگی برای خروج اورانیوم می‌شود؟
 
جنبه عملیاتی سخنان آقای احمدی نژاد را با حضور آقای متکی در اجلاس امنیتی مونیخ شاهد بودیم. اخبار منتشر شده از رایزنی‌های ایشان در مونیخ این ذهنیت ایجاد می کند کانه  در داخل کشور اجماعی برای پذیرش مبادله اورانیوم وجود دارد.
 
با این حال به نظر می‌رسد که نه تنها در سطح سیاستمداران عالیرتبه کشور چنین اجماعی وجود ندارد بلکه حتی میان دست اندرکاران دیگر کشور مانند مجلس و نخبگان سیاسی نیز چنین اجماعی دیده نمی‌شود. البته دولت به عنوان نهادی که باید مشکلات کشور را حل و فصل کند به طور طبیعی به دنبال راه حل رفع مشکل سوخت راکتور تهران است اما باید سوال کرد که با چه قیمتی این اتفاق خواهد افتاد؟
 
در این میان و در شرایطی که احتمال صدور قطعنامه دیگری از سوی شورای امنیت کاملا جدی است، آقای احمدی نژاد به سازمان انرژی اتمی دستور آغاز غنی سازی بیست درصدی را داده است.از یکسو این کار نوعی کاتالیزور و موجب تسریع روند تصویب قطعنامه جدید می شود که قطعا به نفع پرونده هسته ای نیست. اما از سوی دیگر با توجه به اینکه نهایتا باید مذاکرات از سر گرفته شود امیدواریم هم این توانایی فنی در کشور وجود داشته باشد و هم این دستور اجرایی شود تا حداقل با هزینه های سنگینی که کشور می پردازد، در مذاکرات آتی از موضع قدرتمندی برخوردار باشیم. زیرا روندی که دولت با سخنان آقای احمدی نژاد و مواضع  آقای متکی در مونیخ دنبال کرد نوعی سرافکندگی و تحقیر ملی برای ایرانیان بود. ‌هر چند غربی ها این عدول از مواضع تند قبلی را نیز به سخره گرفته و طرف امریکایی بلافاصله اعلام کرد که تهران باید طی نامه‌ای رسمی تضمین‌های لازم را تقدیم آژانس کند.
 
اتخاذ اینگونه مواضع در شرایطی که سیاست های غلط دولت نهم ایران را در مساله هسته ای در موضع ضعف قرار داده است در صورت عدم نحقق می تواند افزایش فشارهای بین المللی وعدول بیشتر از مواضع کنونی را  نیز در پی داشته باشد. امیداوریم ایران بتواند سوخت بیست درصدی را به عنوان برگ برنده در مذاکرات بعدی تولید کند اما نگرانی اینجاست که چنین اتفاقی رخ ندهد و مانند دفعات قبل، اعلام آغاز غنی سازی در سطح بیست درصد تنها یک بلوف سیاسی باشد.
 
در این صورت و از آنجا که طرف غربی از توانمندی‌های تکنولوژیک ما برای انجام غنی سازی آگاه است، ممکن است شرایط برای ایران سخت‌تر کند چراکه بعد از مدتی نه تنها سوخت بیست درصدی تولید نشده بلکه نیاز ایران برای تامین سوخت راکتور تهران نیز بیشتر و زمان نیز محدودتر شده است؛ در اینجا تهران از موضع ضعیف وارد مذاکرات می شود که منافعی بدنبال نخواهد داشت.
اکنون پس از چهار سال از تبلیغات جنجالی دولت نهم ظاهرا به همان نقطه ای رسیده ایم که آقای احمدی نژاد بخاطر آن دولت آقای خاتمی را با سخیف ترین عبارت ها به باد حمله گرفتند. با این فرق که دولت قبلی با تصمیم شورای عالی امنیت ملی حدود دو سال دست به تعلیق غنی سازی زد تا زبان رسایی در مذاکرات هسته‌ای بدست آورد و در نهایت این اتفاق افتاد ولی با آغاز به کاردولت نهم و بلوف های سیاسی و ادبیات پوپولیستی که بیشتر برای مصارف داخلی صورت گرفت  نه تنها دست آورد بیشتری در بعد هسته‌ای نصیب ایران نشد بلکه ایران چهار قطعنامه از شورای امنیت دریافت کرد و اکنون پرونده هسته‌ای ایران در حالتی کاملا امنیتی قرار گرفته است.
 
اگر این شرایط ادامه داشته باشد تبعات مثبتی عاید ایران نخواهد شد بلکه بیش از گذشته اجماع جهانی علیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران با تلاش امریکا قوی‌تر خواهد شد.
جاوید قربان اوغلى‌

نویسنده خبر

جاوید قربان اوغلی متولد سال 1333، از کارشناسان با سابقه وزارت امورخارجه ایران است که در کارنامه خود مدیرکلی آفریقای وزارت خارجه و سفیر ایران در آفریقای جنوبی را نیز ...

اطلاعات بیشتر


نظر شما :