نه جان ، تو خیلی خطرناکی
گفتگو روزنامه روسی با جان بولتون
جان بولتون" دیپلمات آمریکایی یکی از تندرو ترین نو محافظه کاران و همکاران دولت بوش است. رئیس جمهور آمریکا در ماه مارس 2005 او را به عنوان نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل متحد معرفی کرد، اما سنای آمریکا کاندیداتوری وی را تایید نکرد.
از سال 2001 تا 2005، بولتون معاون ارشد وزیر امور خارجه در امور نظارت بر تسلیحات بود. او به کرات به روسیه سفر کرده و مسائلی مهم، از جمله مسائل موشکی و ضد موشکی و تسلیحات هسته ای را بررسی کرده است. تمامی این سال ها او با مسکو در رابطه با برنامه هسته ای تهران مباحثه و اختلاف داشت.
امروز بولتون در دانشگاه تدریس می کند و خاطرات می نویسد. روزنامه "ورمیا نووستی" در روسیه با او گفت و گویی انجام داده که پرده دیگری از دیدگاه های تندروانه این سیاستمدار را نشان می دهد.
"من از اظهارات رئیس جمهور پوتین در تهران ( در زمان اجلاس سران کشورهای ساحلی خزر) مایوس شدم. چند سال پیش ما فکر می کردیم که پوتین نظری بدبینانه نسبت به ایران دارد اما پوتین بیش از حد به اظهارات ایران در رابطه با اهداف برنامه هسته ای آن اعتماد می کند". شما چنین موضعی را چگونه توضیح می دهد؟
تنها توضیح منطقی این است که یک چنین موضع مغایر با دیدگاه های آمریکا، پاسخگوی منافع وی در سیاست داخلی روسیه است. من در دیدارهای مختلف با پوتین شرکت داشته ام. او بسیار باهوش است و دستاوردهای بسیاری داشته است.
اما بنظر من او در مسیری حرکت می کند که بنظر من پیامدهایی نامساعد برای روسیه دارد و حتی در اینجا می توان پیامدهای آن برای روابط روسیه - آمریکا را نادیده گرفت. حتی از نظر منافع امنیتی روسیه، او تهدیدی واقعی را نادیده می گیرد. ایران هسته ای تهدیدات بیشتری برای منافع امنیتی روسیه خواهد داشت تا برای آمریکا.
شاید مسکو معتقد باشد که برنامه هسته ای ایران را نمی توان متوقف ساخت، پس بهتر است با این کشور دوستی کرد؟
این ممکن است. اما نباید فراموش کرد که سیاستی خطرناک است.
واشنگتن پس از سفر پوتین به ایران چه می تواند بکند؟
بنظر من این از آن مواردی است که آمریکا باید چشم خود را بر برخی از اظهارات پوتین ببندد و بر منافع دراز مدت دو کشور که بسیار شبیه هستند، متمرکز شود. هر دوی کشورهای ما با تهدید افراط گرایی مواجهند. ایران تهدیدی برای منافع روسیه است.
اقدام مهم روسیه این است که هنوز سوخت نیروگاه اتمی بوشهر را عرضه نکرده است. هرچند که می توانست این را پنج سال قبل نیز انجام دهد. اما روسیه سوخت را نگه داشت. این بسیار مهم است. امیدوارم که روسیه سوخت هسته ای را به ایران عرضه نکند.
آمریکا چه کاری می تواند انجام دهد که روسیه سوخت را عرضه نکند؟
فکر نمی کنم که ما کاری انجام دهیم. اما به نظر من اسرائیلی ها می توانند کاری انجام دهند و من می خواهم بر همین تفاوت بین ما تاکید کنم.
شاید بهتر باشد که دلایلی را به روسیه گفت تا این کشور سوخت را تحویل ندهد؟
استدلال باید منافع ملی خود روسیه باشد. فکر نمی کنم که هرگونه کمک به ایران در زمینه برنامه هسته ای، منفعتی برای روسیه داشته باشد. این که پنج سال است سوخت هسته ای تحویل داده نشده است، نشان می دهد که در مسکو هستند افرادی که با چنین تحلیلی موافق اند.
از تحریمات جدید در شورای امنیت سازمان ملل متحد چطور؟
این ممکن است. اما بی اثر خواهند بود، حتی اگر تنها موضع رئیس جمهور روسیه را در نظر داشته و به باقی دلایل توجهی نکنیم. تحریمات هیچ تاثیری نخواهند داشت.
شاید روسیه بدنبال کسب چیزی برای مبادله با آمریکاست. مسکو از برنامه هسته ای ایران حمایت نکند و واشنگتن نیز سیستم دفاع ضد موشکی خود را در اروپا مستقر نکند؟
فکر نمی کنم که چنین باشد و نباید باشد. ایران برای روسیه بیش از آمریکا تهدید است. در سال 2001 ما به رئیس جمهورمان توضیح دادیم که سیستم دفاع ضد موشکی برای دفاع مورد نیاز است. اما نه برای دفاع در برابر ضربه اول از سوی روسیه و بلکه در برابر تعداد محدود موشک های بالستیک از کشورهای طرد شده ای مثل کره شمالی. پوتین در آن زمان نیز می دانست که ما از خود در برابر تهدیدات جدید مشترک دفاع می کنیم.
قرارداد روسیه - آمریکا که در آن زمان در رابطه با دفاع ضد موشکی وجود داشت (در سال 1972 امضا شد و آمریکا در سال 2002 از آن خارج شد) کهنه شده است. قرارداد امضا شده در زمان جنگ سرد، مانع بود و به ما اجازه نمی داد که از خود در برابر تهدیدات جدید از سوی کشورهای طرد شده دارای سلاح هسته ای که در زمان امضای این قرارداد وجود نداشتند، دفاع کنیم.
از این رو ما خود را از آن فارغ ساختیم و در همان زمان نیز ما به روسیه همکاری در زمینه فناوری های ضد موشکی را پیشنهاد دادیم. اما مسکو این پیشنهاد را قبول نکرد.
شما اکنون به چه کاری مشغولید؟
من اکنون در دانشگاه تدریس می کنم، در یکی از مراکز تحلیلی در واشنگتن نیز کار می کنم. کتابی هم درباره دولت بوش نوشته ام که در آن از سیاست وی در رابطه با کره شمالی انتقاد کرده ام و بزودی به چاپ می رسد.
من 24 یا 25 بار در مسکو بوده ام. یکبار پس از آن که سفیر شما از میدان نظامی هسته ای در ایالت نوادا بازدید کرد، من از "گئورگی مامدوف" معاون وزیر خارجه وقت شما خواستم که مرا به میدان نظامی در نوایا زملیا (سرزمین جدید) راه دهند، اما خندید و گفت "نه جان، تو خیلی خطرناکی."
نظر شما :