نباید روی اختلافات روسیه و غرب حساب کرد

۲۸ بهمن ۱۳۸۹ | ۱۸:۴۳ کد : ۱۰۳۷۱ پرونده هسته ای
سفر لاوروف به انگلستان گرچه با هدف عادى سازى روابط فى مابين انجام گرفته، اما اين هدف مانع از آن نشده که مسائل اختلافى از جمله بالابردن فشار‌ها بر ايران براى توقف برنامه هسته‌اى مورد توجه قرار نگيرد. گفت و گوی ديپلماسى ايرانى با دکتر جهانگير کرمى، استاد دانشگاه و متخصص مسائل روسيه.
نباید روی اختلافات روسیه و غرب حساب کرد

ديپلماسى ايرانى: سفر لاوروف به انگلستان گرچه با هدف عادى سازى روابط فى مابين انجام گرفته، اما اين هدف مانع از آن نشده که مسائل اختلافى از جمله بالابردن فشار‌ها بر ايران براى توقف برنامه هسته‌اى مورد توجه قرار نگيرد. ديپلماسى ايرانى اين مسئله را در گفت و گو با دکتر جهانگير کرمى، استاد دانشگاه و متخصص مسائل روسيه بررسى کرده است.

سفر لاوروف به انگلستان در چه چارچوبى قابل ارزيابى است و با چه هدفى انجام شده است؟

 بعد از یک دوره سه ساله تیرگی روابط لندن و مسکو به دنبال اتفاقات سال‌هاى 2007 و 2008 و مسائلى که بين دو کشور اتفاق افتاد، مثل قتل الکساندر ليتويننکو در انگلستان و تعطيلى کنسول‌گرى‌ها و مراکز فرهنگى و شبکه‌هاى اجتماعى انگليسى‌ها در روسيه این سفر انجام می‌گیرد. در آن زمان لندن مدعی بود که این مقام سابق امنیتی روس توسط خود روس‌ها به قتل رسيده است. به هر حال اين سفر در حالى انجام مى‌شود که روابط روسيه و انگليس بعد از سپرى يک دوره تيرگى، به نظر می‌رسد که تا حدودى در مسیر عادى سازی حرکت مى‌کند.

پس از مسائل مربوط به گسترش ناتو و طرح سپر موشکی امریکا و سر انجام در جریان بحران اوستيا،  دوره ای از تيرگى در روابط روسيه و غرب ایجاد شد که از سال گذشته به دنبال طرح "ری ست" در روابط واشنگتن و مسکو، نگرانی‌ها کاهش پيدا کرده و ملاقات‌هايى که بين رئيس جمهور روسيه و امريکا انجام شد و سرانجام، حضور رئيس جمهور روسيه در نشست سران ناتو در ليسبون و توافقات مهمی‌ میان دو سو، دوره عادى سازى روابط روسيه و غرب و بهبود تدريجى اين روابط را شاهديم. سفر لاوروف به انگلستان هم در همين چارچوب ارزيابى مى‌شود و دستور کارهاى متنوعى براى اين سفر پيش بينى شده است از جمله بحث همکارى‌هاى امنيتى اروپايى، پروژه دفاع موشکى مشترک روسیه و ناتو، ارتباط روسيه و اتحاديه اروپا و روابط روسيه و ناتو و هم چنين برخى مسائل منطقه‌اى مانند خاورميانه و افغانستان و مسئله هسته‌اى ايران در دستور کار اين سفر بوده است.

موضع‌گيرى مقامات روس و انگليسى را در اين سفر درباره برنامه هسته‌اى ايران چگونه ارزيابى مى‌کنيد؟ در حالى که انگلستان بر تشديد فشارها بر ايران تاکيد مى‌کند، لاوروف با اعمال تحريم‌هاى جديد عليه ايران مخالفت کرده است.

به طور کلى روسيه نسبت به اقدامات يک‌جانبه و اقداماتى که در درون مجموعه‌هاى غربى عليه هر کشور ديگرى از جمله ايران صورت بگيرد، بدبين هستند و معتقدند که اين موضوعات بايد در دستور کار نهاد‌هاى بين المللى قرار بگيرد و آن‌جا تصميم‌گيرى انجام شود.

به طور مشخص درباره ايران، روس‌ها قائل به هيچ فشار، تحريم و محدوديتى فراتر از آن چه در قطعنامه‌هاى شوراى امنيت آمده نيستند و معتقدند اگر قرار است اين تحريم‌ها افزايش پيدا کند، بايستى حتما در دستور کار شوراى امنيت قرار بگيرد و آن‌جا يک تصميم چند جانبه گرفته شود.

در اين سفر هم در خواست انگليسى‌ها اين بود که محدوديت‌ها و فشار‌ها بر ايران افزايش پيدا کند و تحريم‌ها بيشتر شود. اين روندى است که اخيرا امريکا، فرانسه و انگليس بر آن تاکيد کرده اند. اما پاسخ آقاى لاوروف اين بوده که روسيه قائل به افزايش تحريم‌ها فراتر از آن چه در تصميمات شوراى امنيت بوده نيست.

برخى تحليل‌گران معتقدند که ممکن است درباره پيشنهاد مطرح شده در مذاکرات استانبول ميان روسيه و کشورهاى غربى گروه 1+5 اختلافاتى وجود داشته باشد. به اين معنى که کشورهايى مثل انگلستان و فرانسه از اين که در مبادله سوخت، تنها روسيه طرف ايران باشد راضى نيستند. ممکن است اين اختلاف مواضع از اين مسئله نشات گرفته باشد؟

در بحث مبادله سوخت، آن چه مسلم است اين است که هم‌چنان که ميان اعضاى 1+5 نسبت به طرح توافق ايران با ترکيه و برزيل که در بيانيه تهران آمده، بدبين هستند؛ ميان خود اعضاى اين گروه هم اختلافاتى وجود دارد. به ويژه بين طرف‌هاى غربى با روسيه و دو طرف نسبت به هم نوعى سوء‌ظن دارند. به اين معنى که هم روسيه و هم طرف غربى نسبت به اين که مبادله با کدام طرف انجام شود، به احساس زیان می‌کنند.

بخشى از اختلافات ناشى از اين مسئله است، اما اختلافات روسيه و غرب بر سر مسئله هسته‌اى ايران، از يک سرى مسائل اساسى‌تر سرچشمه مى‌گيرد و آن مسائل عبارتست از اين که در درجه اول روسيه به شدت قائل به حفظ حرمت نهادهاى بين المللى و به ويژه شوراى امنيت است، و روسيه از تلاش‌ها، تمهيدات و اقدامات غرب براى اين که جاى شوراى امنيت را بگيرد، نگرانى دارد و موضوع دوم بحث حاکميت ملى کشور‌ها است. دولت روسيه، حساسيت ويژه اى نسبت به حفظ حاکميت ملى کشورها و حفظ حرمت حاکميت‌هاى ملى دارد. چون خود روسيه از جمله دولت‌هايى است که در معرض فشارها، تهديد‌ها و آسيب پذيرى‌هاى ناشى از عدم رعايت حاکميت ملى کشورها قرار دارد. اين موضوع در بحث مربوط به چچن و بحث مربوط به حقوق بشر در روسيه به اشکال مختلفى هميشه روسيه را آزار داده است و حاکميت ملى دولت روسيه از طرف غرب و نهاد‌هاى غربى تحت فشار بوده است. لذا اين هم يکى از مواردى است که باعث مى‌شود روسيه به غرب بدبين باشد و هر فشارى نسبت به کشورى مثل ايران را خارج از شوراى امنيت به عنوان تضعيف حاکميت ملى کشورها تلقى مى‌کند. در مجموع، روس‌ها خاطره تلخى از مداخلات غرب در امور داخلى کشورها و فشار بر کشورها دارند و هم اکنون نیز خودشان به شدت درگیر در مسائل داخلی هستند.

مجموعه اين عوامل باعث شده که اين سوء‌ظن و بدگمانى بين طرفين به وجود آيد ولى نبايد فراموش کنيم که اين به معناى آن نيست که روسيه در بحث هسته‌اى ايران در مقابل غرب قرار دارد. روسيه و غرب به هر حال در بخش مهمى‌ از پرونده هسته‌اى ايران هم عقيده اند و مواضع مشترکى دارند: مثلا اين که ان.پي.تي. بايد رعايت شود، نبايد کشور جديدى هسته‌اى شود، کشورها بايد ساختار نظام بين الملل فعلى را البته با تعريفى که روس‌ها دارند و اين تعريف نزديک به تعريفى است که غرب در دوره اوباما دارد، به رسميت بشناسند )يعنى سيستم بين المللى چند قطبى با محوريت شوراى امنيت و چندجانبه گرايى به جاى يک‌جانبه گرايى دوره بوش).

لذا با توجه به اين مسائل، روسيه و غرب در مسئله هسته‌اى ايران يک حوزه مشترکى از منافع دارند و يک حوزه متعارض. اين حوزه مشترک همان بحثى است که در شوراى امنيت و آژانس بين المللى انرژى اتمى ‌دنبال مى‌شود. حوزه اختلافى هم اين است که غربى‌ها بخواهند به طور يک‌جانبه و خارج از شوراى امنيت تصميم گيرى کنند.

بنابراين نمى‌توان روى اين اختلافات چندان مانور داد به اين دليل که اشتراکات آن قدر پررنگ است که مى‌تواند از طريق نهادهايى مثل شوراى امنيت مشکلات و محدوديت‌هايى را ايجاد کند.

بنابراين اين اختلاف مانع از تصويب تحريم‌هاى جديد عليه ايران نمى‌شود؟

روسيه معتقد است که موضوع بايد در دستور کار شوراى امنيت قرار گيرد، ‌آن‌جا بحث شود،‌ گزارش درباره تحريم‌هاى قبلى ارائه شود و آن وقت درباره افزايش تحريم‌ها احيانا تصميمى‌ اتخاذ شود. معمولا هم در اين مورد اصولى براى خود دارد. يکى از اين اصول، همين بحث حفظ حاکميت‌هاست و اين که حتى الامکان حاکميت ملى کشورها محترم شناخته شود.

دیگر اين که از نگاه روسيه،‌ اين تحريم‌ها نبايستى به گونه باشد که به عنوان ابزار سياسى براى تامين منافع غرب قلمداد شود و فضا و شرايط را به سمتى ببرد که برنده آن شرايط جدید صرفا غرب باشد. خصوصا اين که روسيه قبلا تجربه عراق و افغانستان و يوگسلاوى و لیبی را دارد. لذا اين فشار‌ها را امرى از جانب غرب و در خدمت منافع غرب مى‌داند و سعى مى‌کند که حتى الامکان اين فشار‌ها را تقليل دهد.

ولى در عين حال مقاومت‌هاى روسيه نکته اى دارد و آن نقطه مقاومت معامله اى است که معمولا بر سر مسائل بين المللى صورت مى‌گيرد. نکته بعدى هم بحث درصد غنى سازى در ايران است. چون آقاى لاوروف قبلا به صراحت گفته است که غنى سازى بيست درصد در ايران خط قرمز روسيه است. با توجه به اين نکته‌ها است که سياست نهايى روسيه در شوراى امنيت نسبت به مسئله هسته‌اى ايران را شکل مى‌گیرد.

هم‌زمان با موضع گيرى انگلستان براى تشديد فشارها بر ايران و مخالفت روسيه با اين امر، شاهد پررنگ شدن اختلاف روسيه و ناتو هستيم. سخنگوى ناتو در مصاحبه اى گفته است که دستيابى به سيستم سپر دفاع موشکى مشترک ناتو و روسيه غيرممکن است. تا چه حد ممکن است موضع گيرى روسيه، بازى با کارت ايران براى حفظ منافع در ناتو باشد؟

در مورد بحث روسيه و ناتو و اين که اظهارنظرى درباره عدم امکان حصول توافق ميان ناتو و روسيه بر سر استقرار سپر دفاع موشکى مشترک صورت گرفته است، بايد توجه داشت که روسيه و ناتو وارد دورى از همکارى‌ها شده اند که اين همکارى‌ها گسترده است و از مسئله کمک رسانى در مسئله افغانستان گرفته تا بحث فروش هلى کوپتر‌هاى روسيه به نيروهاى ناتو در آنجا و مسائل مربوط به بحث توقف گسترش ناتو و ... را در بر مى‌گيرد و يکى از موضوعات هم سپر دفاع موشکى مشترک است.

درباره سپر دفاع موشکى توافقی کلى انجام گرفته که موضوع به کارشناسان فنى واگذار شود و درباره آن بحث شود تا ابعاد مختلف عملیاتی آن روشن شود. چون هنوز دو طرف درک روشنى از اين مسئله ندارند؛ اين که اين سامانه در کجا مستقر شود؟ فرماندهى آن با چه نهادى باشد؟ چگونه بر آن نظارت شود؟ چگونه کنترل شود؟ هدف آن چه کشورهایی باشد؟ اين‌ها هيچ کدام مشخص نيست. لذا نمى‌توان صرفا با اين اظهارنظر درباره اين موضوع که هر دو طرف قبول دارند که موضوع روشنى نيست، نتيجه گرفت که دليل اين موضع گيرى روسيه به خاطر مشکلات با ناتو است.

به نظر من اين موضوع چندان به بحث روسيه و ناتو مرتبط نيست. چون سياست روسيه نسبت به برنامه هسته‌اى ايران، سياست خاصى است که شکل گرفته است و اين گونه اتفاقات چندان تاثير مهمى‌ بر آن سياست کلى ندارد.


نظر شما :