بیم‌ها و امیدهایی که حوادث مصر به روسیه بخشید

۲۱ بهمن ۱۳۸۹ | ۱۷:۳۱ کد : ۱۰۲۸۸ آسیا و آفریقا
محمود شوری کارشناس مسائل روسیه در گفتگو با دیپلماسی ایرانی از دغدغه روس‌ها در خصوص تکرار حوادث مصر در منطقه جدایی طلب چچن سخن می‌گوید و نقشی که روسیه پس از آرام شدن اوضاع در مصر بر عهده خواهد گرفت.
بیم‌ها و امیدهایی که حوادث مصر به روسیه بخشید

دیپلماسی ایرانی: هیچ کشور و دولتی از تحولات جاری در مصر بی نصیب نمانده است. تحولات ثانیه به ثانیه مصر در دو هفته گذشته همگان را به واکنش واداشته است. از اروپایی‌ها تا کاخ سفید، از تل آویو تا ریاض همه نگران مصر هستند.

در جمع دولتمردان کم بودند کسانی که با حمایت از حسنی مبارک رئیس جمهوری مصر اعتبار خود را هم رده اعتبار یک دیکتاتور قرار دهند. تنها سیلویو برلوسکونی ایتالیایی نبود که اعلام کرد: مبارک بماند و اصلاحات هم پیش رود، بلکه رئیس جمهوری روسیه دیمیتری مدودف هم در گفتگوی تلفنی با حسنی مبارک برای وی و کشورش آرزوی موفقیت و عبور از این بحران با توسل به قانون را کرد. محمود شوری کارشناس مسائل روسیه در گفتگو با دیپلماسی ایرانی از دغدغه روس‌ها در خصوص تکرار حوادث مصر در منطقه جدایی طلب چچن سخن می‌گوید و نقشی که روسیه پس از آرام شدن اوضاع در مصر بر عهده خواهد گرفت:

روسیه بر خلاف ایالات متحده چندان در بحران مصر دخالت نمی‌کند. به نظر شما چرایی این محافظه کاری مصلحتی در چیست؟

نقش روسیه را نمی‌توان با نقش امریکا در خاورمیانه مقایسه کرد. پس از فروپاشی شوروی، نقش این کشور در منطقه بسیار کاهش پیدا کرد. و هر از چندگاهی روس‌ها تلاش کردند با حضور در کمیته چندجانبه با امریکا و اتحادیه اروپا در بحث فلسطین وارد شوند و نقشی هر چند بسیار کم در خاورمیانه ایفا کند. واقعیت این است که این نقش هیچ زمانی نقش فعالی نبوده و دلیل آن هم این بوده است که خود اسراییلی‌ها علاقه‌ای نداشتند که پای روس‌ها به این مسایل باز شود.

در طول این سال‌ها روس‌ها تلاش‌هایی کردند ولی این تلاش‌ها هم خیلی جوابی نداده است، همانطور که شاهد سفر ولادیمیر پوتین به منطقه بودیم و پس از آن هم سفری که دمیتری مدودف به اردن و فلسطین داشت. اینها تلاش‌های روسیه پس از فروپاشی وجه امپراطوری در منطقه بود که تاثیر چندانی هم نداشته است.

برای روس‌ها این تحولات بسیار ابهام دارند، بدین معنا که روس‌ها تا چه اندازه از بحث اسلام‌گرایی در منطقه نگرانی دارند و این موضوع تا چه اندازه جدی خواهد بود. و آیا این تحولات می‌تواند منجر به رشد اسلام‌گرایی شود یا خیر. این موضوع امری بسیار حائز اهمیت برای روس‌ها محسوب می‌شود، زیرا آنها پیوند بسیار قوی بین رشد اسلام‌گرایی در منطقه و تقویت جریان‌های اسلامی ‌در قفقاز شمال می‌بینند. هر زمانی که در این منطقه فضای اسلامی‌ تقویت شود می‌تواند باعث تشدید مشکلات در این کشور و افزایش حملات تروریستی در روسیه شود.

شما از حملات ترورسیتی صحبت کردید، روسیه در چند ماه اخیر با موجی از حملات تروریستی روبه رو بوده که در اخرین مورد مبارزان مسلمان چچن مسئولیت بمب‌گذاری در فرودگاه را بر عهده گرفتند. آیا بیم روسیه از الگو قرار گرفتن مصر برای چچنی‌ها است؟

بحث الگو قرارگرفتن چندان نیست، بلکه شاید نگرانی روسیه از این باشد که در این کشورها جریان‌های اسلامی ‌حاکم شوند که به دلیل علقه‌های مذهبی خود حمایت‌هایی را از مبارزان چچنی داشته باشند. به عبارت دیگر چچنی‌ها حس کنند که در کشورهای دیگر حامیان مالی و فکری دارند و این امر باعث خواهد شد که اقدامات خود را تشدید کنند. بنابراین یک نگرانی و ابهام روس‌ها موضوع اسلام‌گرایی در این کشورها و تقویت اشوب‌ها در روسیه است.

ابهام و نگرانی دیگر روس‌ها این است که تحولات اخیر چه تاثیری بر مسایل خاورمیانه و بر فرایند صلح اعراب و اسراییل خواهد گذاشت. روس‌ها از این امر نگران هستند که فرایند صلح به نحوی مطرح شود که حقوق فلسطینی‌ها رعایت شود و توازن قوا در منطقه به نحوی به نفع امریکا و اسراییل تغییر نکند. روس‌ها در این مورد ابهام دارند که ممکن است این توازن قوا در منطقه به نفع یک گروه تغییرکند. به معنای دیگر روس‌ها با احتیاط صحبت می‌کنند، به دلیل همین ابهاماتی که در تحولات اخیر مصر وجود دارد.

همان‌طور که می‌دانیم لاوروف وزیر امور خارجه روسیه با انتقاد از سخنان دبیر کل سازمان ملل مبنی بر انتقال قدرت در مصر و گوش فرا دادن حسنی مبارک به مطالبات مردمی ‌به وی تذکر می‌دهد که در مسائل داخلی مصر دخالت نکند.

مطبوعات روسیه ادعا می‌کنند که خیزش‌ها در مصر از جنس انقلاب‌های رنگین است. با این امر موافق هستید؟

به عقیده من اتفاقاتی که در مصر افتاده با مبحث انقلاب‌‌های رنگین بسیار متفاوت است. این انقلاب‌ها تلاشی بود که با یک سری سازماندهی‌های مشخص و با توجه به جریان‌های اجتماعی و با هدف مشخصی شکل گرفت. در حالیکه اتفاقاتی که در مصر افتاد ما شاهد اعتراض و نه گفتن واقعی هستیم و تغییری که مردم شمال افریقا از آن صحبت می‌کنند، تغییر ریشه‌داری است که ناشی از بنیادهای تاریخی و هویت ملی و اسلامی ‌است. در حالیکه در انقلاب‌های مخملی فقط لایه‌های رویی سیاسی دچار تحول می‌شد و تحول را در درون جامعه محسوس نبود. این جنبه عمیق‌تر موضوع است. ولی تفاوت‌های جدی نیز در مباحث نوع سیستم‌های سیاسی و ارتباط ان باسیستم‌های مدنی جامعه وجود دارد که در واقع نمی‌توان چنین قیاسی برای این دو منطقه داشت.

آیا روسیه در راستای سیاست‌های جنگ سرد همچنان از دخالت‌های امریکا در منطقه دلگیر است؟

کشوری همانند روسیه با تعریفی که از خود در سطح بین‌الملل دارد، علاقه‌ای ندارد که امریکایی‌ها در هر گوشه از جهان نقش تعیین‌کننده‌ای را ایفا کنند، به همین دلیل است که روس‌ها به حضور غرب یا امریکا در منطقه انتقاد دارند. مبحث جنگ سرد که مطرح می‌شود بحث فضای رقابت و موازنه ایجاد کردن است، در حالیکه در اینجا مبحث موازنه ایجاد کردن نیست، بلکه موضوع اصلی این است که کشوری همچون امریکا به هر نقطه‌ای از جهان که بخواهد نقش رهبری داشته باشد نه تنها روسیه که به عنوان کشوری فعال است، بلکه برای هیچ کدام از کشورهای مستقل دیگر نیز قابل قبول نیست.

رفتن مبارک از مصر چه تاثیری بر منافع روسیه در منطقه دارد؟

طبیعتا هر دولتی که در مصر حاکم شود نوع ارتباط آن با روسیه افزایش پیدا خواهد کرد، چرا که مبارک تا حد بسیار زیادی به امریکا اجازه دخالت در امور این کشور را داده بود و به نظر نمی‌رسد هر دولتی که جایگزین مبارک شود تا این اندازه به امریکا بها دهد. بنابراین وقتی نتواند ان تعامل را با امریکا داشته باشد، به ویژه در مسایل مربوط فلسطین مسلما به سوی کشورهای مستقل‌تری که جایگاه بین‌المللی دارند، خواهد رفت. و روسیه نیز به عنوان کشوری که عضو کمیته چهارجانبه است و از سوی سازمان ملل است این اجازه را دارد که در مباحث فلسطین وارد شود. در نتیجه انتظار می‌رود که در این کمیته چهارجانبه با دولت جدید وزنه بیشتر به نفع روسیه افزایش پیدا کند، چراکه در گذشته بیشتر اسراییل نقش تعیین کننده‌ای داشت و در حقیقت این امر نیز به پشتوانه‌ حکومت‌های محافظه‌کاری همچون مصر بوده است.


نظر شما :