تائیر روابط روسیه و اسراییل بر ایران
فدراسیون روسیه پس از فروپاشی اتحاد شوروی، در امتداد سیاست خارجی میخاییل گورباچف آخرین دبیرکل حزب کمونیست اتحاد شوروی، توسعه روابط با کشورهای جهان را در چارچوب ملاحظات اقتصادی و سیاسی جدید مورد توجه قرار داد. برای فدراسیون ر وسیه درچارچوب نگاه غرب گرایانه در سیاست خارجی آن، جمهوری اسلامی ایران یک «تهدید» برآورد شده بود. بزودی روشن شد که فدراسیون روسیه با جمهوری اسلامی ایران دارای منافع همساز متعددی است.
وقوع تحولات پی در پی در قفقاز و آسیای مرکزی ، و حتی در درون مرزهای فدراسیون روسیه ضرورت دگرگونی در روابط با ایران را آشکار ساخته بود. سازگاری منافع دو کشور در سطوح منطقه ای و بین المللی برای رهبران روسیه غیرقابل چشم پوشی می نمود.
همکاری دو کشور درجریان جنگ داخلی تاجیکستان و بازگشت صلح و ثبات به این کشور برای روسیه حائز اهمیت بسیار بود. دو کشور در منطقه دریای خزر نیز در برابر توسعه نفوذ بیگانگان علایق مشترکی را ملاحظه کرده اند.
درحالی که آمریکا سیاست مهار( سدبندی) علیه ایران را به کار گرفته، دربرابر روسیه نیز نوعی سد بندی جدید را دنبال کرده است. آمریکا به طور پیگیر سیاست محدود سازی دو کشور و جلوگیری از توسعه نفوذ آنها در منطقه دریای مازندران و پیرامون آن را دنبال کرده است.
این امر سبب توسعه فزاینده روابط دو کشور شده است. محصور شدن فدراسیون روسیه در مرزهای آن و بازداشتن ایران از توسعه نفوذ طبیعی و کارساز خود در آسیای مرکزی و قفقاز سبب گردیده، دو کشور به طور فزاینده ای در عرصه های گوناگون روابط خود را توسعه دهند.
مزایای این سیاست برای هر دو کشور بسیارگسترده بوده است. هرچند جمهوری اسلامی ایران به دلیل تعارض پایدار با آمریکا نتوانسته، مانند فدراسیون روسیه از مزایای چانه زنی درخصوص روابط با روسیه بهره مند گردد.
منافع متنوع ناشی از توسعه همکاری با جمهوری اسلامی ایران در زمینه های سیاسی – اقتصادی حتی اجتماعی و فرهنگی برای فدراسیون روسیه جاذبه های زیادی را در برداشته، که تحت تاثیر علایق اسراییل ونگرانی های آن قرار نمی گیرد.
برای روسیه بهرحال اسراییل کشوری همبسته و همساز با آمریکا است . هرچند توسعه روابط با آن می تواند، در روابط روسیه و آمریکا اثر گذار باشد، ولی فشارهای اسراییل برای تجدید روابط فدراسیون روسیه با جمهوری اسلامی ایران کارساز نبوده است.
منافع ناشی از این همکاری آنچنان عظیم است، که غیرقابل چشم پوشی می باشد. همکاری گسترده اسراییل با ترکیه، در امتداد اهداف منطقه ای آمریکا در قفقاز و آسیای مرکزی از نظر فدراسیون روسیه مطلوب تلقی نمی شود.
جهت گیری همکاری جویانة رو به گسترش اسراییل با ترکیه، و رقابت سیاسی اقتصادی فدراسیون روسیه با این کشور درمنطقه آسیای مرکزی و قفقاز، بویژه در موضوع انتقال انرژی از منطقه و دریای خرز این نزدیکی را چالش انگز ساخته است.
پیچیدگی روابط کنونی در قفقاز و آسیای مرکزی، در قفقاز و آسیای مرکزی ، روابط روسیه با ترکیه و آمریکا بر روابط این کشور با اسراییل نیز اثر گذار بوده است. براساس مطالب ارائه شده علل و عوامل متعدد تسهیل کنندة توسعه روابط فدراسیون روسیه و اسراییل بوده اند. ب
ر خلاف تعارض آشتی ناپذیر جمهوری اسلامی ایران و اسراییل بویژه در مورد حقوق مردم فلسطین، برای دولت روسیه آنچه حایزاهمیت است منافع اقتصادی – سیاسی اش می باشد. این تعارضات تنها درچارچوب ملاحظات روسیه معنی می یابد.
لذا علیرغم ارتباط مناسب دیپلماتیک و اقتصادی با هر دو کشور، روسیه خود را ناگزیر به انتخاب نیافته، ومی کوشد با بهره گیری از فضای موجود درمنطقة خاورمیانه وتوسعه روابط با هر دو کشور منافع خود را دنبال کند.
اتحاد شوروی که در شکل گیری اسراییل در پایان جنگ جهانی دوم نقش تعیین کننده داشت، با استحکام نظام دو قطبی و درچارچوب تعارض اردوگاه سوسیالیسم و سرمایه داری، با اسراییل به عنوان هم پیمان ایالات متحده روابط سردی را سازمان داد.
اسراییل از عوامل آمریکا درخاورمیانه به شمار می آمد، لذا درطول دوران جنگ سرد اتحاد شوروی گسترش روابط همه جانبه با دشمنان آن را در دستور کار خود قرار داده بود. دراین دوران مساله مهاجرت یهودیان از شوروی به اسراییل، همواره یکی از مهمترین محورهای مباحث شرق و غرب را تشکیل داده بود. جنگ های اعراب و اسراییل این رویارویی را شدت بخشید.
امریکا وشوروی درسالهای پس از جنگ جهانی دوم در تعارض با یکدیگر، متحدان خود را درخاورمیانه حمایت می کردند.
ازنیمه دهه 1980 «تفکر جدید» گورباچف فصل جدیدی را در روابط اتحاد شوروی و اسراییل گشود. یکی از مهمترین مشخصه های این تحول افزایش چشمگیر مهاجرت یهودیان از اتحاد شوروی به اسراییل بود، که امروز بزرگترین جمعیت مهاجران دراین کشور را تشکیل داده اند.
با آغاز روابط دیپلماتیک شرایط برای توسعه روز افزون روابط دو کشور در همه عرصه ها مهیا گردید. همکاری اتحاد شوروی با آمریکا درجریان جنگ دوم خلیج فارس (حمله صدام به کویت) بیانگر دگرگونی عمیق در سیاست خاورمیانه ای اتحاد شوروی بود، که در دوران پس از فروپاشی ادامه یافت.
اتحاد شوروی پس از پایان جنگ عراق با کویت، از حامیان تحریم بین المللی علیه رژیم عراق بود. رهبری فدراسیون روسیه نیز پس از استقلال این کشور کوشید، روابط خود را با کشورهای منطقه خلیج فارس وخاورمیانه عمدتاً درچارچوب ملاحظات اقتصادی سازمان دهد. مسکو تلاش خود را برای مشارکت فرآیند صلح خاورمیانه شدت بخشید.
هرچند با تحول در سیاست خارجی خاورمیانه ای یلتسین، و بویژه انتخاب پریماکوف به عنوان وزیر امورخارجه روسیه توجه به این منطقه بیشتر شد، ولی فدراسیون روسیه درمیان کشورهای منطقه بیشتر به کشورهای نفت خیر که قدرت خرید تسلیحات روسی را داشتند، توجه کرده است.
با توسعه نفوذ یهودیان در امور اقتصادی – سیاسی روسیه، روند بهبود روابط روسیه و اسراییل از شدت بیشتری برخوردار شد. حضور یک میلیون مهاجر از جمهوریهای مختلف اتحاد شوروی در اسراییل، ظرفیت این تحول را افزایش داده است.
دیدار مقامات دو کشور زمینه را مهیاتر ساخت. مسکو به طور منظم برای بهبود جایگاه خود در فرآیند صلح خاورمیانه تلاش خود را شدت بخشید. برخلاف برخی تحولات داخلی در فدراسیون روسیه، روند توسعه روابط همه جانبه فدراسیون روسیه و اسراییل ادامه یافته است. هر چند برخی گرایشهای ضد یهودی در داخل روسیه این امر را مورد حمله قرا رداده اند.
همکاریهای فرهنگی – اجتماعی زمینه های مساعد توسعه روابط دو کشور را بیش از پیش تقویت کرده، قرارداد همکاری نظامی و امنیتی دو کشور نیز از اهمیت جدی برخوردار بوده است. همکاریهای گسترده علمی و تحقیقاتی محدودی هم بوجود آمده است.
این تحولات از نیمه دهه 1980 با توسعه فزاینده روابط جمهوری اسلامی ایران و روسیه همراه گردیده است. با توجه به دگرگونی درسیاست خارجی روسیه بویژه در منطقه خاورمیانه، همکاری با جمهوری اسلامی ایران در عرصه های گوناگون برای روسیه بسیار اهمیت دارد.
همکاری جمهوری اسلامی ایران با فدراسیون روسیه در برقراری صلح در تاجیکستان به خوبی اهمیت این روابط را روشن کرده است. نگرانی هر دو کشور از گسترش اسلام طالبانی در پی توسعه نفوذ طالبان درافغانستان این روند را تقویت کرد. همکاریهای گسترده نظامی و سیاسی دو کشور به ویژه در فضای رقابت رو به گسترش با آمریکا، برای هر دو کشور فرصت های خوبی را ارئه کرده است.
ابعاد گوناگون همکاریهای اقتصادی منطقه ای و بین المللی ایران و روسیه، سبب گردیده تا علیرغم فشارها و اقدامات آمریکا و ابراز نگرانی های اسراییل این روند همچنان توسعه یابد.
اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئو استراتژیکی جمهوری اسلامی ایران سبب شده تا علیرغم ابراز نگرانی های اسراییل و تلاشهای این کشور، روسیه روابط خود را با جمهوری اسلامی ایران با علاقه و حساسیت گسترش دهد.
این کشور برای بهره بردن از مزایای غیرقابل چشم پوشی این همکاری، عزم استوار خود را برای ادامه آن آشکار ساخته است. تردیدی نیست که معیار اصلی این سیاست، تأمین منافع روسیه درچارچوب روابط با جمهوری اسلامی ایران است. منافعی که گستردگی و تنوع آن سبب شده ، تا بطور اجتناب ناپذیری توسعه روابط با ایران مورد توجه رهبران فدراسیون روسیه قرار گیرد.
انطباق منافع دو کشور در آسیای مرکزی و قفقاز و نیز درمحیط بین المللی این روند را تقویت کرده است.
نظر شما :