نتیجه :یک – صفر به نفع ایران
دیپلماسی ایرانی: کشتی میان مغز و ماهیچه در دنیای سیاست همواره مثال زدنی بود. دعوای میان ترکها و پارسیها در اسیای میانه را میتوان نمونه ای از همین کشتی گیریها دانست. مناقشه میان اسرائیل و ایران اما از این قاعده مستثنی است. آنچه که میان صدام حسین و دولتمردان ایرانی هم گذشت اندک شباهتی به این مثال ما ندارد.
آسیا تایمز در نگاهی به ماجرای به راه افتاده در بحرین و دخالت اعراب در این بحران داخلی مینویسد: ایرانیها در ماجرای بحرین نشان دادند که ید توانایی در ذکاوت ورزی دارند. ایرانیها میدانند که چگونه از منابع فکری خود در زمانی استفاده کنند که دیگران با حماقتهای خود در حال خرابتر کردن اوضاع هستند. اگر تنها یک نفر از تحلیلگران مسائل ایران و خاورمیانه در واشنگتن از پانزدهمین روز از ماه سپتامبر رفتار و عملکرد ایران را مورد واکاوی قرار دهد متوجه زیرکی میشود که در این رفتار جا خوش کرده است. البته که به تماشا نشستن این تحولات با توجه به سرعت رخداد آن کار بسیار سختی است.
اسیا تایمز در ادامه مینویسد: جمعیت غالب در بحرین را شیعیان تشکیل میدهند. هفتاد درصد رقم کمی برای شیعیان در این کشور نیست. حقیقتی وجود دارد و آن هم این است که غالب این جمعیت شیعه برای الهام گیریهای مذهبی به نجف اشرف در عراق مراجعه میکنند و نه به قم در تهران. با این همه یک سوم از این جمعیت اصل و نسبی دارند منسوب به ایران و به همین دلیل احساس نزدیکی آنها به تهران قابل درک است.
ایالات متحده پنجمین پایگاه نظامی خود را در بحرین مستقر کرده است. بسیاری از تحلیلگران تاکید دارند که هدف از استقرار این پایگاه جاسوسی برنامههای ایران بوده و خواهد بود. حقیقت امر هم این است که اصلیترین فاکتور در رابطه استراتژیک میان منامه و واشنگتن خصومتی است که اهل تسنن حاکمیت در بحرین و کاخ سفید نشینها نسبت به ایران دارند. دولتمردان ایرانی هم نمیتوانند کتمان کنند که تا چه اندازه از عدم تسلط واشنگتن بر حاکمیت در بحرین شاد خواهند شد. اکنون با آنچه در بحرین رخ داد همگان در خصوص نفوذ واشنگتن بر بحرین و دیگر کشورهای عرب منطقه از خود سوال میکنند. اکنون بسیاری اعتقاد دارند که با توجه به خیزشهای عمومی در خاورمیانه این ایران است که نقش پررنگتری را بر عهده خواهد داشت.
عربستان سعودی همچنان از پذیرفتن ایران اجتناب میکند و بسیاری این حذر را جدیترین اشتباه خاندان سعود میدانند. بر خلاف انچه که در سانههای غربی ادعا میکنند ایران به هیچ وجه به دنبال تغییر حاکمیت در عربستان سعودی نیست. ایرانیها میدانند که پس از آل سعود هر حکومتی که در عربستان به روی کار بیاید تعامل با آن برای ایرانیها سختتر خواهد شد. نه تنها تغییر حاکمیت در عربستان سعودی که در هیچکدام از کشورهای حاشیه خلیج فارس به نفع ایران نخواهد بود. ایرانیها نیز همان اندازه از تروریسم مذهبی در حیاط خلوت خود وحشت دارند که ایالات متحده از افراط گرایی در خاورمیانه.
آسیا تایمز در ادامه مینویسد: حتی اگر ایران در ماجرای بحرین مداخله استراتژیک هم داشته باشد نمیتوان این کشور را ملامت کرد را که منامه را میتوان بخشی از ایران دانست. ایرانیها به خوبی میدانند که اگر یک گام به جلو در منامه بردارند و در این کشور وارد مداخله نظامی شوند در حقیقت بزرگترین اشتباه استراتژیک را مرتکب شده اند. خاندان سعود و کاخ سفید نشینها برای مهار نقش ایران در منطقه دست به کار شده اند. دولتمردان ایرانی بلافاصله متوجه شدند که هرگونه عملکرد شتاب زده ای میتواند در حقیقت آنها را از عقلانیت در این ماجرا دور کند.
انچه در بحرین رخ میدهد نه باید و نه میتواند شکل نزاع میان شیعه و سنی را به خود بگیرد. در شرایطی که ایران پا به میان میگذاشت محبوبیت به دست امده این کشور از خیابانهای کشورهای عربی رخت بر میبست. برخلاف عربستان سعودی ایرانیها به خوبی میدانند که دخالت نظامی در بحرین در حقیقت دست بلند کردن بر روی برادران دینی است و وجهه تهران را در میان مسلمانان غیرعرب هم تخریب میکند. ایران به خوبی متوجه شد که باید مساله بحرین را مشکلی داخلی بخواند و منامه را تبدیل به مکانی برای فرصت جویی با عربستان نکند.
مقامهای ایرانی مانند وزیر امور خارجه این کشور از نخستین لحظههای بالا گرفتن بحران در بحرین دائما با مقامهای اتحادیه عرب، شورای همکاری خلیج فارس و دیگر چهرههای بین المللی در تماس بودند. علی اکبر صالحی در تمام گفتگوهای خود اینگونه استدلال کرد که چگونه کشوری میتواند برای حل بحران داخلی از نیروهای کشوری همسایه استفاده کند؟ این مقام ایرانی هرگونه دخالت نظامی خارجی در منامه برای سرکوب معترضان را نقض قوانین بین المللی خواند. ایران همچنین سفیر خود را از منامه برای بحث و تبادل نظر در خصوص اوضاع جاری در این کشور بحران زده فراخواند.
آسیا تایمز در ادامه مینویسد: ایران با زیرکی تمام نیت را بر تخریب چهره ال سعود گذاشت و بسیار هم موفق عمل کرد. رسانههای ایرانی چه در داخل و چه در خارج از این کشور به خوبی حوادث بحرین و حضور نظامی گسترده عربستان را پوشش دادند.
اعتبار خاندان سعود در ماجرای بحرین کاملا بر باد رفت. بسیاری از روحانیون طرفدار این خاندان هم نتوانستند در برابر خشونت اعمال شده علیه بحرینیها سکوت اختیار کنند و به صراحت دستور پایان دادن به این حمام خون را صادر کردند. آیت الله علی سیستانی مرجع عالیقدر شیعیان در عراق هم که به ندرت در خصوص مسائل بین المللی سخن میگوید از اعراب خواست به این برادرکشی پایان دهند. نوری مالکی نخست وزیر عراق هم با انتقاد شدید از عملکرد آل سعود هشدار داد که این دخالت نظامی به هیچ وجه قابل قبول نیست.
نظر شما :