مثلت تهران، آنکارا و غزه

۰۴ بهمن ۱۳۸۷ | ۲۰:۱۴ کد : ۳۶۹۵ گفتگو
گفت‌و‌گو با ماکان عیدی‌پور تحلیل‌گر مسائل بین‌المللی.
مثلت تهران، آنکارا و غزه
بحران غزه به پایان سومین هفته خود نزدیک می شود و این درحالی است که هنوز محافل و سازمان های بین المللی نتوانسته اند راه حلی برای پایان این بحران پیدا کنند. هر روز کودکان و زنان بیشتری در منطقه جان خود را از دست می دهند. دستگاه های دیپلماسی کشورهای مختلف به ويژه کشورهای منطقه و عربی هر کدام   عکس العمل متفاوتی در مقابل  این بحران و جنایات پیش رو گرفته اند

.
گفت و گوی دیپلماسی ایرانی با ماکان عیدی پور، تحلیلگر مسائل بین الملل و منطقه در مورد مثلث تهران، آنکارا و غزه.
 
ترکیه با وجود آنکه جزو معدود کشورهایی است که با اسراییل روابط عادی دارد، در بحران غزه فعال تر از سایر کشورهای مسلمان وارد عمل شده است و رویکردی جدی تر اتخاذ کرده است. علت این فعالیت ها را در چه می دانید؟


این مسئله دو دلیل دارد. یکی قصد تاریخی است که ترکیه دارد برای اینکه نقش مهم تری را در منطقه بازی کند که شامل بحث میانجیگری و همکاری در مسائل عراق نیز هست و اینها دلایل خارجی ترکیه است.
دلیل داخلی این است که دولتی که در حال حاضر در ترکیه بر سر کار است، بر رای مردم و در واقع نزدیکی که از لحاظ ایدئولوژیک به مردم و فرهنگشان دارند حساب کرده اند.
 
یعنی مهم ترین عامل حمایت کننده از دولت اردوغان، حمایتی است که مردم از آنها دارند و نزدیکی است که مردم نسبت به آنها احساس می کنند. دولت نیز حساب شده روی این مسائل کار کرده اند، که در دوران گذشته همیشه حکومت هایی که سعی کرده اند که شیوه مدرن و شیوه غربی را پیاده بکنند، دچار یک مشکلی بودند به نام جدایی از ملتشان و این فاصله به این دلیل که روند توسعه به طور کامل طی نشده بود، همواره باقی می ماند و روز به روز هم بیشتر می شد و همان فاصله ای است که امروز ما در مصر هم شاهدش هستیم و همان فاصله ای است که به نوعی در کشورهای اردن و سایر کشورهای عربی که دولت هایشان سعی دارند، به سمت غرب نگاه کنند و مدل توسعه این کشورها، مدل توسعه غربی است.
 
اما مردم در این کشورها بسیار سنتی هستند و مذهب ریشه در ساختارهای اجتماعی شان دارد. در این کشورها همواره این فاصله وجود داشته.
 
دولت کنونی ترکیه سعی کرده است که این فاصله را از بین ببرد و در واقع بزرگ ترین موفقیت این دولت هم این بود که در مسئله حجاب انعطاف نشان داده است و حالا هم یکی دیگر از آزمایش های بزرگ این دولت در مقابل مردم موضع واحد در برابر مسئله غزه است. آنها می خواهند نشان دهند که ما هم همانطور که مردم ابراز احساسات می کنند و در واقع به عنوان به عنوان جامعه مسلمانان واکنش نشان می دهند، ما هم همراه با آنها هستیم و با زبان دیپلماتیک اسراییل را ملامت می کنیم و به آن هشدار می دهیم.
 
ضمن اینکه مسئله به گونه ای رقم خورده است که خیلی سخت می توان از آن حمایت کرد. البته می توان در مقابل این بحران سکوت کرد، مانند کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس که کاملا در مقابل این مسئله سکوت کرده اند ولی اگر اظهار نظری بخواهد صورت بگیرد، قطعا این اظهار نظر به ضرر آن رهبر سیاسی و یا مقام رسمی خواهد بود.
 
لذا ترک ها هم راه دیگری نداشتند. هم از این مسئله بهره برداری داخلی می کنند، محبوبیت خودشان را افزایش می دهند و هم در جهان اسلام آن جایگاهی را که ترکیه سال ها است از دست داده است را به نوعی ترمیم می کنند و در عین حال این کشور می داند که هر چه این منطقه ناآرام تر باشد و هرچه موضوع اعراب و اسراییل و موضوع فلسطین و اسراییل عمیق تر بشود این فقط به ضرر ترکیه و امنیت کل منطقه خواهد بود. لذا، ترک ها همیشه به دنبال این هستند که منطقه را آرام تر نگه دارند.
 
چراکه آنها از رشد اقتصادی خوبی برخوردارند، یک وجه تمایز عمیقی بین ترک ها و همسایه های این کشور وجود دارد. تقریبا همسایه های ترکیه یا دارای منابع طبیعی هستند مانند نفت و گاز و یا از راه های سیاسی مانند سوریه و اردن امرار معاش می کنند. ترکیه تنها کشوری است در منطقه که با یک اقتصاد بازار آزاد به سمت غربی، اقتصادش را می چرخاند. لذا آرامش و امنیت اول از همه به نفع ترکیه است.

به نظر می رسد در مقایسه با دیپلماسی ترکیه، دیپلماسی ایران بسیار منفعل عمل کرده است. آقای متکی آن طور که انتظار می رفت در این مسئله فعالیت نداشتند. این درحالی است که هیات ترکی بسیار فعال تر از ایران در منطقه ظاهر شد. از طرف دیگر حتی در مقایسه با راهپیمایی های مردمی، در ترکیه بیش از 1 میلیون نفر در راهپیمایی علیه بحران غزه شرکت کردند و این درحالی است که در ایران این رقم به 10 هزار نفر نیز نمی رسید. به نظر شما دلایل این مسئله چه می تواند باشد؟


در مورد بحث افکار عمومی و واکنشی که مردم نشان می دهند، واقعیت این است که سی سال است که کشور ما با مسئله فلسطین درگیر است و ما سیاست خارجی خودمان را در واقع، حداقل در 15 سال اول انقلاب بر اساس فلسطین برنامه ریزی کردیم. بنابراین نوعی عادی سازی صورت گرفته در مقابل مسئله فلسطین و جنایاتی که در فلسطین اتفاق می افتد. مردم ما قطعا آستانه حساسیتشان به این مسئله پایین تر است.
 
حال این سوال مطرح می شود که چرا در ترکیه این تظاهرات میلیونی است؟ چون در ترکیه اولین بار است که اجازه می دهند برای یک چنین موضوعی تظاهرات کنند. در دولت های قبلی قطعا این تظاهرات محکوم و سرکوب می شد. تظاهرات ضد اسراییل در دولت های قبلی تقریبا ممکن نبود.

یا اگر انجام می گرفت بسیار محدود و کنترل شده بود و بدون پوشش رسانه ای کامل. این تقریبا اولین بار است که ترک ها دولتی دارند که همصدا با خودشان است و قطعا اینها شور و نشاط خاصی دارند و به این مسئله متفاوت می پردازند. کار آنچنانی از پیش نمی برند اما به جامعه اروپا و جامعه اسراییل نشان می دهد که حتی در ترکیه که کاندیدای عضویت در اتحادیه اروپا است، ممکن شما با یک سیاست اشتباه، چنین واکنشی را دریافت کنید. لذا، این مسئله تاثیر خودش را در بعد جهانی و بر روی افکار عمومی جهانی دارد.
مردم ما این احساس را ندارند و واکنش مردم ما هم این تاثیر را در دنیا ندارد.

همه انتظار دارند که اگر اتفاقی در فلسطین می افتد در ایران تظاهرات برپا شود. همانطور که در ایران هر دو سه هفته یکبار یک تظاهرات با محور بین المللی انجام می شود.
مسئله بعدی این است که چرا دستگاه دیپلماسی ما کمتر فعالیت کرده است و موضوع را کمتر جدی گرفته، واقعیت این نیست.
 
واقعیت این است که دستگاه دیپلماسی ما خودش دچار مسائلی است، همچنان مسئله هسته ای ایران مطرح است. بنابراین دیپلماسی ما و سیاست خارجی ما از یک موضع انزوا فعالیت می کند، بخصوص در دو سال اخیر. این انزوایی که وجود داشته سبب می شود، اهرم های دیپلماتیک ما هم کمتر بشود. آقای متکی و کلا سیاست خارجی ایران ابزارهایی را که ترکیه در اختیار دارد برای مذاکره و رایزنی در اختیار ندارد.
 
روسای جمهور اروپا حاضر نیستند با ایران مذاکره بکنند، اگر هم مذاکره بکنند در واقع می خواهند بر سر مسئله هسته ای ایران مذاکره بکنند. اینها انتظار دارند که ما ابتدا تکلیف پرونده هسته ای خودمان را روشن کنیم. ما خواست و نیت حل این مناقشه را داریم ولی در آن موضع نیستیم که بتوانیم وارد عمل بشویم. فعالیت های خودمان  در حدی است که گروه های فلسطینی را تحریک کنیم و یا پای میز مذاکره بنشانیم.
 
سوریه را جلو بیاندازیم و از اعتبار سوریه در جهان عرب استفاده بکنیم. از این سری کارها انجام شده است ولی ابزارهای ما و در واقع دوستان ما در جهان عرب و جهان اسلام به دلایل فعالیت های مخرب اسراییل و امریکا این روزها محدودتر هستند، لذا ما آن ابزارها را نداریم.
 
حضور آقای لاریجانی را در کشور ترکیه برای شرکت در اجلاس روسای مجلس کشورهای اسلامی چگونه ارزیابی می کنید؟

آقای لاریجانی دیپلمات متبحری هستند. وی هم فن بیان بهتری دارند نسبت به سایر دیپلمات هایی که در کشور ما تا به امروز کار کرده اند و هم اینکه صراحت بیشتری دارند. ممکن حضور ایشان برای بیان موضع ایران بد نباشد. البته همه موضع ایران را در قبال مسئله غزه می دانند. بیشتر این حرکت، حرکتی سمبلیک و فرمالیته است. اگر در حاشیه این اجلاس دیدارهای دیگر صورت بگیرد می تواند ارزشمند باشد ولی خود اجلاس بار سیاسی آنچنانی ندارد.

نظر شما :