ابهام در همکاری کاخ سفید و تل آویو
نویسنده خبر:
حمیدرضا دهقانی پوده
گفتاری از حمیدرضا دهقانی پوده، رئیس مرکز مطالعات خاورمیانه وزارت امور خارجه
بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل، در ديدار با نمايندگان کنگره امريکا گفت که "يک رژيم مسلح به سلاح هستهاى در ایران، تهديدى بزرگ براى همه ما خواهد بود، به ويژه براى اسرائيل، رژيمهاى عرب ميانه رو و براى امريکا."
گفتاری از حمیدرضا دهقانی پوده، رئیس مرکز مطالعات خاورمیانه وزارت امور خارجه:
رژیم اسرائیل پس از شکست در غزه و با توجه به جرائم جنگی که در این جنگ مرتکب شده بود و محاصره مردم غزه که همچنان ادامه دارد در منطقه و در سطح جهان به ویژه در بین کشورهای عربی- اسلامی و کشورهای اروپایی بسیار منزوی شد.
روی کار آمدن دولت تندرو و راست افراطی به ویژه مسئولیت یافتن شخصیتهای جنجالی، تندرو و افراطی چون لیبرمن، وزیر خارجه و نتانیاهو، نخست وزیر، بر انزوای این رژیم افزود، به نحوی که این رژیم با قطع بسیاری از روابطش روبرو بوده و تهدید میشد که روابط خود را با برخی کشورها از دست خواهد داد.
این مسائل همزمان با روی کار آمدن باراک اوباما در امریکا و شعار تغییر وی بود، اوباما اگر قرار بود که در منطقه خاورمیانه تغییری داده و مانع تکرار اشتباهات عظیمی شود که وضعیت امریکا را در منطقه بطورغیر قابل باوری سقوط داد؛ بایستی از روشهایی که بوش در دوران خود مرتکب شد، پرهیز و روش های جدیدی را جایگزین کند.
برای اوباما باعث تاسف بود که در اسرائیل به عنوان یک شریک راهبردی ایالات متحده امریکا در منطقه، مجموعهای روی کار آمدند که با سیاستهایش هم خوانی نداشتند، در همین راستا شاهد بودیم که برای اولین بار نخست وزیر اسرائیل اولین کسی نیست که به رئیس جمهور امریکا تصدی این پست را تبریک میگوید و برای اولین بار شاهدیم که اولین سفر نخست وزیر تازه انتخاب شده اسرائیل به امریکا صورت نمی گیرد.
کلیه دلایل و شواهد حاکی از این بود که مجموعه افراطیون حاکم بر تل آویو حداقل با اوباما اختلاف نظر دارند. حال اگر نتوانیم بگوییم که با مجموعه تصمیم گیری ایالات متحده و یا برخی جریانهای داخلی این کشور اختلاف چندانی نداشتند اما با سیاست اعلامی اوباما اختلاف نظر داشتند.
نتانیاهو به دنبال این بود که در سفر به امریکا اعلام کند این اسرائیل نیست که مشکل اصلی در منطقه است بلکه این ایران است که مشکل اصلی است، این اسرائیل نیست که با کشورهای عربی اختلاف دارد بلکه این اسرائیل و اعراب هستند که با ایران اختلاف دارند.
طرح صلح عربی در انتهای لیست اهداف اسرائیل
اگر قرار باشد که اوباما یک تحرک جدی در موضوع صلح فلسطینی- اسرائیلی انجام دهد، این طرح مستلزم این است که نتانیاهو راه حل دو ملت- دو دولت را بپذیرد، نتانیاهو و ليبرمن برای فرار از این مسئله ضمن اعلام مکرر مخالفت صریح خود با این مسئله اعلام کردند نمى توان یک دولت فلسطینی با جمعيت صد در صد فلسطینی و دولتی دیگر با بیست درصد فلسطینی (منظور دولت اسرائیلی با بیست درصد عرب است) پذيرفت. اسرائيلى ها در صددند این طرح را (على رغم ناديده گفتن بسيارى از حقوق فلسطينى ها و على رغم کلیه مشکلاتی که در بر دارد) بی محتوا ترسازند، به این معنا که پذیرش طرح دو ملت- دو دولت را مشروط به پذیرش یهودی بودن اسرائیل از سوی اعراب و فلسطینیان کنند.
پذیرش یهودی بودن فلسطین از سوی اعراب و فلسطینیان به این معناست که اولا هیچ آواره ای به سرزمین های سال 1948 باز نگردد و ثانیا برای بیست درصد عرب موجود در اين سرزمین ها نیز فکری شده و آنها به خارج از مرزهای اسرائیل کوچانده شوند.
از سوی دیگر هدف ازتعدیل طرح عربی، لغو طرح بازگشت مهاجران فلسطینی و حذف موضوع قدس است و لذا زمانی که طرح عربی از بازگشت آورگان وعقب نشينى اسرائيل از قدس و دستيابى فلسطينى ها به مرزهای ژوئن سال 1967حرفی به میان نیاورد، ديگر نمى تواند براى اسرائيل خطرناک باشد. در نتیجه اين طرح بسیار سازشکارانه و انکار کننده حقوق حقه مردم فلسطین قابل پذيرش خواهد بود.
بنابراین دولت نتانیاهو و مسئولان افراطى جديد در اسرائيل، از یک سو بدنبال تعدیل این طرح هستند و از سوى دیگر درصدد جایگزین کردن عادی سازی روابط کشورهای اسلامی و اسرائیل به جاى عادی سازی روابط کشورهای عربی و اسرائیل( همچنانکه قبلا در طرح آمده بود) هستند؛ زيرا احتمالا کشورهای عربی به طرف اسرائیلی و امریکایی گفتهاند اگر آنها (کشور هاى عربى) بتوانند در موضوع آوارگان کوتاه بیایند، در موضوع قدس به دليل ويژگى اسلامى آن قادر به کوتاه آمدن نیستند.
لذا اگر قرار باشد در موضوع دوم تعدیلی صورت گیرد باید کشورهای اسلامی آنرا بعمل آورند و در اين مورد کشورهاى اسلامى متعهد شوند، تا فشاری بر دولتهای عربی منطقه وارد نشود و آنها از سوی مردمانشان مورد مواخذه قرار نگیرند.
ما از اهداف سفر نتانیاهو به امریکا بطور مشخص آگاهیم، او بدنبال ارائه طرحی چند مرحلهای بود که در آن اولویت در برخورد با ایران است، پس از آن عادی سازی با کشورهای عربی و اسلامی و در نهایت حل و فصل طرح صلح فلسطینی قرار دارد.
ناکامی نتانیاهو در سفر به امریکا
اما در مورد موافقت اوباما با این خواستههای دولت اسرائیل ما با ابهام مواجه هستیم. مشخص نیست که اوباما و مجموعه دولت او چه میزان خواستههای نتانیاهو را برآورده کرده اند. به طور قطع اوباما با شعارها و منشی که خواهان زبان جدیدی در مناسبات خاورمیانه است، روی کار آمده و نمی تواند چنین خواستههایی را پذیرا باشد.
لذا باید منتظر ماند تا در سفر اوباما به قاهره، اهداف وی مشخص شود، اینکه اوباما دنبال آن است که در قاهره پیامی به جهان اسلام دهد، با طرح عادی سازی روابط اسرائیل و کشورهای اسلامی همخوانی دارد وگرنه اگر قرار بود صرفا کشورهای اسلامی مخاطب سخنان اوباما باشند او در ترکیه به مسلمانان پيام داد و کشورهای اسلامی ديگرى وجود داشتند که مرجعيت اسلامی آنها مهمتر و برتر ازمصر بود.
نظر شما :