توصیه مولانای بزرگ به سیاستگذاری خارجی ایران
صبر و پاسخ نامتقارن
دیپلماسی ایرانی: سیاستگذاری عمومی به عنوان دانش چند رشتهای یا بین رشتهای دارای روابط تنگاتنگی با سایر علوم است که از داشتهها و گنجینه علمی و تجربی آنها وامگیری می کند، در تدوین و اجرای سیاستها از سایر علوم بهره میبرد. این وامگیری میتواند در قالب یک سیاست، تاکتیک، ابزار و ... حتی یک متن ادبی مانند شعر باشد.
رابطه ادبیات با سیاست و سیاستگذاری به پیشینه همزیستی انسانها با یکدیگر و انگاره قدرت از آغاز پیدایش قدرت و حاکمیت در آغازین دورههای حیات بشری بازمیگردد که توصیهها و داستانهای بیشماری در قالب سنگ نبشته، نثر و نظم ادبی و ... قابل مشاهده است. در ایران نیز رابطه میان ادبیات، سیاست و سیاستگذاری را میتوان در همه دورههای تاریخ ادبیات یا تاریخ سیاست و حکومت ایران زمین مشاهده و بررسی کرد.
توصیههای بسیاری را میتوان در متون ادبی ایران مشاهده کرد که هر کدام، یک اصل از سیاستگذاری عمومی را پوشش داده و به زیبایی بیان کرده، دنیای بیکران سیاستگذاری و حکمرانی را روشن و تقویت میکند. توصیههایی که از ادیبان بزرگ مانند: رودکی، سعدی، فرودسی، حافظ، بیهقی، عطار، خیام به جای مانده و البته مورد بیتوجهی سیاستگذاری و حکمرانی ایران قرار گرفتهاند!
یکی از برترین توصیههای سیاستی که گویای وضعیت کنونی ایران بهویژه سیاستگذاری خارجی است را میتوان غزل شماره 20 دیوان شمس از حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی، خداوندگار شعر و ادب فارسی، برشمرد که گویای سیاستگذاری عمومی بر پایه هوشمندی، زیرکی و صبر است. این غزل ارزشمند مولانا را میتوان گنجینه توصیههای سیاستی برای سیاستگذاری خارجی قلمداد کرد که در جهان آشوبناک کنونی بهویژه تقابل ایران و اسرائیل، راهگشا و کاربردی نشان میدهد. سیاستگذاری خارجی ایران که همواره از روندها و رویکردهای احساسی و آرمانی بهره برده و در رنج است، تقابل مستقیم با رقیبان و حتی دشمنان را به لطف داشتن نیروهای نیابتی و بازوهای عملیاتی قدرتمند در منطقه و جهان، از دستورکار خود خارج کرده و بر پایه سیاستگذاری نامتقارن به جنگ نامتقارن با رقیبان و دشمنان میپردازد.
چرخه تک و پاتک میان ایران و اسرائیل طی چند دهه اخیر که در شش ماه گذشته تندتر و آشکارتر شده، همچنان بر تهاجم آشکار اسرائیل و عملیات نیابتی ایران استوار است. حمله هوایی و ضربه دقیق موشکهای هدایت شونده هوا به زمین اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق که موجب شهادت هفت نفر از فرماندهان عالی رتبه و مستشاران نظامی ایران شد، موجی از نفرت و احساس انتقام را میان ایرانیان برانگیخته که انتخاب عقلانی برای سیاستگذاران را سخت کرده است.
پاسخ عقلانی به تهاجم اسرائیل را نباید با پاسخ مطلوب افکار عمومی با کلیدواژههای انتقام سخت، پاسخ کوبنده، پاسخ فوری و ... یکسان قلمداد کرد، زیرا پاسخ عقلانی دارای ابعاد و مؤلفههایی است که منافع راهبردی ایران در منطقه و جهان را در نظر دارد و پاسخ مطلوب افکار عمومی تنها بر انتقام و اصل "موشک جواب موشک" استوار است. در چنین شرایطی است که غزل شماره 20 دیوان شمس از زبان حضرت مولانا به سیاستگذاران ایرانی توصیه میکند:
یکم – اسرائیل و تاکتیک خودفریبی: وضعیت کنونی منطقه آسیای جنوب غربی به گونهای است که همه بازیگران کوچک و بزرگ آن درگیر چندین مناقشه و جنگ منطقهای و جهانی هستند که فشار مضاعفی بر بازیگران اصلی مانند ایران، ترکیه، اسرائیل و عربستان وارد شده و سیاستگذاری خارجی آنان را دشوارتر میسازد.
اسرائیل که در تهاجم روسیه به اوکراین دچار یک سرگردانی سیاستی شده و میان حمایت از اوکراین یا محکومیت روسیه درمانده بود و دولت نتانیاهو نیز با اعتراضات داخلی و خارجی مواجه شده بود، با تهاجم 7 اکتبر 2023 حماس نیز به درون یک بحران عمیق ژئوپلیتیک فرو رفته که خروج از آن تنها با پذیرش شکست راهبردی امکانپذیر است.
در چنین وضعیتی که حمایت از دولت صهیونیست از کمترین میزان در چند دهه گذشته حتی در غرب برخوردار است، حمله مستقیم اسرائیل به سفارت ایران در دمشق و شهادت 7 مستشار ایرانی مانند یک زخم و فشار مضاعف بر اسرائیل عمل کرده و جایگاه دولت نتانیاهو در نظام جهانی را ضعیفتر و شکنندهتر از پیش ساخته است. این وضعیت اسرائیل مصداق چند بیت اول غزل مولانا است که میفرمایند:
چندانک خواهی جنگ کن یا گرم کن تهدید را میدان که دود گولخن هرگز نیاید بر سما
ور خود برآید بر سما کی تیره گردد آسمان کز دود آورد آسمان چندان لطیفی و ضیا
خود را مرنجان ای پدر سر را مکوب اندر حجر با نقش گرمابه مکن این جمله چالیش و غزا
گر تو کنی بر مه تفو بر روی تو بازآید آن ور دامن او را کشی هم بر تو تنگ آید قبا
پیش از تو خامان دگر در جوش این دیگ جهان بس برطپیدند و نشد درمان نبود الا رضا
تهدیدات اسرائیل علیه ایران که گاه نیز گرم و اجرایی میشوند، تنها در حد دود سیاه یک آتشدان است که هرگز نمیتواند آسمان بزرگ یعنی ایران را سیاه و تاریک کند. این رویکرد اسرائیل در تهاجم به منافع و منابع ایران در منطقه بهخصوص در سوریه مانند تفو (تف – آب دهانی) است بر آسمان و ماه (ایران) که در نهایت به سوی خود اسرائیل بازمی گردد و تف اسرائیل به چهره خود اسرائیل خواهد خورد.
این تهدیدات و اقدامات ایذایی اسرائیل علیه ایران که ترکیبی از اقدامات نرم و سخت مانند: حملات سایبری، تحریمهای غربی، تهدید نظامی ایران، جاسوسی و دزدی اسرار تا تهاجم به اماکن و نیروهای ایران را شامل میشود، تنها بر خودفریبی اسرائیل برای ادعای برتری بر ایران و کسب پرستیژ بنا شدهاند.
تاریخ ایران مانند دیگ جوشان جهان بوده است که بسیاری دولتهای گستاخ و ستیزه جوی منطقه و جهان را که نیات و اهداف خام سلطه بر ایران داشتهاند را کیفر کرده و همگی سرانجام مجبوربه پذیرش برتری ایران شدهاند.
دوم – خودزنی اسرائیل با ابزارهای ایرانی: برخی از مسئولان و تحلیلگران ایرانی بلافاصله پس از هر رویداد خارجی و بینالمللی مرتبط با منافع ایران بهخصوص ضربه به منافع یا شخصیتهای ایرانی از سوی دشمنانی مانند اسرائیل، از انتقام سخت سخن گفته و پاسخ فوری و خونین را پیشنهاد میدهند! اما واقعیت نظام جهانی و قطببندی کنونی دنیا، گویای حمایت بیچون و چرای بسیاری دولتها و سازمانهای غربی از دولت اسرائیل است که پاسخ فوری و شتابزده را در رده انتخاب غیرعقلانی قرار داده که پیامدهای زیانباری برای ایران خواهد داشت. در چنین وضعیتی، ایران باید بر اساس شرایط جهانی و بررسی دقیق سیاست دشمن، یک سیاست هوشمند حتی گمراه کننده را انتخاب کند. این انتخاب عقلانی نهتنها باید نیرنگ و سیاست حریف را خنثی کند، بلکه باید مرحلهای برتر از نیرنگ را نمایش دهد. نیرنگ کشاندن ایران به قلب بحران و جنگ منطقهای برای تضمین بقای دولت نتانیاهو را میتوان با کمی زیرکی و بردباری به شکست اسرائیل و سرنگونی دولت کنونی اسرائیل تبدیل کرد.
حضرت مولانا در ادامه غزل 20 دیوان شمس به خوبی وضعیت کنونی ایران و اسرائیل را در قالب تقابل مار و خارپشت که با زیرکی خارپشت در جمع شدن خود و بیتابی مار در زدن خود به تیغهای خارپشت و مرگ مار همراه است، ترسیم کرده و مار را حیوانی ابله معرفی میکند که با بیقراری خود سبب سوراخ سوراخ شدن و مرگ دردناک خویش میشود.
بگرفت دم مار را یک خارپشت اندر دهن سر درکشید و گرد شد مانند گویی آن دغا
آن مار ابله خویش را بر خار میزد دم به دم سوراخ سوراخ آمد او از خود زدن بر خارها
بی صبر بود و بیحیل خود را بکشت او از عجل گر صبر کردی یک زمان رستی از او آن بدلقا
در خود فرو رفتن و جمع شدن خارپشت که سیاست این حیوان برای مقابله با دشمن یا خطر است، هزارن تیغ تیز مانند هزار شمشیر را مقابل مار یا هر دشمن مهاجم دیگر قرار میدهد که دستیابی به صورت و پوست نرم خارپشت را بسیار سخت، دردآور و بلکه غیرممکن میکند. همین سیاست نیز در راهبرد سیاست خارجی ایران طی چند دهه اخیر مورد استفاده قرار گرفته و سیاستگذاری خارجی ایران بر شکلگیری دولتها و گروههای دوست و نیابتی ایران در منطقه و جهان استوار بوده است. دولتها و گروههایی که از استقلال مدیریتی و تصمیمسازی برخوردار هستند اما همچنان به اهداف و انگارههای ایران وفادار بوده و نقش همان هزاران خار تیز خارپشت را برای دشمنان ایران ایفا کرده و البته دشمن نیز تنها توان عملیات در میان همین خارهای تیز و دردآور را داشته است و حمله به قلب ایران بدون گذر از این پوسته سخت و خارهای کشنده آن امکانپذیر نیست.
*
سیاست ایران در مقابل تهاجم اسرائیل به منافع و منابع راهبردی ایران در منطقه بهویژه سوریه که پیامد ترس فراگیر از کارامدی سیاست هژمونیک ایران در منطقه و هراس از جنگ مستقیم با ایران است، شاید روندی از موفقیت موقت و ظاهری اسرائیل را نمایش دهد اما این روند گویای مطلوبیت سیاستگذاری راهبردی ایران در نظام جهانی است.
وضعیت آشوبناک کنونی جهان، سیاستگذاری خارجی را فرایندی پیچیدهتر همراه با تفکر و صبر بیشتر ساخته است. تفکر و صبری که نمیتوان از آن به عنوان صبر راهبردی نام برد، زیرا این صبر رویکردی موقت داشته و تنها برای یک تصمیم عقلانی و انتخاب پاسخ مناسب ( زمان، مکان، میزان خسارت) به اسرائیل اعمال میشود.
نباید فراموش کرد تهاجم اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، خود یک پاسخ به حضور رهبران حماس و جهاد اسلامی در ایران و رایزنی با رهبر ایران و هماهنگی این گروههای جهادی برای ادامه مقاومت علیه اسرائیل با مدیریت عملیاتی مستشاران ایرانی در سوریه، لبنان، عراق، یمن و ... بوده که دولت شکننده نتانیاهو را به واکنشی چنین غیرعقلانی مجبور کرده است.
واکنش دولت نتانیاهو به موفقیت محور مقاومت در تهدید روزافزون اسرائیل و موفقیت دیپلماسی حماس و جهاد اسلامی در افکار عمومی جهان، مصداق همان ماری است که با بیصبری برای رهایی خود از دهان خارپشت، چنان خود را به خارهای تیز خارپشت زد که سوراخ سوراخ شد و هلاک شد.
سیاست صبر موقت ایران در مقابل دشمنان بزرگ جهانی و منطقهای تا زمانی که ابزارهایی کارآمد و اثربخش مانند محور مقاومت دارد که مانند همان تیغهای کشنده خارپشت به جای ایران عمل کرده و سیاست راهبردی ایران را تضمین میکنند، سیاستی مطلوب خواهد بود.
بنابراین ضروری است سیاستگذاران ارشد ایرانی نگاهی عمیقتر به توصیه سیاستی و کارآمد حضرت مولانا برای انتخاب عقلانی سیاست، تاکتیک و ابزار پاسخ به تهدیدات دشمن داشته و بر اساس سیاستگذاری و جنگ نامتقارن به جای هدف قرار دادن اماکن دیپلماتیک اسرائیل که واکنش منفی جهانی و حساسیت بینالمللی دارد، پاسخی نامتقارن و عقلانی به تهاجم کنسولگری دمشق بدهند.
نظر شما :