گفتوگوی تمدنها؛ نیازمند حرکتهای نو
دیپلماسی ایرانی: پیش از این دنیا هرگز این چنین به گفتوگوی تمدنها نیازمند نشده بود. دو هفته پیش بود که مردم جهان در شرایطی قرار گرفتند که چارهای نداشتند جز نشستن و انتظار مضطربانه برای مشاهده انجام آنچه کشیش آمریکایی ساکن فلوریدا قول آن را داده بود؛ کسی که تصمیم به سوزاندن قرآن، کتاب مقدس مسلمانان گرفته بود. در حالیکه مسلمانان از خشم و غضب سرشار بودند، درست زمانی که کشیش آمریکایی اعلام کرد از تصمیم خود برای سوزاندن کتاب مقدس بیش از 1.65 میلیارد مسلمان صرفنظر کرده است، دنیا به یک آرامشی بسیار دست یافت.
چنین اقدام تعصبآمیز و سرسختی بر روی عقایدی که شاهد آن بودیم، حقیقتا از جمله ضربات سنگین و جبران ناپذیر در حرکت به سوی ایجاد توازن بین ادیان و گفتوگوی تمدنهاست. اما حقیقت این است که دنیا به نقطهای رسیده که یک فرد متعصب افراطی در جایگاهی قرار میگیرد که میتواند در تلویزیون ظاهر شود و چنین پیام متعصبانه و نابخشودنی که منشا آن چیزی جز تعصب و تنفر نیست را منتشر کند. این موضوع به راستی چه تصویری را از جهان ما و مسیر پیش روی به تصویر میکشد؟ سئوال من این است که با رشد فزاینده رسانههای خبری جهانی، حضور بیشمار وبلاگها، تویتر، فلیکر، یوتیوب و گسترش شایعات نادرست و ناسزاگوییها که خود عامل افزایش خشم وغضبی هستند که در حال حاضر فراتر از مرزهای جغرافیایی و زمانی گسترش یافته، در مراحل بعدی اسلامهراسی و اسلامستیزی با چه تصویر جدید دیگری خود را نشان خواهد داد؟ چندین سال پیش این موضوع خود را در کاریکاتور دانمارکی نشان داد و این بار به سوزاندن قرآن تبدیل شد. چطور میتوانیم این روند تاسف بار را که عامل ایجاد ترس وخشونت بیشتر است (با نام حفظ حقوق قانونی و آزادی بیان) تغییر دهیم؟ ماهیتهای مختلف مذهبی و فرهنگی و ادغام آنها با تعصبات و تبعیضها و نادانیها عامل اصلی حوادث و درگیریهای جاری و آتی هستند. کاملا روشن است که ما آهسته آهسته و به گونهای خطرناک در حال حرکت و قرار گرفتن در مسیر تحقق فرضیه برخورد تمدنهای ساموئل هانتینگتون هستیم و شاید این موضوع یکی از مهمترین دلایل تاکید برای برگزاری سالانه روز گفتوگوی تمدنها و فرهنگها در 21 سپتامبر باشد. شاید مرور تفکرات اساسی طرح گفتوگوی تمدنها در رابطه با چگونگی رشد آگاهیهای جهانی و مقابله با تاریک اندیشیها خالی از لطف نباشد.
تئوری گفتوگوی تمدنها ایده کسب اطلاعات در رابطه با "دیگران" و بنیانگذاری روابط بر مبنای احترام متقابل به تشابهات و تفاوتهای مذهبی و فرهنگی را گسترش داد. امروز این فرضیه نیازمند آن است تا به روز شده و دوباره با فرمی جدید ارائه شود. فرضیه گفتوگوی تمدنها نیاز دارد تا با دستاوردهای جدید و سنجش میزان نیازها و گامها و راهکارهای عملی درخور شرایط کنونی جهانی مطرح شود. گفتوگو به تنهایی معقول نخواهد بود و باید منجر به دستاوردهایی واقعی و شناخت متقابل شود. بنابراین باید بحث گفتوگو را از عرصه فلسفی آن به سمت واقعیت و عمل به ویژه در عرصه رسانهای، فرهنگی و آموزش سوق داد.
گریزی به بحث اسلامهراسی زدم تا بر ضرورت پرداختن به کلیشه پردازیها، نادانیها و تعصبات بیجا و ایجاد اختلافات گسترده فرهنگی در میان بشر تاکید کنم. چالش اصلی در حال حاضر تبدیل مباحث نظری و تئوریهای مطرح شده در بحث گفتوگوی تمدنها به اقداماتی موثر، عملی و واقعی است. در حالی که اکثر فعالیتها بر روی فرهنگ گسترش گفتوگو متمرکز شده، نیاز است تا اندکی بیشتر به دستاوردهای آن از طریق تمرکز بر روی بحثهای منطقهای و درون منطقهای، مباحث ریشهای و حرکت فرای تلاشهای رسمی نمایندگان کشورها پرداخته شود. گفتوگوی تمدنها باید بر این موضوع تاکید کند که گفتوگوهای بین تمدنی تنها منحصر به یک سازمان و یا یک موسسه علمی، فرهنگی و یا سیاسی نیست؛ بلکه موضوعی است قابل پرداخت و اندیشیدن در تمامی مراحل زندگی و دستیابی به چنین دستاورد نوآورانهای نیازمند هماهنگیهای گسترده در تمامی زمینههای علمی، هنری، آموزشی، فرهنگی واجتماعی است.
ایران با پیشنهاد طرح گفتوگوی تمدنها و پیام همکاری و هماهنگی میان مذاهب و فرهنگها نخستین گام را برداشت. اما این ابتکار برای قرار گرفتن در مقابل برخوردها و درگیریها نیاز به پیشروی و حرکت به جلو دارد. شاید این آیه از قرآن همان کوتاه سخن ومقصود باشد: "اى مردم از پروردگارتان که شما را از نفس واحدى آفريد و جفتش را [نيز] از او آفريد و از آن دو مردان و زنان بسيارى پراکنده کرد، پروا داريد و از خدايى که به [نام] او از همديگر درخواست ميکنيد پروا نماييد و زنهار از خويشاوندان مبريد که خدا همواره بر شما نگهبان است ."(سوره النسا،آیه اول)
تفاوتهای میان بشریت خود نمادی از نبوغ است. اجازه دهید تا به جای درگیری بر سر این تفاوتها آنها را با آغوش باز بپذیریم.
نظر شما :